گزارش مصائب رفتن به پردیسان

چطور بدون خودروی شخصی به پردیسان رفتم...؟!


بدون استفاده از خودروی شخصی و آژانس با کمی پیاده‌روی و ۴ هزار تومن کرایه در نشست گفت‌وگوی پردیسان شرکت کردم.


پایگاه خبری گُلوَنی، احسان میرزائی: روز یکشنبه ۲۵ بهمن بدون خودروی شخصی در هشتمین نشست گفتگوی پردیسان شرکت کردم. اما چطور؟!

با بی آر تی از چهار راه ولیعصر تا روی تونل رسالت رفتم، خیلی شلوغ بود. بعد پیاده از کوچه شیروان رد شدم و به بوستان نظامی گنجوی رسیدم که دقیقا کنار خروجی غربی تونل رسالت است، سپس از داخل پارک به کنار اتوبان حکیم رفتم، عبور از پارک نیاز به مهارت در جهت‌یابی داشته و رسیدن به کنار اتوبان ریسک بالایی دارد، چون باید از کنار یه کانال بزرگ فاضلاب شهری رد بشی، یعنی اگر فرد نابلدی شب بره اونجا، دخلش آمده؛ اگر جسدش روز بعد سمت مزارع سبزی‌کاری پایین شهر پیدا بشه واقعا شانس آورده، چون این رات‌ها (موش‌های بزرگ) همینطوریش آدمو می‌خورن، چه برسه که طرف مرده باشه! خلاصه بعد از چن دقیقه یه پیکان داغون ترمز زد و تا پردیسان رسوندم، کرایش ۱۵۰۰ تومن بود.

اول فکر کردم که نشست در خود سازمانه پس دقیقا روبروی سازمان پیاده شدم، از میان درختچه‌ها و بوته‌های غیر بومی رد می‌شدم که بوی تند فاضلاب به مشام رسید، با احتیاط بیشتری رد شدم که مبادا تو باتلاق فاضلاب گرفتار بشم! خلاصه از این مرحله هم عبور کردم، اما وقتی به سازمان رسیدم متوجه شدم که نشست در سالن سرو برگزار میشه…

از کارمندان سازمان، آدرس سالن سرو را پرسیدم، یه میله پرچم بزرگ را در فاصله‌ای دور نشون دادن و گفتند پیاده بری نیم ساعت راهه، کمی صبر کردم بعد متوجه یه ون شدم که سرویس خود سازمان بود، پس با همون تا سالن سرو رفتم.

نگران بودم که دیر به نشست می‌رسم، اما شکر خدا نشست تقریبا با ۳۰ دقیقه تاخیر شروع شد.

بعد از نشست هم با یه مینی‌بوس تا خروجی پارکینگ سازمان رفتم، پیاده شدم و خواستم از همون راهی که رفته بودم برگردم، که دیدم خروجی پل هوایی عابر پیاده پشت دیوارهای صوتی اتوبان است و رسما هیچ کمکی به من نمی‌کنه! پس مجبور شدم برم کنار اتوبان بایستم و صبر کنم اتوبان کمی خلوت بشه، ماشینا بیشتر از ۱۰۰ تا سرعت داشتن، خلاصه با ترس و وحشت از اتوبان رد شدم و منتظر شدم تا یه راننده از خود گذشتگی کنه و تو اون سرعت و حجم تردد بزنه رو ترمز، خلاصه یه پراید نگه داشت و فقط دعا می‌کردم او پیکان داغونه یهو از پشت نیاد بزنه بهمون.

خلاصه رسیدیم به نیم‌چه تونل رسالت، همونجا پیاده شدم، انصافا اونجا محل پیاده شدن مسافر نبود، مجبور شدم از روی نرده های کنار اتوبان و خیابان بپرم، رفتم بالا از خیابون اسدآبادی رد شدم، یه چیز جالب که دیدم یه نونوا میز گذاشته بود و نون بربری تازه می‌فروخت، به سمت شرق خیابون که رفتم دیدم نونوایی بربری همونجاست و منم یه نصفه بربری کنجدی گرفتم، البته ۱۰۰ تومان هم طلبکار شدم.

بعد متوجه بنایی قدیمی شدم، آسیاب آبی یوسف‌آباد بود، از آسیاب هم دیدن کردم،  بدون پرداخت هزینه؛ چون درش قفل بود، هرچند انگار خرابه‌ای بیش از آن باقی نمانده بود، اما حال خوبی بهم داد.

به ایستگاه ۳۲ تو خیابون ولیعصر برگشتم، نزدیکای ساعت ۱۳:۰۰ اتوبوس به شدت شلوغ بود، از اردیبهشت که گوشیمو تو همین بی آر تی دزدیده بودن یه ترسی هم داشتم، خلاصه برای اینکه زودتر به محل کارم برسم به زور سوار شدم. جیب اورکتم را بستم و دستم را گذاشتم روش تا مطمئن بشم که دست کج سمتش نمیره، تو همین فکر بودم که یکی داد زد کیف و موبایلمو دزدیدن…

خلاصه بدون استفاده از خودروی شخصی و آژانس با کمی پیاده روی و ۴ هزار تومن کرایه  در نشست گفتگوی پردیسان شرکت کردم و به نوبه خودم سهم کمتری در آلودگی هوا و مخصوصا گرمایش زمین داشتم.


پایان پیام

#احسان_میرزائی 

منبع:  golvani.ir


برنامه مشترک تهران

دوستداران مجازی محیط زیست از پای لبتاب و صفحه چند اینچی موبایل بلند شدند و اول صبح به قرار گردهمایی که آقای محمد جباری هماهنگ کرده بودند آمدند. 

قرار نبود که من به عنوان سرپرست یا مجری برنامه در خدمت دوستان باشم، از دید حرفه ای صفر تا صد اجرای یک برنامه به عهده ایده پردزا است یا بعد از طرح ایده، در کاگروهی که شکل می گیرد از ابتدا تقسیم وظایف انجام می شود و افراد از مسئولیت های خود آگاه هستند و می دانند که چه باید انجام دهند. در این برنامه لحظه آخر برای آقای جباری و آقای اجتماعی کاری پیش آمد و نتوانستند در برنامه حضور داشته باشند. 


قبل از ساعت 10 در محوطه ایستگاه چیتگر حاضر بودم، دوستان یکی پس از دیگری در محل حاضر شدند و آقای عادل زاده هم که گویا با آقای جباری هماهنگ کرده بودند در مدت زمانی که منتظر رسیدن دوستان بودیم برگه پرسشنامه خود را توزیع کردند. 


قبل از شروع برنامه به نکاتی اشاره شد و ساعت 12 به عنوان ساعت پایان برنامه پاکسازی تعیین شد.

ساعت 10:30 در پایانه ایستگاه از مسئول خط پیگیر اتوبوس برای رساندن دوستان به پارک چیتگر شدم که گفتند اتوبوس ها تو خط هستند و بقیه راننده ها حضور ندارند!

پیاده به سمت پارک چیتگر حرکت کردیم، در مسیر پیست دوچرخه سواری قبل از رسیدن به پارک دوستان تمایل به پاکسازی داشتند، با نظر جمع پاکسازی از همانجا شروع شد و تا داخل پارک چیتگر که رسیدیم به اندازه یک مخزن پر زباله شهرداری آشغال جمع شد. 

سپس مسیر را در میان درختان ادامه دادیم تا روبروی محل کرایه دوچرخه... 

قابل ذکر است تفکیک حداقلی پسماند نیز صورت گرفت، تقریبا 3 کیلو در پلاستیکی بطری جمع شد، آقا نیشابوری و دوستان مقدار زیادی فیلتر سیگار جمع آوری کردند و... 

در حین پاکسازی با چند نفر از دوستان در رابطه با  گردهمایی و پاکسازی امروز و نقش فضای مجازی در حفاظت از محیط زیست مصاحبه کردم. 

برنامه پاکسازی ساعت 11:45 دقیقه تمام شد و کم کم گفتگو های محیط زیستی در میان حاضرین شروع شد. 

در میان  حاضران برخی اولین بار بود که در مشارکت اجتماعی (در فضای حقیقی) شرکت می کردند، همینطور مدیر کانال ها و گروه های محیط زیستی نیز آمده بودند. 

گفتگو ها با موضوع کنشگری در فضای مجازی و فضای حقیقی، معرفی سمن ها توسط اعضای آن ها و در کل دیدگاه دوستان مثبت و قابل تامل بود. 

شوربختانه هوا گرم بود، زمستان از نیمه گذشته و برف بسیار بسیار ناچیزی در تهران باریده، البته پاییز هم باران چندانی ندیدیم. 

گرمای هوا به حدی است که گیاهان کوچک کف پارک و علف ها کاملا رشد کرده بودند.

برنامه با نیم ساعت وقت اضافه ساعت 13:30 به پایان رسید. 

حمایت و حفاظت از محیط زیست و طبیعت زحمت بسیار دارد. باید تلاش کنیم که با قبول مسئولیت ها و پذیرفتن هزینه و زحمات پیش رو، کنگشر حقیقی محیط زیست باشیم. 

#احسان_میرزائی

جمعه - ۲۳ - بهمن - ۱۳۹۴ 

ساعت ۱۷:۰۰

پاسخ یادداشت منصوب به دکتر آخانی

در رابطه با یادداشت منصوب به دکتر آخانی که در تلگرام و گروه کمپین سبزی نوروز منتشر شده بود.

 البته یادداشت منصوب به ایشان بیشتر مربوط به کمپینی است که در کرمانشاه راه اندازی شده و می گوید به جای سبزه نهال بکاریم.

یادداشت مذکور:

(((این موضوع را با دکتر حسین آخانی، دکترای گیاه‌شناسی و استاد دانشگاه تهران، در میان گذاشتیم و او نکته‌های زیر را یادآور شد:

یک) کاشت سبزه در خانه‌هایی که فاقد کمترین آثار حیات است، فرصتی است که فرهنگ و تاریخ در اختیار ما قرار داده و نمی‌توان به بهانه اثبات‌نشده خسارت شش‌‌میلیارد‌تومانی کاشت سبزه، مقابل آن ایستاد. به نظر می‌رسد حتی اگر این رقم درست باشد باز هم به اندازه یکی از خسارت‌های کوچکی که دولت‌ها به بدنه محیط‌زیست کشور وارد کرده‌اند نباشد. از این زاویه، کمپین موردنظر شاید همانند بسیاری از کمپین‌هایی که این روزها در شبکه‌های اجتماعی به راه افتاده، احساسی و به‌دور از مسائل علمی این حوزه باشد.

دو) کاشت سبزه عید علاوه بر تأثیرات روانی‌ای که دارد، پاسداری یک سنت خوب ایرانی است و به بچه‌های نسل آپارتمان‌نشینی این فرصت را می‌دهد که از نزدیک مراحل رویش یک گیاه را ببینند و با اهمیت گیاهان در زندگی روزمره ما انسان‌ها آشنا شوند.

سه) اگر خانواده‌ای در خانه خود، امکان و فضای رویش یک نهال را دارند، کاشت بذر گیاهان پایا می‌تواند پیشنهاد خوبی باشد اما این پیشنهاد در تقابل با کاشت سبزه عید نیست. در نظر داشته باشید که اگر می‌خواهید بذری را برای درخت‌شدن بکارید، محاسبه فضای رشد آن را در خانه خود بکنید چراکه شهرهای ما، فضای لازم را برای این کار ندارند و از سوی دیگر نمی‌توان نهالی را که مثلا در اهواز می‌روید، در شمال کشور یا در تهران کاشت.

چهار) برای ترویج برخی از فرهنگ‌ها نیاز به راه‌اندازی کمپین خاصی نیست، هر خانواده‌ای می‌تواند با مختصرهزینه‌ای، بذر نهالی را در خانه خود بکارد، تنها باید در این کار از مشاوره باغبانی و گلکاری بهره برد و مراقب اصول معماری خانه‌ها بود. براین‌اساس، می‌توانید آبی را که صرف شست‌وشوی میوه‌ها می‌کنید، دور نریخته و برای آبیاری بذرهای خود مورد استفاده قرار دهید.)))


تفکر و اهداف کمپین #سبزی_نوروز فراتر از چند خط یادداشت است، کما این که در یادداشتی مفصل در مورد رابطه فرهنگ با محیط زیست و باز آفرینی فرهنگ در شرایط نا مساعد محیط زیستی نوشتم و در سایت زیست بوم منتشر شده است:

http://zistboom.com/fa/news/30920/کمپین-سبزی-نوروز-حذف-یا-بازآفرینی


البته بیشتر سنگ اندازی هایی که تا کنون به کمپین مفهومی  #سبزی_نوروز شده به این دلیل است که عزیزان کمپین سبزی نوروز  را با کمپین (کاشت نهال به جای سبزه) اشتباه می گیرند. 

پس از همه دعوت می کنم با تحقیق به کمپین #سبزی_نوروز بپیوندند و از روی احساس کنش ما را تایید و رد نکنند.

اما یادداشت منصوب به دکتر آخانی، این یادداشت در رابطه با کمپین (کاشت نهال به جای سبزه) نوشته شده است اما چون اشاراتی به کمپین ما داشته توضیحاتی را بند به بند طبق یادداشت مذکور می نویسم:


۱. سبزی کاری منافاتی با کاشت سبزه برای نوروز ندارد و این اصلی ترین ویژگی این حرکت است، این رسم در خرده فرهنگ های کشور ریشه دارد.

 منتها آدمیزاد تنبل است و به دنبال کار هایی می رود که زود پاسخ بگیرد، بنابر این کاشت هیچ سبزه ای راحت تر از ریختن گندم کف ظرف و سبز کردن آن نیست. خیلی هم زود جوانه می زند و قد می کشد، شرایط گرما یا سرما هم تاثیر کمتری بر آن می گذارد. 

اما کاشت سبزی زحمت دارد و بنابراین افراد تنبل تمایل بیشتری به همان سبزه ی گندم دارند.

البته ما در رابطه با خسارت میلیاردی که آقای دکتر فرموده اند هیچ صحبتی نکردیم و منظور ایشان به کمپین (کاشت نهال به جای سبزه) است. 

اما بنده معتقدم اسراف، اسراف است، چه یک مشت گندم چه یک تن گندم!

نمی توان از خسارت هایی که دولت به محیط زیست وارد کرده چشم پوشی کرد. اما نمی دانم این چطور مقایسه ای است که صورت می گیرد! در یک کفه ترازو کمپینی مردمی و در طرف دیگر دولت را قرار می دهید. 

آیا منظور شما این است که برویم جلوی تخریب محیط زیست توسط دولت را بگیریم؟

آیا باید این کمپین را بر اساس تخریب های دولت طراحی می کردیم؟

به نظر چنین مقایسه ای با برچسب احساسات به چنین کنشی (کمپین سبزی نوروز) دور از انصاف است. 

جریانات احساسی را می توان در  درخواست چاپ عکس حیوانات روی اسکناس یا جریان همراه بردن بذر گیاهان و پاشیدن آن در نقاط مختلف دانست. 1

البته کمپین کاشت نهال به جای سبزه، کار کمپین مفهومی #سبزی_نوروز را امسال سخت کرد! 

چون بسیاری از افراد این دو را یکی می دانند و دچار سوء تفاهم می شوند! امیدوارم صاحب نظران و بزرگانی چون دکتر آخانی عزیز حدا اقل به عنوان یک همشهری از خودم بپرسند که احسان چکار داری می کنی!

۲. معتقدم اهداف مستتر کمپین را نباید به زبان آورد تا همراهان کمپین خودشان بازخورد های مثبت و منفی را بگن، بند دوم صحبت منصوب به دکتر آخانی یکی از اهدافی است که مستتر در توضیح کمپین است:

کمپین مفهومی #سبزی_نوروز یک تفکر است. تفکری که سرآغاز ''سبک زندگی سبز'' است...

سبک زندگی سبز که دیگر نیاز به توضیح ندارد، دارد؟ 

مردم شناسی، مخاطب شناسی، رفتار شناسی، شناخت خرده فرهنگ ها و هنجار ها، همه و همه کاری است که همه کم و بیش به آن آگاهیم  و من به قول دکتر اکبر نعمت الهی، مهندس انسانی هستم (دانش آموختگان علوم انسانی ) و تلاش می کنم با اندک دانش خود در حوزه علوم انسانی و تجربه ای که در برخورد با عامه مردم دارم طرح برنامه را جوری بیان کنم که موثر باشد و البته در این دزد بازار  که ایده ها را به یغما می برند اجازه دهید بیش از این اصول کاری خود را فاش نکنم!


۳. مورد سوم صحبت منصوب به دکتر آخانی در رابطه با کمپین سبزی نوروز نیست و این همان سوء تفاهم و نبود تفکیک لازم بین کمپین سبزی نوروز  و کمپین نهال به جای سبزه است. 

البته ما در کمپین #سبزی_نوروز به طرح های درختکاری در زمان و جایگاه خود مانند هفته درختکاری احترام می گذاریم و با آن همراهی می کنیم. اما کاشت نهال به جای سبزه را نمی پسندیم. 


۴. کار فرهنگی با یک روز و دو روز فعالیت جواب نمی دهد. هزینه و زمان زیادی لازم دارد. البته مورد چهارم از صحبت های منصوب به دکتر آخانی باز به کمپین #سبزی_نوروز مربوط نمی شود. 

اما جالب است بدانید ما در کمپین خود به همراهان توصیه کردبم از آب خاکستری پاک و عاری از مواد شوینده برای آبیاری سبزی ها استفاده کنند و... تمام


البته جدای از بحث، در پرانتز خطاب به بعضی از مخالفان و دلواپسان بگویم :

(برخی در این مدت  کار ما را نقد کرده اند، البته نقد که نه چون فقط ایراد گرفته و می گویند چرا وارد حوزه اسراف نان و بی کیفیت بودن نان و... نشده اید؟

پاسخ: آقا جان احترام به نوع دغدغه و تفکر دیگران یک اصل اخلاقی است و من این حق را به شما عزیزان می دهم که بروید و اگر توان فکری، ذهنی، دانش و قدرتی دارید کمپینی برای نان ایجاد کنید و من هم استقبال می کنم. به جرات می گویم انجام این کار ها فکر خلاق و جسارتی می خواهد که هر کسی ندارد، پس اگر کسی چون من کاری را با تفکر آغاز کرده اگر انتقادی دارید همراه با راهکار ارائه کنید و اگر فقط بحث ایراد گرفتن است و سنگ انداختن خودتان را کوچک نکنید چون با ایرادات بنی اسرائیلی شما میدان را ترک نمیکنم.)


#احسان_میرزائی      

#پنجشنبه - ۱۵ - #بهمن - ۱۳۹۴ 

۱۳:۳۳


به کمپین مفهومی #سبزی_نوروز بپیوندید:

https://telegram.me/joinchat/A6ZwfD1bkOnxeyWbMpJr6A


کانال مدنیت: 

@Madaniat

فرهنگ و محیط زیست

کمپین سبزی نوروز؛

 حذف یا بازآفرینی؟

فرهنگ یک قالی پاخورده اما نا تمام، به قدمت تاریخ بشریت است. در ادوار مختلف تاریخ، بشر به تاسی از پیشینیان و بر اساس نیاز روزگار خود و اقتضای زمانه گره ای جدید به قالی افزوده و حتی هنگامی که مصلحت دانسته گره ای را برچیده و یا ادامه قالی را با رنگ و نقشی دیگر بافته است.

زیست بوم/احسان میرزائی*: کمپین سبزی نوروز تفکری نوین و سر آغاز سبک زندگی سبز، سالم و ارگانیک است؛ این کمپین با توجه به جبر محیط زیست و طبیعت که دیر یا زود بر شئونات مختلف زندگی ما تاثیر خواهد گذاشت به پا خواسته تا از ارزش های فرهنگی و باستانی چند هزار ساله ی ایران، در کنار پایداری محیط زیست و طبیعت حفاظت و پاسداری کند. اعضای کمپین سبزی نوروز که از سراسر ایران زمین اند، به دنبال ایجاد تغییر در رفتار و سبک زندگی خود هستند تا با ایجاد تعادل و توازن میان نیاز های فرهنگی و زیستی با جبر محیط زیست و طبیعت، میراث فرهنگی و تاریخی گذشتگان خود را حفظ کنند و بیش از این زمین را نابود نکنند.

برخی دوستان ایراد گرفته اند که این کمپین می خواهد آداب و رسوم چند هزار ساله ایران را حذف کند، پس لازم دانستم توضیحاتی برای روشنگری این عزیران ارائه کنم.

حقیقت آن است که فرهنگ، محیط زیست و طبیعت هیچگاه از یکدیگر جدا نبوده و همواره رابطه ای تنگاتنگ داشته اند. فرهنگ مردم در هر گوشه از زمین متاثر از شرایط اقلیمی و موقعیت جغرافیای آن منطقه بوده است. چه بسا در کشور خودمان شاهد تنوع فرهنگی بسیاری هستیم. 
نمونه تاثیر اقلیم بر فرهنگ ساخت آسباد های نشتیفان است؛ منطقه ای خشک و کم آب که وزش باد های ۱۲۰ روزه برنامه زراعت مردمان آن دیار را تعیین می کرده است و باد های ۱۲۰ روزه در کلیه شئون زندگی آن جامعه تاثیر داشته است. در حالی که شاید تا قبل از ایده ساخت آسباد ها و مهار کردن قدرت طبیعت، مردم آن سرزمین باد های ۱۲۰ روزه را عامل بدبختی و فلاکت می دانستند. بدون شک سیر تحول انسان در آن منطقه یک شبه نبوده و با گذشت  قرن ها آزمون و خطا آسباد ها به شکل امروزی آن در آمده است. 
همینطور در شوش مجموعه عظیم آسیاب های آبی را با شهرتی جهانی می بینیم، آیا می توان نقش رود کارون را در رشد و شکوفایی فرهنگ آن دیار نادیده گرفت؟ مردمان و حاکمان شوش در دوران باستان با مهار و هدایت کنترل شده آب در کانال ها به سمت آسیاب ها، کاری کرده اند که امروز این مجموعه ی عظیم پس از گذشت ده ها قرن، مانندی در دنیا ندارد. 

حتی می توان فرهنگ و تاریخ  را در میان خانه های خشکه چینی اورامانات، خشت های ارگ بم، آلاچیق عشایر ترکمن  به نام اوی، سیاه چادر عشایرنقاط مختلف کشور، در میان خانه های چوبی شمال، بادگیر های یزد و... جستجو کرد. 
اما در گذر زمان نباید از سیل، زلزله، رانش زمین، آتش فشان، خشک سالی، تر سالی و... به عنوان عوامل طبیعی موثر در شکل گیری فرهنگ اقوام غافل شد.
اما چرا آسیاب های بادی در شوش و مجموعه عظیم آسیاب های شوش در نشتیفان نیست؟ 
کمپین سبزی نوروز؛ حذف یا بازآفرینی؟
چرا مردم کویر برای ساخت خانه از روش خشکه چینی استفاده نمی کنند؟ چرا مردم اورامانات خانه های خشت و گلی نمی سازند؟  چرا در شمال کشور  بادگیر و قنات درست نمی کنند؟
 با این تفاسیر آیا می توان نقش شرایط اقلیمی را در چگونگی شکل گیری فرهنگ، سبک زندگی بشر و بازآفرینی فرهنگ رد کرد؟
محیط طبیعی یکی از عوامل موثر در شکل گیری و یا تغییر فرهنگ است، عامل بعدی انسانی است که می توان به دو دسته خود خواسته و ناخواسته تقسیم کرد. 

عامل خود خواسته: بخشی از آن باز به محیط طبیعی بر می گردد و بخشی به تصمیمات حاکمان، نقش تجار، نقش ریش سفید ها و بزرگان قبایل و طوایف، نقش کد خدا ها، نقش شورا ها و تصویب جدید، حکم پادشاهان و حکام محلی، قانون و حتی درون خانواده ها به صورت وصیت یا یک اتفاق که بعد از آن، سبکی جدید از خرده فرهنگ های قالب محلی منشعب می شود، حتی افراد می توانند به دلیل اکتسابی بودن فرهنگ، کلی یا بخشی از فرهنگ را نپذیرند. تغییر در فرهنگ یک شبه نبوده و معمولا با مقاومت افراد مواجه می شود، که در گذر زمان و با پافشاری عامل تغییر دهنده مانند حاکمان، کم کم در دل فرهنگ اصلی انشعابی ایجاد می شود و پیروانی پیدا می کند، که بعد ها ممکن است بیشتر گسترش پیدا کرده و این باز آفرینی فرهنگی (چه مسالمت آمیز ایجاد شده باشد و چه قهر آمیز) بعد ها وجهه ای تاریخی و موثق نیز پیدا کند.

اما نقش محیط طبیعی بر فرهنگ: جامعه ای ناگهان با بحران خشک سالی مواجه می شود و آن مردم برای حفظ جان، حفظ قدرت نظامی، حفظ شهر یا روستا، تامین غذا و آب تدابیر و تصمیماتی را اتخاذ می کرده اند، که شاید تا قبل از آن مرسوم نبوده یا به نوعی خارج از عرف بوده است. مانند کوچ آریایی ها به فلات ایران و دیگر نقاط. یا در حال حاضر که خشک سالی بر کشور ایران سایه افکنده است. امتداد خشک سالی طی سال های گذشته منجر به خشک شدن رودخانه های دائمی مانند کشکان، چشمه های آب دائمی، برکه ها، دریاچه ها و... شد. 
بدون شک عقل سلیم حکم می کند هنگامی که آب نیست، دیگر خیار غرقابی نکاریم، نیم ساعت زیر دوش نایستیم و گوشت قرمز نخوریم یا مصرف اش را کمتر کنیم. پس از منظر فرهنگی اگر برای پذیرایی از میهمان جلوی او خیار نگذاشتیم، سنت شکنی و بی احترامی نیست، بلکه خشک سالی باعث شده دیگر خیار کشت نشود، یا اگر دوش گرفتن نیم ساعته تا ۵ دقیقه کاهش پیدا کرد، نشانه کثیفی نیست، بلکه برای حفظ سلامتی و بهداشت، با وجود خشک سالی مجبور به ترک عادتی اشتباه شده ایم یا اگر مصرف گوشت قرمز را قطع کردیم یا کاهش دادیم به دلیل فقر مالی نیست، بلکه تولید گوشت در دامداری های سنتی و مدرن آنچنان آبی نیاز دارد که دامداران در دوران خشک سالی نمی توانند آن مقدار آب را تامین کرد.
در حقیقت اگر آب نباشد، آبادانی نیست، وقتی آبادانی نباشد، تمدنی هم باقی نمی ماند که ما بخواهیم برای حفظ آن تلاش کنیم. نمونه بارز نقش آب در فرهنگ جامعه را می توان در اصفهان و روی سی و سه پل دید، چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۳ به اصفهان رفتم، قطعا مدت زمانی که آنجا بودم برای بررسی و نتیجه گیری دقیق، کافی نبوده است؛ اما آنچه دیدم رودخانه خشکیده زاینده رود بود و فروشندگان مواد مخدر روی سی و سه پل و جوانانی که شب زیر سی و سه پل در حال مصرف مواد مخدر بودند! گویا در نبود زندگی در زاینده رود، سی و سه پل هم متروک شده بود. پلی تاریخی که نماد فرهنگی اصفهان است آنچنان در حضور معتادان و خشکیدگی رود مهجور مانده بود که گویا از ابتدا هیچ فرهنگی وجود نداشته است. 
در حالی که همان شب خبر دادند دریچه های سد باز شده، شور و شوقی در فضای مجازی موج می زد و هنوز آب به شهر نرسیده بود که عده ای از باستانی کاران اصفهانی با تجهیزات کامل در آن سرمای هوا و در دل شب به استقبال زنده شدن زاینده رود آمدند. 
صبح روز پنج شنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۳ زاینده رود زنده شد، لحظاتی وصف نا شدنی را دیدم و شنیدم، مردم اصفهان گویا عزیزترین کسان خود را دیده بودند، پیرمردان و جوانان خوش صدایی که کنار سی و سه پل آواز می خواندند؛ ناگهان شادابی و نشاط از شاهرگ زاینده رود در جسم و جان مردم شهر تزریق شد. در آن هنگام به دستور معصومه ابتکار دریچه های سد برای کشت پاییزه مزارع شرق اصفهان باز شده بود. 
حال آیا می توان نقش و اهمیت آب را در بودن یا نبودن فرهنگ منکر شد؟  آیا می توان در زمان خشک سالی باز بر روی برخی عادت ها، همراه با عصبیت پا فشاری کرد؟ آیا می توان بدون تغییر در سبک زندگی و تفکیک رفتار غلط و حذف آن از فرهنگ و سنت، ادامه حیات داد؟
آیا باید دست روی دست گذاشت تا آخرین قطره آب هم به پایان برسد و بعد تازه بفهمیم که از چند سال پیش باید در سبک زندگی خودمان تغییراتی ایجاد می کردیم؟
آیا تلاش برای حفظ میراث فرهنگی و تاریخ هزار ساله در کنار حفظ پایداری محیط زیست و طبیعت، به منظور استمرار حیات مادی و فرهنگی اشتباه است؟
کمپین سبزی نوروز؛ حذف یا بازآفرینی؟
اما عامل ناخواسته انسانی: به این مفهوم که جامعه ای دیگر باعث تغییر در فرهنگ و سبک زندگی جامعه ما شود. مانند حمله اعراب، حمله مغول ها، لشگرکشی هخامنشیان به مصر، حمله عراق به ایران، البته همجواری یا همسایگی دو فرهنگ در حالت صلح نیز می تواند باعث تلفیق و حتی غلبه فرهنگ جامعه ای بر فرهنگ جامعه ی دیگر شود و...
چه بسا زندگی کوچ نشینی متاثر از اقلیم و شرایط جغرافیایی است و به نوعی در هر دو دسته ی بالا قرار می گیرد. این سبک زندگی نشان دهنده انعطاف پذیری فرهنگ و تاثیر آن بر سبک زندگی بشر است. تا حدی که سبک زندگی کوچ نشینی قرن ها ادامه دارد.
نکته ای که نباید فراموش کرد: فرهنگ یک قالی پاخورده اما نا تمام، به قدمت تاریخ بشریت است. در ادوار مختلف تاریخ، بشر به تاسی از پیشینیان و بر اساس نیاز روزگار خود و اقتضای زمانه گره ای جدید به قالی افزوده و حتی هنگامی که مصلحت دانسته گره ای را برچیده و یا ادامه قالی را با رنگ و نقشی دیگر بافته است.
تا به اینجا می توان دریافت که فرهنگ پویا، منعطف و تحول پذیر است، فرهنگ امروز ما نیز دستخوش تغییرات ناملموسی بوده که حتی با مطالعه تاریخ معاصر می توان آن را درک کرد. مانند روند تغییر پوشش لباس مردم ایران از لباس های سنتی که دقیقا برگرفته از فرهنگ و شرایط اقلیمی هر منطقه بود، به لباس های امروزی که ریشه ای در فرهنگ ما ندارد. 
نباید فراموش کرد که فرهنگ از عناصری چون مجموعه ی هنجار ها، ارزش ها، عقاید و باور ها، نماد ها، صنایع فرهنگی و هنری تشکیل شده است. یکی از قابلیت های فرهنگ ایجاد انطباق و سازگاری به کمک عانصر گفته شده، بین انسان با انسان و انسان با محیط طبیعی و محیط طبیعی با انسان است.
پس اکنون که می دانیم حدود ۸۰ درصد از ذخیره آب های زیر زمینی در کشور مصرف شده نباید به فکر بازآفرینی در برخی از عناصر فرهنگی باشیم؟ آیا همچنان در ایام نوروز بر کاشت سبزه با گندم باید تاکید داشته باشیم و آن را روز سیزده دور بی اندازیم، یا می توانیم با کمی انعطاف بذر دیگری بکاریم که هیچ هدر رفتی نداشته باشد؟  
در حالی که طبق آمار گمرک ایران، در سال ۹۳ گندم به عنوان محصولی استراتژیک و اساسی با حجمی معادل شش میلیون و ۹۵۴ هزار تن و با ارزش نزیک به سه میلیارد دلار، در صدر کالا های وارداتی است، این میزان واردات در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته از نظر وزنی ۷۵.۲۸ درصد و از ارزشی ۵۷.۳ درصد افزایش داشته است. 
چرا گندم در صدر جدول واردات گمرک در سال ۹۳ است؟ 
چرا میزان واردات و ارزش گندم نسبت به سال ۹۲ افزایش زیادی داشته است؟
آیا درست است در شرایط خشک سالی شدید امروز، که هر سال بیشتر به واردات گندم نیازمند می شویم، این برکت خدارا هدر دهیم؟
آیا نباید به دنبال تدبیری بود تا از هدر رفتن گندم جلو گیری کنیم؟
بر اساس سرشماری(سال۱۳۹۰) تعداد خانوار های کشور ۲۰ میلیون و ۷۰۳ هزار و ۹۵۳ اعلام شده است. اگر فرض بگیریم برای کاشت سبزه ۵۰ گرم گندم لازم است و  فقط ۱۵ میلیون نفر سبزه نوروز را با گندم نمی کارند، در مجموع ۷۵۰ هزار تن گندم دور ریخته نشده است و آب مجازی آن معادل ۸۲۵ میلیارد لیتر می شود که هدر نرفته است.
ضرب المثل ها نیز ریشه در فرهنگ و تاریخ جوامع دارند، از قدیم گفته اند: قطره قطره جمع شود، وانگهی دریا شود! لذا اگر کل حساب و کتاب بالا را باز نصف کنیم رقم قابل توجهی می شود که هیچ خردمندی بی اعتنا از کنارش رد نمی شود!
کمپین سبزی نوروز در دومین سال فعالیت خود به مردم پیشنهاد می دهد: سبزی را به عنوان سبزه بکارند. طبق تحقیقات فاطمه کریمی (فعال محیط زیست کاشان)  کاشت بذر سبزیجاتی مانند تره تیزک به جای کاشت گندم در یزد مرسوم بوده است. حتی در روستای گیلی (بین اراک و خمین) در گذشته با این حال که کشاورز بودند و گندم، ماشک و... داشتند، اما اصلا سبزه نمی کاشتند و قبل از سال تحویل به باغ های نزدیک روستا رفته و علف های تازه روییده و سبز را از کنار جوی آب با ریشه در می آوردند و در ظرفی مناسب در سفره هفت سین می گذاشته اند.  
نگاهی اجمالی به انتخاب عناصر سفره هفت سین در گوشه و کنار کشور نشان می دهد که عقاید مختلفی برای کاشت سبزه وجود دارد و روایت های گوناگونی نقل شده است. اما کمپین سبزی نوروز کاری ندارد کدام درست یا نادرست است، تفکر کمپین اینگونه است که امروز با توجه به حال بد محیط زیست و خشک سالی باید تدبیری اندیشید و روشی را برگزید که ضامن بقای خودمان و زمین باشد.
چرا دانه های خوراکی را سبزه کنیم و بعد از چند روز دور بریزیم و هم آن دانه را هدر بدیم و هم چهره محیط طبیعی و شهری را پر از سبزه کنیم؟
در حالی که می دانیم برای خرید گندم هزینه گزافی می دهیم چرا بر سبزه گندم پا فشاری کنیم؟
چرا تفکر نوینی را که به پاسداری از فرهنگ و محیط زیست در کنار هم، به پا خواسته را کور کورانه تخریب می کنیم؟
آیا باید دست روی دست گذاشت تا دیگر نتوان کاری کرد؟
برخی می گویند شما می خواهید فرهنگ چند هزار ساله را تغییر دهید یا حذف کنید! به ایشان می گویم مگر شما از مو به موی فرهنگ چند هزار ساله مطلع و آگاه هستی که امروز این پیشنهاد فرهنگی و محیط زیستی را سرکوب می کنید؟ 
چه بسا زرتشتیان بر سبزه خود اوستا می خوانده اند، آیا دلواپسان تغییر فرهنگ اکنون بر سبزه خود اوستا می خوانند؟
چه بسا مردان ایرنی در گذشته عمامه بر سر می گذاشته اند، آیا دلواپسان سبزه گندم امروز عمامه به سر دارند؟
چه بسا مردان و زنان در گذشته گیوه و گالش به پا می کرده اند، آیا دلواپسان امروز گیوه و گالش به پا می کنند؟
چه بسا در گذشته حمام خزینه ای بود و آیا دلواپسان باز آفرینی عناصر فرهنگی، همچنان در خزینه ها حمام می کنند؟
چه بسا وسیله حمل و نقل در گذشته، اسب، شتر، الاغ و قاطر بوده، آیا دلواپسان، همچنان با الاغ تردد می کنند؟
این همه ایراد های ملا نصرالدینی از یک کمپین مفهومی برای چیست؟ این همه پا فشاری های افراطی برای چیست؟ 
تا ۲۰ سال پیش برف که می بارید، بزرگتر ها می گفتند: این که چیزی نیست، زمان ما برف می آمد تا کمر و تو کوچه ها تونل می زدیم، در حالی که از نظر ما در همان ۲۰ سال پیش هم برف قابل توجهی باریده بود، اما امروز نه از آن تونل ها خبری است و نه از برف ۲۰ سال پیش و باید گفت سال به سال دریغ از پارسال.
نمیدانم دلواپسان سبزه نوروز کجا زندگی می کنند که تبعات خشک سالی را ندیده و درک نکرده اند، طی چند سال گذشته صد ها تالاب، دریاچه، رودخانه، چشمه و برکه در گوشه و کنار مملکت خشک شده است، طی سال های گذشته بارش نزولات جوی به شدت کاهش پیدا کرده است، طی سال های گذشته ذخایر آب زیر زمینی ته کشیده است، طی سال های گذشته افزایش نیاز جامعه در قالب تجمل گرایی و مصرف گرایی ظاهر شده و اسراف در نان و غذا به مراتب زیاد شده است. روزگاری اگر تکه نانی، آن هم غیر عمد روی زمین افتاده بود، مردم آن را برداشته و در کناری که زیر پا نباشد می گذاشتند؛ اما امروزهر طرف که می روی نان زیر پا است. 
 جبر طبیعت کاری به توافقات، تفاهمات، مرز بندی، فرهنگ، تاریخ و تمدن چند هزار ساله ی ما ندارد! کمپین سبزی نوروز با جهان بینی خاص خود در صدد حفظ پایداری محیط ‌زیست و طبیعت به منظور استمرار برپایی آیین های سنتی در ایران زمین است.
سبزی نوروز را پیشنهاد دادیم، چون کاشتن سبزی فراگردی ارگانیک در خانه ایجاد می کند. سبزی در خانه ها کاشته می شود و در خانه می ماند، یعنی روز سیزده سبزی را دور نمی اندازیم. شرایط اقلیمی بر آن تاثیر کمی دارد، افراد می توانند با کمپوستی که خودشان درست کرده اند و با آب خاکستری، سبزی های داخل خانه و حتی باغچه خود را آبیاری کنند. استفاده مجدد از وسایل دور ریختنی برای درست کردن گلدان و بستر کشت سبزی تولید پسماند خانگی را کاهش می دهد. سبزی نوروز بار دیگر پیوندی میان انسان امروز با طبیعت ایجاد خواهد کرد.
کمپین مفهومی سبزی نوروز سرآغاز تحولی در سبک زندگی افراد است، از کاشت سبزی خوردن برای سبزه نوروز گرفته تا پیام های محیط زیستی پنهانی که افراد به هنگام کسب اطلاعات برای کاش سبزی کسب می کنند؛ کمپین می گوید گندم را باید مانند جان پاسداری کرد و مراسم نوروز را باید به بهترین شکل به جا آورد. قرار نیست عنصری از هفت سین حذف شود یا تغییری در سنت ها ایجاد شود، پیشنهاد کاشت سبزی از خرده فرهنگ های کشور استخراج شده است. آنچه در سبزه مهم است سبز بودن، ریشه دار بودن، شادابی و طراوت و خوراکی بودن آن است. 
اما در این کمپین می خواهیم چند عنصرنا مطلوب را از سفره هفت سین و رفتار مردم خذف کنیم، خریدن ماهی قرمز که به استناد آثار نقاشی دوره قاجار هیچ جایگاهی در سفره هفت سین ندارد و رها سازی آن در چشمه ها، رودها، برکه ها و... اشتباه است، چون آن ماهی به گونه مهاجم تبدیل می شود و توازن در آن اکوسیستم برهم می خورد. همینطور در حمیات از جانوران بومی و در حال انقراض، چون سمندر لرستانی، سنجاب، پرندگان و لاکپشت و مار آبی از خرید آن پرهیز کنیم و به کودکان گوشزد کنیم که خرید و فروش این جانوران غیر اخلاق، غیر انسانی و غیر قانونی است و باید به زیستگاه خود بازگردانده شوند.
در مجموع ایده و اهداف کمپین مفهومی سبزی نوروز از جامعه، محیط زیست و طبیعت برخواسته است. این کمپین با توجه به اقتضای طبیعت، پشنهاد فراگردی ارگانیک را به افراد می دهد که باعث تحول در سبک زندگی و سلامت افراد خواهد شد. بخش اعظم جامعه امروز غرق در روزمرگی، گرفتاری و تامین معیشت خود بوده و از مسائل محیط زیستی غافل است. بی اعتنایی به محیط زیست و طبیعت در نوروز به اوج خود می رسد و سبزی نوروز بهانه ای است برای ورود به ذهن مشوش اقشار مختلف جامعه. 
حال قضاوت با شما، کمپین سبزی نوروز، در راستای حذف یا بازآفرینی فرهنگ تلاش می کند؟

*کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی و رسانه، کنشگر محیط زیست، ایده پرداز و مدیر کمپین مفهومی #سبزی نوروز

منبع: زیست بوم

اصلی‌ترین عامل گرمایش زمین نیاز انسان

نیاز ما و حال بد زمین 

اصلی‌ترین عامل گرمایش زمین نیاز انسان برای تامین رفاه، آسایش و لوازم زندگی است.


پایگاه خبری گُلوَنی، احسان میرزایی: یکی از عوامل تخریب لایه اوزون گاز‌های گلخانه‌ای هستند که به واسطه فعالیت‌های بشری درجو زمین منتشر می‌شود. البته گاز‌های گلخانه‌ای از قبل نیز به طور طبیعی در جو زمین وجود داشته، این گاز‌ها باعث تعادل گرمای سطح زمین می‌شوند.


 پایداری حیات روی زمین به خاطر گاز‌های گلخانه‌ای است. اما با گسترش فعالیت‌های بشر مخصوصا بعد از انقلاب صنعتی میزان گاز‌های گلخانه‌ای از حد متعادل و طبیعی در جو بالا‌تر رفت و باعث تخریب لایه اوزون و گرمایش زمین شد. اکتشاف، استخراج، پالایش و انتقال سوخت‌های فسیلی (نفت، گاز و زغال سنگ)، جنگل‌زدایی، دامپروری و… از جمله عوامل موثر در گرمایش زمین هستند. 

اما اصلی‌ترین عامل گرمایش زمین نیاز انسان برای تامین رفاه، آسایش و لوازم زندگی است. نیاز به خوراک، پوشاک و کالا، مسکن وساختمان، انرژی، حمل و نقل و خدمات گوناگون که در طول تاریخ به نسبت‌های کم یا زیاد وجود داشته است؛ اما در دوران معاصر افزایش جمعیت جهان و گسترش فناوری‌های نوین تاثیر بزرگی بر زمین گذاشته است. 


نیاز‌های ما چگونه باعث گرمایش زمین می‌شود؟

خوراک: از گذشته‌های دور تا به امروز انسان برای تامین خوراک خود همواره به دنبال زمین‌های حاصلخیز و مراتع سرسبز بوده است. امروزه در نقاط مختلف جهان و کشور خودمان جنگل‌ها که ریه‌های تنفسی زمین هستند را برای ایجاد مزارع می‌تراشند و مراتع زیر پای دام‌ها تخریب می‌شود. انسان مسیر چشمه‌ها و رود‌ها را به شیوه‌های مختلف منحرف کرده و با حفر چاه، آب مورد نیاز کشاورزی و دامداری‌ها را تامین می‌کند. در این ارتباط نابرابر سالانه حجم زیادی دی اکسید کربن به دست انسان در جو منتشر می‌شود و در طرف دیگر جنگل‌هایی که دیگر نیستند تا دی اکسید کربن را جذب کنند!کود و آفت‌کش‌های مزارع محصول پتروشیمی است و از نفت خام وگاز طبیعی گرفته می‌شود. گاوداری عامل اصلی انتشار گاز متان در جو است. برای تولید هر کیلو گوشت گوساله ۱۵۵۰۰ لیتر آب، هر کیلو گوشت گوسفندی ۶۱۰۰ لیتر آب، یک سیب زمینی صد گرمی ۲۵ لیتر آب، یک کیلو گندم ۱۳۰۰ لیتر آب، یک تکه نان ۳۰گرمی ۴۰ لیتر آب، یک پرتقال ۱۰۰ گرمی ۵۰ لیتر آب، یک سیب ۱۰۰ گرمی ۷۰ لیتر آب، یک کیلو پنیر ۵۰۰۰ لیتر آب مصرف می‌شود. 

فقط با نگاهی به مصرف گوشت و مقدار نانی که به نان خشک تبدیل می‌شود می‌توان دریافت که این نیاز تا چه حد می‌تواند باعث گرمایش زمین شود.

پوشاک و کالا: تغییر سبک زندگی در عصر حاضر باعث گسترش مصرف‌گرایی، تجمل‌پرستی، چشم و هم‌چشمی و تقاضای همیشگی شده است. اگر در گذشته مرد ایرانی فقط یک جفت گیوه داشت و نیاز‌ش را رفع می‌کرد، امروزه افراد برای هر جا کفش مختص آن را دارند: کفش پیاده‌ روی، کفش کوه، کفش مجلسی، کفش کار و… این مورد برای لباس نیز صدق می‌کند. در حالی که برای تولید هر کیلو پنبه ۱۱۰۰۰ هزار لیتر آب مصرف می‌شود، بخش زیادی از نیاز بازار از مشتقات نفتی است.

وجود بازار‌های پر رونق، برند‌های مختلف؛ استفاده گسترده از ابزار و امکانات تبلیغات باعث شده همیشه تقاضا وجود داشته باشد.


مسکن و ساختمان: کوه خواری، جنگل خواری، دریا خواری که در نقاط مختلف کشور خودمان هم دیده می‌شود یکی از عوامل گرمایش زمین به عنوان رفع نیاز به مسکن و ساختمان انسان است. فرایند تولید سیمان، آهن و فولاد که پیوند نامبارکی است که باعث انتشار انواع گاز‌های گلخانه‌ای در جو زمین می‌شود.


انرژی: در گذشته انسان بنا به دلایل مختلف مجبور بود پس از غروب خورشید زود‌تر به بستر خواب برود، اما امروزه افراد شبانه روز بیدار هستند، یا وسایل خانگی چون یخچال داریم که شبانه‌روز نیاز به انرژی برق دارد. حتی روشن بودن چراغ‌های کوچک نشانگر نیز باعث مصرف حجم بالایی از انرژی می‌شود.بیشتر نیروگاه‌ها با سوخت‌های فسیلی کار می‌کنند. هر چند برق انرژی پاکی است اما روند فعلی تولید برق باعث گرمایش زمین می‌شود و به ازای هرمقدار از برقی که بی‌جا مصرف شود دی اکسید کربن و متان در هوا منتشر می‌شود. 

برخی برای گرمایش و پخت پز خانگی در نقاط محروم، مانند مناطقی در رشته کوه زاگرس پس از واریز اولین یارانه‌ها به دلیل نیاز و نا‌آگاهی برای تامین سوخت، کسب درآمد و حتی به طمع کسب ثروت جنگل‌های بلوط را تخریب کردند.


حمل و نقل: هواپیما‌ها، کشتی‌ها، قطار‌ها، وسایل نقلیه جاده‌ای نیز که نیاز انسان را در شرایط مختلف رفع می‌کند با انتشار انواع گاز‌های گل خانه‌ای باعث گرمایش زمین می‌شوند. هواپیما‌ها به تنهایی عامل انتشار دی اکسید کربن، بخار آب، اکسید نیتروژن و ذرات معلق در جو هستند.این تنها بخشی از نیاز‌های برجسته انسان امروز است که باعث نابودی زمین می‌شود؛ من و شما انسان امروز هستیم، ما هنوز هم می‌توانیم با تفکر سبز و ایجاد تغییر در سبک زندگی خود فرصت نفس کشیدن را برای خودمان، زمین و آیندگان تمدید کنیم.

پایان پیام

منبع پایگاه خبری گلونی:Golvani.ir

#سبزیـنوروز

 از صفر تا ۱۰۰ کمپین #سبزیـنوروز


احسان میرزائی: کمپین #سبزی_نوروز تفکری نوین است. تفکری که سرآغاز سبک زندگی سبز بوده و تلاشی است برای حفاظت از فرهنگ اصیل ایرانی در کنار پایداری محیط زیست و طبیعت.


می توان به عنوان سبزه نوروز که روز سیزده دور می اندازیم، سبزی نوروز کاشت و دور نینداخت! 

کاشتن سبزی نوروز باعث هدر رفتن حجم قابل توجهی از گندم، به عنوان یک محصول استراتژیک و دیگر دانه های خوراکی با ارزش می شود.

 

برای سفره هفت سین سبزی بگذاریم اما ماهی قرمز نه...



این پیشنهاد محیط زیستی، کاربردی و در راستای حفاظت از آب،خاک، جانوران، دانه های خوراکی و پایدار ماندن شادابی و نشاط نوروزی در خانه ها و حفاظت از فرهنگ و سنت های ایرانی در کنار پایداری محیط زیست و طبیعت است.

برای سبزه نوروز، سبزی نوروز پرورش دهیم؛ ما می توانیم تره تیزک، تربچه، انواع کلم، گوجه فرنگی، فلفل رنگی، تره، شاهی، شنبلیله، ریحان، جعفری و… را از همین امروز در آپارتمان های خود بکاریم، پرورش دهیم و نوروز را با طعم و مزه ای متفاوت تجربه کنیم.

ما به دوستان خود می گوییم که ماهی قرمز در فرهنگ نوروز جایی ندارد؛ به فرزندان خود می آموزیم که سمندر لرستانی، سنجاب، پرندگان، بچه لاکپشت و مار آبی اسباب بازی نیستند و باید به زیستگاه خودشان برگردانده شوند.


شما هم به کمپین #سبزی_نوروز بپیوندید و از مراحل مختلف پرورش سبزی و فعالیت محیط زیستی خود قبل و بعد از نوروز ۹۵ عکس و فیلم بگیرید و برای ما ارسال کنید.


اهداف کمپین:


۱. ایجاد ارتباط معنا دار میان فرهنگ نوروز و معضلات محیط زیستی روز جهان و ایران؛ برای تولید یک کیلو گندم ۱۱۰۰ لیتر آب مصرف می شود؛ مخاطبان کمپین باید بدانند که طی شش ماه اول سال جاری بسیاری از چشمه ها و رود های دائمی خشک شده است، بسیاری از برکه ها و دریاچه ها خشک شده است، بیش از ۸۵ درصد از آب های زیر زمینی کشور برداشت شده است، تابستان گذشته گرم ترین تابستان بوده و پاییز و زمستان نیز که داریم می بینیم، بارش های جوی بسیار کم است. از الان باید به فکر گرمای طاقت فرسای تابستان بود؛ در بحث سبزی نوروز تاکید بر پیشینه کاشت، داشت و برداشت گندم است، مانطور که اشاره شد برای تولید هر یک کیلو گندم ۱۱۰۰ لیتر آب مصرف می شود، در حالی که گندم یک محصول استراتژیک و نان قوت لایموت انسان است. پس باید در بحران کنونی بازنگری کلی در شیوه مصرف دانه های خوراکی و مخصوصا گندم داشته باشیم. بنابر این برای انس و الفت بیشتر مخاطبان با طبیعت و این مهم که سنت های قدیمی خود را همچنان حفظ کنیم پیشنهاد کاشت سبزی را دادیم تا ان شاالله نوروز ۱۳۹۵ را با شناخت و درک بحران های محیط زیستی شروع کنیم و در رفتار خود تغییرات متناسب با احوال محیط زیست مان ایجاد کنیم. 

در این رابطه رضا ساکی طنز پرداز و فعال محیط زیست گفت: مردم، حداقل سبزه رو در آب دریا و رودخانه رها نکنید.


۲. در دومین سال کمپین به حمایت از حیوانات نیز می پردازیم. حمایت از ماهی قرمز که همین الان هزاران ماهی قرمز در شرایط سخت و نامناسب نگهداری می شود تا پس از توزیع در بازار به خانه تک تک ما بیایند، هدف ما این است که ماهی قرمز به خانه ها نیایند. ورود ماهی قرمز به سفره هفت سین اشتباه است. قطعا ما حق نداریم برای زیبایی سفره خود موجود زنده ای را استثمار و بلکه اسیر کنیم! سرنوشت ماهی قرمز باید برای ما مهم باشد، ماهی ها پس از مدتی می میرند یا در بهترین حالت آن ها را در آب های روان، چشمه ها و رود ها رها می کنیم که باعث مشکلات گوناگون زیست محیطی می شود.

مخاطبان کمپین باید بدانند که سمندر لرستانی، سنجاب، پرندگان، بچه لاکپشت و مار آبی را خریداری نکنند. این موجودات به خاطر رفتار ما و افراد سودجو در حال انقراض هستند و حذف یکی از آن ها مصیبت بزرگی به حساب می آید. هر یک از این موجودات در زیستگاه خود نقش و مسئولیت مهمی به عهده دارند که اگر از چرخه طبیعت خارج شوند، توازن در اکوسیستم فرو می پاشد.


حمایت و حفاظت از زمین زحمت دارد، اما آنقدر که ترمیم و احیای خراب کاری های انسان در طبیعت سخت است، حفاظت از زمین سخت نیست.




راهنمایی استفاده از هشتگ=# : لطفا در توضیحات عکس های خود کلید واژه توافقی #سبزی_نوروز را تایپ کنید. این کار باعث می شود عکس شما در کنار ده ها و بلکه صد ها عکس دیگر با همین موضوع در یک صفحه جدا گانه قرار بگیرد، حتی می توانید عکس سبزی نوروز دیگران را ببینید و به تبادل تجربه و اطلاعات بپردازید.

راهنمایی کاشت سبزی نوروز: در عکس پایین است. این عکس برشی از روزنامه همشهری است و توضیحات کافی در مورد تهیه بذر و وسایل مورد نیاز و کاشت بذر و نگهداری در آن آمده است.


#احسان_میرزائی   

دومین سال کمپین: شنبه - ۳ - بهمن - ۱۳۹۴

اولین سال کمپین: چهارشنبه - ۲۹ - بهمن - ۱۳۹۳



رابطه آلودگی هوا با تعطیلی اداره ها

چرا به هنگام پایداری آلودگی هوای تهران، اداره های دولتی باید تعطیل شوند؟


تهران به عنوان پایتخت ایران میزبان ۱۸ وزارت خانه است. هر وزارت خانه با اداره های تابعه  برای سهولت تردد مدیران، معاونان و... برای جلسات کاری، ناهار کاری، سونای کاری، یا برای سهولت تردد زن، بچه و اقوام مدیران، معاونان و... برای خرید، برگشتن از خرید، رفتن به دانشگاه، رفتن به آرایشگاه و رساندن به میهمانی و... دست کم ۵۰۰  خودروی خدمت، در ترابری های خود دارند.

این ۵۰۰ خودرو در بیشتر ساعات روز روشن هستند و معمولا با یک سرنشین به همراه راننده در شهر تهران تردد می کنند. 

همانطور که گفته شد خودرو های خدمت بیشتر در خدمت اهل بیت مدیران هستند و هزینه های آن هم از صندوق جیب عمومی ( بیت المال) تامین می شود. یعنی از یک طرف جیب ملت را خالی می کنند و از طرف دیگر ریه  ملت با دود پر می کنند.

پس به این دلیل است که به هنگام آلودگی هوا اداره های دولتی تهران تعطیل می شود. 


پی نوشت: تعداد خودرو ها ذهنی و بدون سند است، اما تردد ۹۰۰۰ خودروی دولتی در تهران دور از ذهن نیست.

پایان پیام


احسان میرزائی     ۲۹ دی ۱۳۹۴

محیط چیست رضا ساکی

چطور آسمان مان را پس بگیریم؟

برنامه «محیط چیست» هر روز در برنامه عصرخانواده شبکه دو پخش می شود. نویسنده و مجری این بخش رضا ساکی است.