چرا برخی کشور ها "آن کار دیگر" می کنند؟

مطالعه این یادداشت در یک گروه تخصصی   باعث خوشحالی من شد:

یک تجربه: کشور دانمارک سرمایه گذاری عظیمی در تولید برق از طریق انرژی باد انجام داده است، همچنین در این کشور کارخانه تولید توربین های بادی هم برای تولید برق تاسیس شده و ارز فراوانی بابت صادرات این توربین ها و مصرف داخلی به دانمارک سرازیر می شود. ضمن آنکه همین برق تولید شده از باد را به نروژ نیز صادر می کند و باز هم از این طریق، برای کشورشان درآمدزایی می کنند.

در کنار این موضوع، با آنکه دانمارک، آفتاب بسیار کمی دارد اما از فتوسل ها نیز برای تولید برق استفاده می کند، که در طول روشنایی روز و بدون حضور آفتاب نیز برق تولید می شود و بیشتر کاربردش برای منازل مسکونی است که این فتوسل ها را روی شیروانی منازلشان نصب می کنند. 

لازم به یادآوری هم نیست که انرژی باد و خورشید (یا نور) چقدر پاک و بدون مشکل برای طبیعت است.

راستی بنظرتان چرا بعضی کشورها که این همه مناطق آفتابگیر و بادخیز دارند، بجای سرمایه گذاری در این عرصه ها و بهره مندی از این مواهب الهی، "آن کار دیگر" می کنند؟ هم هزینه های معنوی و مادی بر مردم و کشورشان تحمیل می کنند و هم محیط زیست تجدید ناپذیرشان را نابود می سازند؟

واقعا چرا؟  دکتر  سپنجی (گروه تلگرامی مطالعات رسانه)


احسان میرزائی - شهروندخبرنگار - ارتباطات و محیط زیست: به نظرم ابتدا تمام گروه های تخصصی در تلگرام و... که جمعی از صاحب نظران در آن حضور دارند، در این شرایط بحرانی ''باید'' در کنار تخصص و فعالیت خود نیم نگاهی به مسائل محیط زیستی داشته باشند و حتی بخشی از فعالیت خود را به آن اختصاص دهند. 

دوستانی که تحصیلات و تخصص خود را جدا از مسائل محیط زیستی می دانند، آیا می توانند ۵ دقیقه نفس خود را حبس کنند و به جای آن کتاب نظریه های ارتباط جمعی را ورق بزنند؟

به نظر من:

۱.آن دسته از کشور ها همچنان می خواهند تا آخرین لحظه اهرم فشار یا کنترلی بر شهروندان خود داشته باشند، وابستگی سراسری به انرژی گاز و برق!

در حالی که در برخی شهر ها و کشور های اروپایی شهروندان در تولید انرژی خودکفا شده اند.

۲. آن کشور ها به دنبال ایجاد آسایش و آرامش برای شهروندان خود نیستند و به بهانه انتقال و ارائه انرژی از شهروندان خود کسب درآمد می کنند، در حالی که اگر استقلال انرژی باشد، دیگر از درآمد مستمر خبری نیست یا کمتر می شود. 

۳. فراوانی منابع طبیعی باعث مصرفگرایی عمومی شده و دولتی بودن بهره برداری ها باعث می شود شهروندان مسئولیت خود را در قبال مصرف انرژی فراموش کنند و همینطور، به تبعات افزایش مصرف که باعث تخریب محیط زیست و به خطر افتادن سلامت خودشان است بی تفاوت باشند. (بریدن شاخه ای که روی آن نشسته ای)

۴. حتما شنیده اید که میگن: امروز را بگذرانیم، فردا خدا بزرگه!

در آن کشور ها چنین ایده و تفکر غلطی باعث می شود روزی به بن بست برسند چون بدون آینده نگری و برنامه ریزی در برداشت از منابع طبیعی فقط در پی رسیدن به اهداف کوتاه مدت برای پر کردن چاله ها و لاپوشانی گند کاری ها هستند. 

۵. شکاف آگاهی بین شهروندان و تکنولوژی روز دنیا توسط ابزار و وسایلی مصرفی و گاهی مضر پر می شود، که حباب کاذبی از آگاهی در شهروندان ایجاد می کند! مانند استفاده از تلفن همراه هوشمند و حضور در شبکه های اجتماعی و ارتباطی و نبود سواد رسانه که باعث شکل گیری جریان ها، گسترش شایعه ها و... می شود.

در حالی که اگر شهروندان در مورد محیط زیست آگاهی داشته باشند، از مخاطرات آن مطلع شوند و به همان راحتی که موبایل را میخرند، می توانستند آبگرمکن خورشیدی، سیستم سلول خورشیدی برای تولید برق، سیستم تسویه آب خاکستری برای بازیافت پساب خوب خانه و استفاده چند باره از آن و... بخرند و استفاده کنند شرایط بسیار متفاوت می شد.

۶.

و...


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.