احسان میرزائی - شهروندخبرنگار - محیط زیست: سونامی فیلتر سیگار روی کره زمین...

دوست عزیزی که سیگار همدم شادی ها، غم ها، خستگی ها، شکست ها، پیروزی ها و دیگر شئون زندگی شما می باشد؛ نوش جانت، بکش و آنقدر بکش که سیر شوی.

اما هنگامی که فیلتر سیگارت را روی زمین می اندازی، من در حد توانم مسئولیت جمع آوری آن را می پذیرم. 

من نگران سلامتی شما هستم، چون آثار این عادت غلط دوباره به خودتان باز می گردد.

اگر هم گفتی به تو چه، جمع نکن، ربطی به تو ندارد؛ حق داری!

قبول، همانطور که شما به سیگار کشیدن ادامه می دهی، من هم به فرهنگ سازی خود ادامه می دهم.

چون من به فکر شادابی و نشاط، سلامتی، پیروزی، امید، رشد و تمام خوبی های عالم برای آینده زمین و ساکنان اش هستم.

 

ارادتمند همه سیگاری ها...

 

#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir

شنبه - 29 - آذر - 1393

23:24ش

 

#سیگار #فیلترسیگار #سیگاری #نیکوتین #فرهنگ #زندگی_شهری #شهروند #شهروندخبرنگار #پسماند #پاکسازی #رفتگران_طبیعت_تهران #سلامت #شادی #جوانان

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار: زندگی بهتر

زندگی بهتر چیست؟

 

ابتدا باید ببینیم آیا واقعا می خواهیم زندگی بهتری داشته باشیم یا همین روزمرگی و سکون را ترجیح می دهیم!

همه در زندگی اهدافی داریم، که برای رسیدن به این اهداف تلاش می کنیم؛  اما کیفیت تلاش و مدت زمانی که طول می کشد تا به اهداف برسیم متفاوت است. گاهی افراد مطلع و آگاه اهداف و روند رسیدن به هدف را کاملا برنامه ریزی می کنند با اختلاف زمانی اندکی به هدف خود خواهند رسید؛ اما فردی که برای رسیدن به هدف خود از برنامه ریزی منظمی پیروی نمی کند، ممکن است به بیراهه هایی برود و بعد از گذشت مدت زمانی از خیر رسیدن به هدف خود بگذرد. اما روند شایع، تشخیص نیاز و تبدیل نیاز به هدف و تلاش برای رسیدن به هدف است.

زندگی از نظر من یعنی هدف، اما نه یک هدف!

بلکه باید سیستم آموزشی و حمایتی خانواده به گونه ای باشد که رفتار و استعداد ها از کودکی تحلیل و بررسی شود؛ تربیت گروهی و هماهنگ برای او صورت بگیرد استعداد های او کشف شود و پرورش یابد؛ کودک کم کم  استقلال و قدرت تصمیم گیری را یاد می گیرد.

پدر و مادر باید تلاش کنند صلح در زندگی در زندگی کودک تامین شود و با حقوق خود آشنا گردد؛ سپس او در قدم های بعدی از سرمایه های بزرگی چون استقلال، قدرت تصمیم گیری، شجاعت، جسارت، احترام و ... برخوردار است و می تواند برای زندگی خود تصمیم بگیرد؛ در چه رشته ای و کدام دانشگاه تحصیل کند، چه شغلی را برگزیند، چه کسی راب ه همسری برگزیند، کدام محله یا کدام شهر یا کدام کشور زندگی کند و ...

زندگی بهتر: شامل اهداف کوتاه مدت و بلند مدت می شود، با قدرت اراده و عزت نفسی که فرد از کارهای خیر خواهانه و مشارکت های اجتماعی کسب کرده از پلیدی ها و نا پاکی ها ایمن می ماند. 

کودکی که به حقوق خود آشنا باشد و پدر مادر بر فرض مثال در انتخاب دین با آگاه ساختن او با ادیان مختلف دست او را برای انتخاب بازگذارند، دارای قدرت های شخصیتی و رفتاری گوناگونی از جمله نه گفتن شده و در شرایط مختلف گرفتار زشتی ها نمی شود.

بسیاری از افراد موفق روزی به سرمایه های متفاوت اجتماعی خود پی برده اند دانستند که برای رسیدن به جایگاه بهتر باید تلاش کنند. 

هیچ دانه ای بدون آن که زیر خاک رفته باشد جوانه نمی زند!

نیت خیلی مهم است، مثلا من قصد سفر کردم، تنها بودم و ده ها کار ناپسند می توانستم انجام دهم یا به ده ها راه بد بروم! اما با خود نیت کردم سفری سالم داشته باشم، بدون حاشیه های گمراه کننده. سفری در مسیر سبز تا نشانه های خداوند را ببینم و با انسان های خوبی آشنا شوم. 

شاید نیت ابتدایی من کلی به نظر می رسید، اما در پایان سفر آنچه حاصل شد فراتر از توقع بود. 

پس توکل بر خدا تاثیر مثبتی در روند رسیدن به اهداف کوتاه و بلند برای رسیدن به زندگی بهتر دارد. 

اما همه را گفتم تا به اینجا برسم؛ در 1160 کیلومتر سفری که داشتم هیچگاه مبدا و مقصدی فکر نکردم؛ زندگی از نظر من یعنی هدف، اما نه یک هدف!

از لحظه به لحظه سفرم لذت بردم، هرجا دوست داشتم کنار زدم و از طبیعت لذت بردم، از دیدن شهر ها و روستا های بین راه و مردمان لذت بردم. چون تنها سفر می کردم ارتباطی صمیمی و موثر مردم داشتم، مردمانی که اولین بار بود در زندگی دیده بودمشان، اما آخرین بار نخواهد بود!

زندگی بهتر همین الآن است، واقعیت را قبول کنیم و با تمرین مستمر، عادت های ناپسند زندگی را از خود دور کنیم. از لحظه به لحظه زندگیمان لذت ببریم، درگیر روزمرگی ها نشویم. 

روز گذشته به تولد کودکی که قربانی اسید پاشی شده بود دعوت شدم، تاکید می کنم روی دعوت چون اگر قرار بود این جشن تولد عمومی باشد قاعدتا اطلاع رسانی عمومی می کردند. در محیط کار این موضوع را مطرح کردم به دو ساعت نکشید که ''انسان'' ها برای شادی آن کودک مبلغی جمع کردند!

راستش به وجد آمدم، دیدم که انرژی بالایی در فضا جاری شده، تاب تحمل این همه انرژی را نداشتم و با پیامی آن را بین دوستانم تقسیم کردم، که ای دوستان هرکس تمایل دارد در شادی این کودک سهیم باشد با من تماس بگیرد!

باز هم انسان ها با من تماس گرفتند، باز سرشار از انرژی شدم، باز تحمل این همه انرژی را نداشتم، روحم به پرواز در آمده بود تا به جشن تولد این کودک مظلوم بروم؛ بروم و تمام این انرژی را به او و خانواده اش تقدیم کنم، تا بفهمند چه دل هایی عاشقی برایشان می تپد، تا درک کنند تک تک تپش هایی را که سرشار از مهر است. در طول مسیر در تاکسی با مسافر کناری سر صحبت را باز کردم، فکرم پیش کودک بود و حرفم با همسفرم بی قافیه.

سادگی ام را تجربه کردم، باعث شدم ماهیگیران بی قایق به تکاپو افتند تا بلکه آب را گل آلود کنند و در لجن های ساحل حیثیت من را به باد دهند!

اما آن چه برایشان باقی ماند، دست و پایی آغشته به لجن و بوی گندش بود.اما من لحظه ها را زندگی می کنم پس صداقتم در بیان و عمل ضامن نیت خیرم است.

این هم خاطره ای شد و خواستم بگویم در زندگی گزک به دست ناپاکان ندهیم تا آرامش داشته باشیم؛ مخصوصا در شبکه های اجتماعی که عکس پروفایل همه با لبخند است و در دل برخی توده ای گداخته از آتش کینه و نفرت، برای رسیدن به زندگی بهتر در گزینش دوست محتاط باشیم، دوستانی که همزبان و همفکر شما هستند و به صداقت شما ایمان دارند را بشناسید و همانند جویندگان طلا آن ها را از میان دانه های سیاه و کثیف سنگ و خاک پیدا کنید.

گاهی برای پیدا کردن دوست نیاز با ذره بین است و باید وسواس به خرج داد.

 طابع قوانین اداره یا محل کار باشیم اما خود را به خاطر رعایت قوانین اداری نابود نکنیم! تا حالا هیچ کارمندی را ندیدم که به خاطر تاخیر اخراج شود یا حقوقش کم شود. هرچند اضافه کاری ابزاری کنترلی در دست روسای اداره ها است اما ارزش اعصاب و چند ساعت در کنار خانواده بودن بیشتر است یا بیکار در محل کار نشستن تا ساعات اضافه کاری پر شود؟

دوره و زمانه عوض شده، همانطور که به مرور زمان عروسی های هفت شبانه روزی به یک شب رسیده، می توان عروسی را به یک میهمانی تبدیل کرد! چه ایرادی دارد که در این دوران بحران اقتصادی دختر و پسر به جای خرج ده ها میلیون تومن پول، به زندگی خود برسند و اول کار زیر بار غرض و وام نروند؟

همین بدهکاری ها باعث می شود صلح در خانواده به خطر بیفتد! زن و مرد کار کنند تا بدهی هزینه های ازدواج را بپردازند وقتی به خانه می روند نتوانند عشق را آنگونه که باید به یکدیگر تقدیم کنند. 

باید تمرین کنیم از چشم و هم چشمی، حسادت، قضاوت، مصرف گرایی دست بکشیم! ساده زندگی کنیم، درگیر مد و مارک لباس و جدیدترین گوشی نباشیم، ساده باشیم و ساده زندگی کنیم، دور از تجملات !

باید تلاش کنیم پشت سر دیگران غیبت نکنیم! باید تلاش کنیم برای هم چاخان نکنیم و دروغ نگوییم!

باید خود را بشناسیم و دلمان برای یکدیگر به تپش بیفتد! وقتی را برای خدمت به دیگران تعیین کنیم، در فعالیت های خیریه مشارکت داشته باشیم. توان و استعداد های خود را برای ارتقاء سطح کیفی زندگی دیگران به کار گیریم.

همه انسان ها حقق دارند زندگی بهتر داشته باشند. هنگامی که ما دلمان برای یکدیگر تپید، هوای یکدیگر را داشتیم و دست هم را گرفتیم دولت دیگر نمیتواند در خدمت رسانی و تخصیص بودجه برای آموزش و فرهنگسازی کوتاهی کند. دولت را ما ملت انتخاب کردیم برای خدمت نه برای حکمرانی!

باید بدانیم که در این دنیا بازتاب اعمال مان به خودمان بر می گردد!

باید تلاش کنیم کره زمین را همچو کودکی معصوم و بی دفاع دوست داشته باشیم، زمین را حمایت کنیم. 

باید از شنیدن خبر 1/5 درجه گرمایش زمین در مناطق مختلف ایران بترسیم و به دنبال راهکاری باشیم تا به سهم خود جلوی فاجعه را بگیریم.

مگر نه این است که می خواهیم آینده ای خوش برای خودمان و فرزندانمان رقم بزنیم؟ پس چرا کاری می کنیم که آینده خودمان و فرزندانمان را به خطر می اندازیم؟

باید آگاهی خود را از محیط زیست بالا ببریم، باید طبیعت را دوست داشته باشیم. صلح و امنیت ما در گرو سلامت و پایداری طبیعت است.

هر جا دیدیم طبیعت را خدشه دار کرده ایم، در پی ترمیم آن باشیم.

زندگی بهتر امروز و آینده ما با هر شیوه و نگرشی به پایداری طبیعت بستگی دارد، چرا که اگر یک پلانگتون در اقیانوس بر اثر بی مبالاتی ما نابود شود، تاثیرش به تک تک انسان ها می رسد و زندگی بهتر به خطر می افتد. 

به امید روزی که خوشبختی خود را در گرو خوشبختی دیگران تعریف کنیم، منافع جمع را به منافع فرد ترجیح دهیم.

 

احسان میرزائی www.ofmedia.ir

سه شنبه - 25 - آذر - 1393

19:05شب

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار: آداب معاشرت

هرکه عیب دگران پیش تو آورد و شمرد / / / بی گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد (سعدی)


چگونه در معاشرت های روزانه محبوب اطرافیان باشیم؟

اصل کلی: در جوامع گوناگون سعی کنیم رفتارمان با عرف و هنجار آن جمع هارمونی داشته باشد.


1. ما در محیط های مختلفی قرار می گیریم که باید از هر یک درک خاصی داشته باشیم و رفتار متفاوت از خود نشان دهیم؛ نحوه معاشرت با دوستان، همکاران، خانواده، فامیل، همکلاسان و ... متفاوت است.

مثلا تا حالا دیدید کسی در اتوبوس شرکت واحد مسواک بزند؟

 2. در معاشرت های روزانه برای تعریف یک رویداد شخصی نیاز نیست ریز ماجرا را برای مخاطب خود جزء به جزء بگویید؛ اگر نکته ای برای او مجهول باشد خودش سوال می کند.

 3. روی تن صدای خود کنترل داشته باشیم؛ در یک فضای سربسته مثل اتاق که چند نفر همزمان در کنار هم هستند، باعث ناراحتی دیگران نشویم.

 4. در فضای سربسته مثل اتاق، دفترکار، تاکسی، مترو، اتوبوس، خانه فامیل، سمینار و ... ضمن احترام به اطرافیان با موبایل و تلفن بلند بلند صحبت نکنیم؛ تکنولوژی میکروفون های موبایل بسیار پیشرفت کرده. همینطور مکالمه مکرر و طولانی مدت در چنین فضاهایی باعث ناراحتی اطرافیان می شود. همینطور فرقی ندارد تلفن خانه شما باشد یا محل کارتان و حتی با موبایل خود تماس گرفته باشید، این وسایل برای مکالمات طولانی، گرفتن دستور پخت غذا و غیبت کردن و ... نیست؛ به فکر افرادی که پشت خط مانده اند باشیم. برای حل مسائل خانوادگی، کاری و ... بهترین کار ملاقات حضوری و صحبت چهره به چهره است.

 5. افسار زبان خود را بکشیم؛ نیاز نیست رویداد های زندگی خود، وقایع روز های گذشته و یا تصمیمات آینده خود را برای همه تعریف کنیم!

 6. از درگوشی صحبت کردن در جمع بپرهیزیم.

 7. گاهی صحبت خصوصی با فردی در جمع داریم، عجله نکنیم و سر فرصت با او صحبت کنیم. 

برخی با عجله سعی می کنند با ایما و اشاره منظور خود را به دیگری بفهمانند و اگر پیام او در رابطه با مسائل زناشویی باشد کاملا تابلو است.

 8. تن صدا، حالات چهره، حالت چشم و رفتار ما بدون نیاز صحبت کردن یک نمای کلی از تفکرمان را به اطرافیان نشان می دهد.

 مثلا موقعی که با دیدن یک کلیپ یا عکس، خواندن یک مطلب و ... که موضوع آن جنسی است و هیجان می آییم اطرافیان از شواهد و پنهان کاری هایی که انجام می دهیم متوجه موضوع می شوند. 

 9. حریم شخصی دیگران را به رسمیت بشماریم تا حرمت حریم شخصی ما نیز نگاه داشته شود.

10. وقت دیگران را با خالی بندی، چاخان و حرف های پوچ نگیریم؛ مخاطب ما اگر هوشیار باشد؛ بعد از اولین برخورد می فهمد که صحبت هایمان بی محتوا است، آن لحظه چیزی نمی گوید اما دفعات بعدی وقتی برای شما نمی گذراند.

 11. در کلام خود صداقت و حسن نیت داشته باشیم و از او درخواست های نامعقول نداشته باشیم.

 12. در جمع از رفتارهای شبهه برانگیز که باعث شک و تردید دیگران می شود بپرهیزیم.

 13. گوش و وقت کسی مفت نیست، هر کس در هر محیطی نیاز به آرامش دارد؛ پس خود را عادت بدهیم که در حصور دیگران غر نزنیم، ناله نکنیم، بدگویی زمین و زمان را نکنیم و ... حتی اگر به حق باشد. هیچکس از افرادی که همواره پارازیت منفی از خود ارسال می کنند خوشش نمی آید.

 14. عادت کنیم در جمع پشت سر دیگران غیبت نکنیم؛ حال می خواهد حقی از شما صایع شده باشد و یا صرفا برای سرگرمی باشد. فراموش نکنیم هرکس پیش ما از دیگری عیبت می کند، هیچ ابایی از غیبت کردن پشت سر ما نزد دیگری ندارد. 

 15. گاهی با زبان بی زبانی انبوهی از انرژی را در فضا متصاعد می کنیم. حالا این انرژی می تواند مثبت و منفی باشد. 

مثلا لبخند ما بدو ورود به جمع باعث احساس آرامش و امنیت و ... در افراد می شود. 

اما اخم کردن، بی تفاوت بودن، رفتار از روی خشم و عصبانیت که نتیجه آن کوبیدن در و پرت کردن اشیاء ( حتی اگر پرت کردن یک خودکار روی میز باشد) و ... باشد مانند انفجار بمبی با انرژی منفی در فضا می شود، به امین دلیل افراد پس از چنین برخورد هایی برای دقایقی چیزی نمی گویند. 

16. به حریم خصوصی دیگران احترام بگذاریم و در زندگی خصوصی دیگران دخالت نکنیم؛ رفیق و همکار ارزش و جایگاه خود را دارد اما دلیل نمی شود در مورد زندگی خصوصی و خارج از محدوده همکاری و دوستی چیزی بداند.


 #احسان_میرزائی www.ofmedia.ir

چهارشنبه - 19 - آذر - 1393

 10:49ظ

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار: مصرف گرایی

 

سه سال پیش یک گوشی سونی اریکسون داشتم، مدل کا810

آن موقع گوشی خوبی بود، تا این که یکی از همکارانم یک گوشی سامسونگ تمام لمسی خرید و چند روز بعد یکی دیگر از همکارانم یک گوشی اپل خرید.

صفحه نمایشگر محشری داشتند، بزرگ و شفاف؛ اصلا گوشی آنقدر بزرگ بود که غیر عادی به نظر می رسید.

یکی دیگر از همکارانم هم از قبل یک اپل داشت که اونم خیلی صفحه بزرگی داشت.

بعد از مدتی از آن واحد منتقل شدم اینجایی کا هستم، ابتدای سال جاری این گوشی را خریدم.سامسونگ گلکسی اس4 

از وقتی این گوشی را خریدم، گوشی های نوت همش به چشمم میاد، تو مترو، محل کار، دست استاد و... آخر این گلکسی نوت صفحه خیلی بزرگ و خوبی داره، باهاش میشه فیلم سینمایی نگاه کرد.

چند وقت پیش همکاران قدیمم را دیدم، گوشی اش زنگ خورد و جواب داد؛ یهو جا خوردم، انگار گوشی همکارم آب رفته یا عوض کرده بود!

ازش پرسیدم این همون گوشی است؟ و گفت بله...

اندازه صفحه گوشی من نسبت به گوشی او و دو همکار دیگرم بسیار بزرگتر است!

در این مدت که فرصت پیش نیامده بود پز گوشی ام را بدهم، مرغ همکارانم همچنان برای من غاز بود!

گلکسی اس نوت هم غاز است؛ انگار بین دو تا غاز متناقض گرفتار بودم!!!

 

#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir

چهارشنبه - 19 - آذر - 1393

8:58ص

 

#فرهنگ #زندگی_شهری #شهروند #شهروندخبرنگار #موبایل #گوشی #مرغ #غاز #تناقض #مینیمال #سامسونگ #فخر