سفر به اصفهان

ورق زدن خاطرات سفر به اصفهان

به توصیه متصدی مسجد شیخ لطف الله شب را جلوی بیمارستان امین، تو ماشین خوابیدم. صبح با کشیده شدن جارو کف خیابان از خواب بیدار شدم؛ اما شب راحتی نبود. 
چند دقیقه ای طول نکشید که در در مصاف با سرما، آب روی پیکنیک گرم شد، لحظه ای بعد با آیینه وسط ماشین چشم تو چشم شدم و با تیغ صورتم را تراشیدم. 
کنار جوی آب نشستم و سرم را شستم، روحم تازه شد، لباس هامو عوض کردم.
از بقالی پایین که فروشنده اش خانم محترمی بود چند تخم مرغ، کره و... خریدم. 
رفتم دور میدان دروازه نو، ژنرال را تو پیاده رو پارک کردم. اول صبح جمعه ترددی نبود؛ بساط صبحانه پهن شد آن هم با نان محلی ای که سه شنبه از خوانسار خریده بودم.
دقیقا پشت سرم یک در دو لنگه فلزی بود که بالای آن نوشته بود: زورخانه نجارپور...
روز قبل با دکتر عیدی و آقای مجتهدی در عصارخانه شاهی آشنا شدم و کلی در مورد فرهنگ و جامعه با هم صحبت کردیم؛ اگر در این زورخانه باز بود خیلی خوب می شد. 
صبحانه را پشت ماشین چیدم و رفتم بالا نشستم و از تماشای فواره و غار غار کلاغ ها در میانه میدان لذت می بردم. هنگام جمع آوری بساط صبحانه مردی میان سال را دیدم که در حال روفتن پیاده رو بود!
متوجه نشدم از کجا آمده...!
سلامی دادم و علیکی شنیدم، بعد در زورخانه را باز دیدم. 
گفتم: عمو جان شما در را باز کردی؟ می توانم بروم داخل عکس و فیلم بگیرم؟
با لهجه شیرین اصفهانی گفت: بفرما...
رفتم داخل، بسیار زیبا بود. از در و دیوار، قاب ها و وسایل عکس می گرفتم که آن مرد گفت بیا بیشین اینجا بیبینم کی هستی.
خلاصه ماجرای سفرم را گفتم، خوش اش آمد و با نوای دلنشین نی، داستان های شاهنامه، اشعار صغیر اصفهانی و... پذیراییم کرد، خوش ام آمد.
کم کم باستانی کاران آمدند، از صبح زود تا ساعت یک بعد از ظهر در زورخانه دروازه نو یا نجار پور نظم، فرهنگ، تمدن، ادب، عشق، احترام و... را دیدم و از نزدیک لمس کردم.
آن مرد که جلوی زور خانه را می روف، مرشد علی زنگنه، مرشد زورخانه نجار پور یا دروازه نو بود.

#احسان_میرزائی  www.ofmedia.ir
جمعه - ۱۶ - آبان - ۱۳۹۳ 
از صبح تا یک بعد از ظهر 
هشتگ ها مهم هستند:
#سفرمجازی #سفرپایدار #تهران #قم #اراک #خمین #گلپایگان #خوانسار #اصفهان #نطنز #ابیانه #زورخانه #مسجد #نقش_جهان #عصار_خانه #باستانی #ورزشکار #پهلوان #مرشد
#Iran #Tehran #everydayiran @everydayiran #Isfahan #Esfahan

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار - ارتباطات: کمپین رضایت گرفتن از خانواده مقتول

احسان میرزائی : در فضای مجازی ( شبکه های اجتماعی و کانال های ارتباطی ) اقدام به ایجاد کمپین و عضو گیری و جلب حمایت عمومی می کنیم ؛ در حالی که کاربران هنوز از سواد رسانه ای و سواد خبری لازم برخوردار نیستند و با هر پیامی گرایشی جدید پیدا می کنند !

من کلا با اساس کار '' ایجاد کمپین در فضای مجازی '' برای رضایت گرفتن ( در حال حاضر ) مخالف هستم .


چون فرهنگ صحیح حضور و استفاده از فضای مجازی در میان کاربران ایرانی جا نیفتاده ، برخی با مطالعه ی چند مطلب که منبع آن مشخص نیست ، در نهایت به یک جمع بندی و قضاوت می رسند ؛ سریع مطلبی می نویسند که کلا فعالیت های کمپین و بنیان گذاران آن را از مسیر هدف تعیین شده دور می کنند .

این افراد و انحراف ایجاد شده در افکار بسیاری تاثیر منفی می گذارد . رفتار این کاربران شاید ناشی از هیجان اولیه مواجه شدن با یک رویداد نا متعارف اجتماعی مثل حکم قصاص باشد . ( نا متعارف ، چون قبل حکم قصاص و اعدام به این شدت رسانه ای نمی شد)

دوم این که پیرو جمله ی قبلی برخی از کاربران زود باور هستند و با هر مطلب و نوشته و اظهار نظر جدید که معمولا منبع موثق هم ندارد جبهه ای متفاوت از دفعه ی قبل می گیرند . این را در افرادی که اطرافم هستند به وضوح دیدم ، سواد رسانه ای و سواد خبری نداریم و همین باعث می شود در فضای مجازی با هر پیامی " گرایشی متفاوت " پیدا کنیم .


فضای مجازی بر خلاف دنیای واقعی ، رده بندی یا محدوده مجاز سنی برای مطالعه و دیدن محتوای متفاوت عرضه شده ندارد ، شاید برخی از شبکه های اجتماعی و شبکه های ارتباطی هنگام ثبت نام کاربر جدید محدودیت زیر 18 سال را تعیین کرده باشند ، اما هیچ تضمینی بر صداقت برخی کاربران در پر کردن فرم عضویت نیست !

کاربران کم سن و سال با خواندن مطالبی که در صفحه ی کمپین منتشر می شود ، و مطالب متناقضی که از افراد دیگر در دنیای واقعی  و پیام هایی که از طریق شبکه های ارتباطی به دستشان می رسد چه برداشتی خواهند داشت و چگونه می توانند خبر و پیام درست را از نادرست تمیز می دهند ؟

چگونه می توانند از شخصی حمایت کنند در حالی که نمی توانند اصل ما جرا را درک کنند ؟ و این چه تاثیری بر آن ها می گذارد ؟
در این بین نقد من به فعالان واقعی کمپین ها این است ، چطور بدون کارشناسی و بررسی دقیق اقدام به ایجاد کمپینی می کنند که بخش بزرگی از نتیجه آن ایجاد فضای شک و قضاوت ناروا در میان کاربران می شود .

شاید هم کار آن ها کارشناسی شده باشد ؛  اما در میان راه نتوانستند آنجور که پیشبینی کرده بودند ادامه دهند !
امیدوارم بعدا اگر چنین کمپین هایی تشکیل می شود واقعا بتوانند تهدید را به فرصت تبدیل کنند نه تردید و ...