چه کسی قنات ما را کور کرد؟

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار:‌ داستانی که در آن به دنبال مقصر خشک شدن قنات می گردیم!

یکی بود، یکی نبود
زیر گنبد کبود، روستایی بود...
روستای قصه ما سرشار از نعمت و برکت بود؛ همه می دانستند که این فراوانی به لطف قناتی است که آب پاک را به روستای آن ها می رساند.
مردم روستا طبق سنت قبل از هر کاری به آخرین چاه قنات می رفتند، سنگی برداشته و داخل چاه پرت می کردند تا صدای آب را بشنوند، هر چه صدا پر تنین تر، امیدواری و شانس انجام آن کار بیشتر! 
مثلا اگر می خواستند عروسی بگیرند، خانه بسازند، زراعت را آغاز کنند و... 
شاید آن ها می خواستند مطمئن شوند که آب همچنان هست.
اما آنطرف ماجرا، پیرمردی بود که روز های زیادی از عمر خود را زیر زمین و درون قنات سپری کرده بود.
چون او مقنی روستا بود.
پیرمرد به سنت سنگ انداختن در چاه اعتقاد نداشت و هیچگاه به روستاییان نگفت که سنگ اندازی در چاه تاثیری در روند کار های شان ندارد.
شما فکر می کنید اگر گفته بود کسی باور می کرد؟
 
 او بعد از نماز صبح از روستا خارج می شد و از چند میله بالاتر به درون قنات می رفت، داخل قنات فضای تنگ و ارتفاع کمی داشت، او به سختی و مشقت بسیار سنگ ها را از مسیر آب بیرون می کشید و از قنات محافظت می کرد؛ تا این که شمع جان پیرمرد خاموش شد...
روستاییان همچنان به سنت خود ادامه دادند، کم کم به جای صدای آب، از چاه صدای برخورد سنگ روی سنگ می آمد!
مردم علت را نمی دانستند و با کم شدن حجم آب خروجی گویا مرغ شانس روستاییان پر کشید و رفت...
.
به نظر شما پیرمرد مقنی مقصر بود یا روستاییان؟
 
 
#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir
#شنبه -۱۲ - #اردیبهشت - ۱۳۹۴ _ ۱۸:۲۳
 
 
 
بیشتر بدانیم:
 
#مقنی در لغت نامه دهخدا:
مقنی . [ م ُ ق َن ْنی ] (ع ص ، اِ) کاریزگر. (دهار). کاریزکننده . (غیاث ). این کلمه اشتغال به ساختن قنات را می رساند. (ازانساب سمعانی ). دانای مواضع آب در زمین و کننده ٔ کاریز. (ناظم الاطباء). کاریزکنه . کاریزکن . کان کن . کن کن . چاه کن . چاه جو. اَبّار. کُموش . کومش . کمانه . چاه گر. آنکه قنات یا چاه کند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- مقنی الارض ؛ هدهد. یعنی دانای مواضع آب از زمین . (منتهی الارب ). هدهد. (ناظم الاطباء). (منبع فرهنگ لغت آنلاین)
 
#کاریز یا قنات یا کهریز به مجرای تونلی شکلی که در زیر زمین کنده شده تا آب در آن جریان یابد می‌گویند. این مجرا که در عمق زمین برای ارتباط دادن رشته چاه‌هایی که از «مادر چاه» سرچشمه می‌گیرد به منظورهدایت آب و مدیریّت آب برای کشاورزی و سایر مصارف به کار گرفته می‌شود. این کانال ممکن است تا رسیدن به سطح زمین هزارها متر طول داشته باشند و سرانجام آب این کاریزها برای شرب و کشت و کار به روی سطح زمین می‌آیند که به این محل دهانه کاریز، سر قنات، یا مظهر می‌گویند. (منبع ویکیپدیا)
 
#قنات‌های ایران
طبق آمار ارائه شده در کارگاه مهندسی قنات برگزار شده در تهران در سال ۱۳۸۹ تعداد قنات‌های فعال ۳۶۳۰۰ رشته بوده و مجموع طول کوره‌های قنات ۲۱۷۸۰۰ کیلومتر و مجموع طول میله‌های قنات ۱۵۸۲۶۸ کیلومتر تخمین زده شده است. قنات زارچ با قدمت بین ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ سال و با ۷۱ کیلومتر طول به عنوان یکی از بلندترین قنات‌های ایران شناخته می‌شود. عمیق‌ترین مادر چاه نیز در شهرستان گناباد با نام قنات قصبه قرار دارد که تاریخ حفر آن به دورهٔ هخامنشی می‌رسد. طول قنات قصبه گناباد ۳۳۱۳۵ متر می‌باشد و عمق مادر چاه رشته اصلی قنات ۲۱۷ متر و عمق مادر چاه رشته انشعابی دولاب نو حدود ۳۰۰ متر می‌باشد. تنها قنات دو طبقه جهان قنات دوطبقه مون اردستان در محله مون یکی از محلات شهرستان اردستان در استان اصفهان واقع است. این قنات در این محله شامل دو طبقه‌است که که در هر طبقه آن آبی مسقل جریان دارد جالب این جاست که آب هیچ‌یک به دیگری نفوذ نمی‌کند این قنات ۸۰۰ سال پیش احداث شده‌است. (منبع ویکیپدیا)

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار: پیامی از دوران باستان

یکی بود، یکی نبود، توی هفتا آسمون یه کهکشون؛ توی کهکشون یه سیاره، اسم اون سیاره زمین بود...


یه گوشه از زمین مرد جوان که رویای کشف ناشناخته ها را در سر داشت، از قبیله خود خارج شد. 


آن ها بین صخره ها و شکاف هایی که در دل کوه بود زندگی می کردند.


لباس و غذاشون مثل ما نبود، حتی مثل مردم زمان هخامنشی هم نبود!


مرد جوان قصه ما یه روز به دل دشت و کوهستان زد...


تقریبا 40 کیلومتر از محل زندگیش دور شده بود، تا این که به دره ای رسید. تشنه و خسته بود. زیر درختی نشست و از چشمه ای که آنجا بود آب خورد. 


بزرگترین سوال زندگیش این بود: من از کجا آمدم، هدف از آمدنم چه بوده و به کجا می روم!؟


یاد گرفته بود که روی سنگ ها و صخره ها کنده کاری کند، اما او که پیامی برای انتقال نداشت، پس هر چه را می دید روی صخره ها می کشید، بعد از 10هزار سال پسر بچه ی پنج ساله و کنجکاوی که رویای کشف ناشناخته ها را در سر دشت به همراه پسر عمویش برای گردش به آن دره رفتند، تصاویری از بز، گرگ، پلنگ و موجوداتی عجیب روی صخره ها دیدند و پیام مرد باستانی به انسان امروزی رسید: ''...روزگاری اینجا گرگ، بز، پلنگ زندگی می کرده اند!!!...''

 


#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir


#جمعه - ۱۱ - #اردیبهشت - ۱۳۹۴ - ۰۰:۱۱ بامداد

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار: داستان ترسناک

یکی بود یکی نبود، زیر گنبد کبود، خبری نبود

واقعا خبری نبود


چرا اصرار دارید که اینجا خبری بوده؟؟؟


شاید، خبرا، پیش شماست!


شاید در کمد اتاقت، جیر جیر صدا بده و به اندازه ی یه چشم باز بشه...!


اما وقتی برمیگردی میبینی در کمد بسته است و خیالت راحت میشه...


یهو پرده تکان میخوره، اما پنجره بسته است؛ پشت پرده را نگاه میکنی جز تاریکی شب چیزی نیست...!


تخت خواب صدا میده، میری زیرش را نگاه کنی، اما تاریکه میری جلوتر که قشنگ ببینی اونجا چه خبره...


باز همون اشتباه همیشگی، اونی که هیچوقت ندیدی زیر تخت مخفی نمیشه، اون روی تخت خوابیده و باز نمی بینیش...


 در کمد، پرده و تخت، با زبون بی زبونی میگن یکی اینجاست، که تو نمی بینی، اما باز حواست پرت میشه و قبل از خواب چراغ اتاقت را خاموش میکنی و همونجا می خوابی....


پس قطعا اونجا خبریه!


قصه ما به سر رسید...


 


#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir


#پنجشنبه - 10 -#اردیبهشت - 1394 


00:22

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار - محیط زیست: استفاده بهینه از پسماند تر در خانه ها

اگر فضای کافی در باغچه دارید پیشنهاد می کنم پسماند تر را در آن دفن کنید!


مزایا:


1.پولی که برای پوست میوه و آشغال سبزی داده اید دور نمیریزیم.


2.خاک باغچه حاصلخیز شده و دیگر نیاز به خرید کود و خاک نداریم.


3.در تولید کمتر پسماند شهری کمک بزرگی کرده ایم.


4.از جمع شدن شیرابه در مخازن زباله و بوی بد آن جلو گیری کردیم.


5.آرامش خاطر و وجدان راحت داریم.


6.عدد شش در انحصار پرسپولیس است.


7.فقط کمی مسئولیت پذیری و وقت می خواهد و کم کم به این کار عادت می کنیم، مثل آشغال نریختن رو زمین.


8.در صورتی که عمومی شود آب های زیر زمینی کمتر به شیرابه ها آلوده می شوند.


9.به حفظ رطوبت خاک باغچه کمک شده و آب پسماند تر هدر نمی رود.


اما اگر باغچه نداریم سه راه دیگه داریم:


اول: در اینترنت در مورد ورمی کمپوست تحقیق کنیم، اینترنت فقط وایبر و این چیزا نیست! تازه ورمی کمپوست می تواند منبع درآمد باشد.


دوم: پسماند تر خود را جمع کنیم و با همسایه یا شخصی که نزدیکبه ما است و دغدغه محیط زیست دارد هماهنگ کنیم تا در باغچه او دفن کنیم(اگر دغدغده نداره شما دغدغه را به جونش بنداز!)


سوم: استفاده از میکروپاور، روش سریع و موثر بازیافت پسماند تـر، با تایید سـازمان مدیریت پسمـاند شهرداری تهران (مجـتمع پـردازش و دفـع آرادکـوه کهریزک) اطلاعات بیشتر در آدرس: http://www.dbpco.ir/


البته پرسپولیس و استقلال بهانه است، بیایید انسان باشیم با ترک عادت های غلط که باعث تخریب محیط زیست شده، مسئولیت های فراموش شده خود را قبول کنیم به محیط زیست و خودمان کمک کنیم، مبادا روزی برسه که به خاطر بی آبی چمن ورزشگاه خشک بشه!


#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir


#دوشنبه - ۷ - #اردیبهشت -۱۳۹۴ ۲۲:۰۵


#ایران #تهران #سبز #سبززندگی_کنیم #دوستداران_محیط_زیست #طبیعت #حیوانات #آب #بحران_آب #کمبود_آب #کم_آبی #آب_مجازی #تنش_آب #محیط_زیست #زمین #خاک #کود #ورمی #باغچه #ارگانیک

ساخت آتش بر در شاخه کوهستانی باغ گیاه شناسی ملی

تلاش گروه های مردمی حامی محیط زیست برای ترمیم و ساخت '' آتش بر''.

برخی کارشناسان و فعالان محیط زیست استان البرز معتقدند با ساخت آتش بر، در زاویه و جهتی مناسب نسبت به وزش باد و شیب کوهستان، احتمالا می توان از گسترش آتش در منطقه جلوگیری کرد.

در این تصویر اعضای گروه درختکاران، سنگ ها را دست به دست می دهند و آتش بر را در مسیر مشخص شده می سازند.

دیگر گروه های دوستدار طبیعت نیز آنطرف مشغول به کار هستند.


توجه داشته باشید، بطری های شیشه ای و پلاستیکی، حتی شیشه خرد شده، از عوامل آتش سوزی در جنگل ها می باشد.

این برنامه مشترک بین گروه های دوستدار محیط زیست استان البرز با حمایت و حضور مسئولین اداره کل محیط زیست استان البرز برگزار شد. 

اما در گفت و گو با مسئولین اداره کل محیط زیست البرز، خبر از پاکسازی نمادین جاده چالوس دادند، این فعالیت با مشارکت اداره کل محیط زیست البرز و مازندران از هر دو طرف تا محدوده تونل کندوان و احتمالا در تاریخ هجده اردیبهشت برگزار خواهد شد.

این فعالیت محیط زیستی با همراهی و حمایت اداره کل محیط زیست استان البرز و مشارکت گروه های مردمی حامی محیط زیست کرج برگزار شد.


شاخه کوهستانی باغ گیاه شناسی ملی

جاده چالوس، ارتفاعات سیراچال


#احسان_میرزائی  www.ofmedia.ir

#جمعه - 4 - #اردیبهشت - 1394 

#ایران #تهران #کرج #البرز #سیراچال #جنگل #آتش #حفاظت_از_محیط_زیست #محیط_زیست #سبز #آب

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار - ارتباطات: آداب حضور در شبکه های اجتماعی و ارتباطی

هیجان تایپی چیست؟

اما با ظهور شبکه های ارتباطی مانند وایبر و... سرعت ارتباطات میان افراد هم زیاد شده. 

گاهی در فکر ما هزاران واژه است که از مغز توقع داریم خیلی سریع آن را به جمله و انگشتان بی نوای ما به نوشتار تبدیل اش کنند.

آیا توقع داریم انگشتان کار زبان و گفتار را انجام دهند! آن هم در فضایی محدود و با صفحه کلیدی کوچک!

در حالی که ارتباط ما در دنیای واقعی چه تک به تک و چه گروهی، چهره به چهره بوده و زبان بدن بخش اعظم ارتباط را انجام می داد، ما هیچوقت در گفت و گوی دوستانه ی حضوری برای صحبت کردن اجازه نمیگیریم، سعی می کنیم طرف مقابل صحبت اش تمام شود و ما در ادامه صحبت می کنیم، حتی فراز و فرود های صدا هم نشانه ای بر ادامه داشتن یا پایان صحبت است. در صحبت حضوری پس و پیش واژگان مشخص کننده مفهوم اصلی واژگانی است که چند کاربرد دارند و احتمال سو تفاهم به حداقل می رسد.

پس در میابیم که گفت و گو در فضای مجازی مخصوصاً در گروه ها نیاز به تمرکز بیشتر دارد!

مخصوصا که هر پیام ارسال شده در گروه به تعداد اعضای گروه بازخورد دارد!

نام این مسئله را در فضای مجازی '' هیجان تایپی'' گذاشتم، فرض کنید در گروه سر موضوعی گفت و گو می کنید و دست کم 5 نفر عضو فعال در حال بیان دیدگاه خود هستند!

هیجان تایپی در اعضا باعث می شود به محض نوشتن جمله ای کوتاه، کلید ارسال را بفشارند و دوباره شروع به تایپ کنند، اگر هر 5 نفر به این روش دیدگاه خود را بگویند چه مشکلی پیش می آید؟

شبکه های ارتباطی در گوشی های هوشمند تا حدودی نو پا هستند، چون هنوز تاثیر منفی آن بر بینایی بروز پیدا نکرده. 

اعضای گروه باید سه یا چهار خط در میان جملات یک نفر را پیدا کنند و به هم بچسبانند و درک کلی از دیدگاه متفرق او به دست آورند، شاید ذهن بتواند برای مدتی به صورت ترتیبی دیدگاه ها را بخواند و دیدگاه دیگران را به تفکیک درک کند اما در بلند مدت این مسئله باعث خستگی چشم و مغز و کسالت کاربر می شود. 

مخصوصا اگر فردی در ابتدا وارد بحث نشده باشد، شاید اوایل مطالب ارسالی را بخواند، اما افتراق پیام های ارسالی اعضا باعث می شود دفعات بعد گروه را خیلی سرسری چک کند برود!

در حالی که مطالعه درست و آگاهی از رویداد های گروهی حق او است؛ وی کم کم به دلیل عدم تحقق خواسته و نیازش در گروه زده خواهد شد و منفعل می شود!

چه کنیم؟

در هر گروه مجازی که عضو هستیم، سعی کنیم دیدگاه، پاسخ دیگر اعضا و... را تا جای ممکن در یک پست ارسال کنیم!

هنگام نوشتن آرامش داشته باشیم، خود را کنترل کنیم و بدانیم که در هیچ مسابقه ای شرکت نکردیم؛ تمرین کنیم که وحدت را در تایپ کرد رعایت کنیم و از واژگان مثبت و پر قدرت استفاده کنیم.

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار - محیط زیست: انحراف افکار عمومی در پست اینستاگرام خانم بازیگر!

او به محیط زیست از پشت خنجر زد!

این روز ها که بازار عکس های سلفی و شبکه های اجتماعی داغ است، بازار دوستداری محیط زیست هم رونق گرفته و کم کم 'به ارزش اجتماعی تبدیل می شود، البته برخی تولید کنندگان و صنایع از برچسب نو ظهور ''سبز'' و ''دوستدار محیط زیست'' سوء استفاده می کنند.

در این بین برخی هم صاحب منصب هم شده اند، مانند خانم بازیگری که نوشته:

''...تنها پروفایل رسمی من در اینستاگرام. بازیگر، سفیر صلح و محیط زیست، سفیر انجمن ایدز و سردبیر مجله...''

حالا منصب همایونی سفارت صلح و محیط زیست را چه کسی به ایشان داده و یا ایشان صلاحیت خود را چگونه برای احراز آن اثبات کرده نمی دانیم!

کاری نداریم آیا واقعا دوستدار محیط زیست هستند یا نه، حریم خصوصی ایشان محترم است. اما هنگامی که بحث ''امنیت افکار عمومی'' و ''انتشار خبر غلط'' است، ما به مسئله ورود پیدا می کنیم.

متاسفانه شیوه کاربرد شبکه های اجتماعی بر شکاف اطلاعاتی بین اقشار مختلف جامعه دامن زده و در این مسئله منبع خبر (خانم بازیگر) به واسطه شهرت و محبوبیت میان مردم دارای مشروعیت و مقبولیت است و شاید طرفداران اش فکر کنند چون وی در توضیحات صفحه اینستاگرام خود نوشته ''سفیر'' حتما خبری است!، مخاطبان خیلی راحت تر خبر را باور و قبول می کنند.

برگردیم به ۲۴ ساعت پیش که خانم سفیر در صفحه اینستا خود عکسی از یک سد منتشر کرد و زیر آن نوشت: ''خبر خوب..آب سد کرج تا ۸ متر بالا آمد..''

ما گفته بودیم بازیگران وارد عرصه شوند تا به کمک پتانسیل بالایی که دارند برای محیط زیست فرهنگ سازی کنند، اما باید لطفا با یک فعال آگاه محیط زیست مشورت کنید؛ مبادا تبلیغ شما نا خواسته به ضد تبلیغ تبدیل شود!

از لحظه انتشار این عکس توسط خانم سفیر تا اکنون بیش از 32 هزار نفر  آن را پسندیده اند.(لایک کردن)

در حالی که تلاش شبانه روزی دوستداران و فعالان واقعی محیط زیست هیچوقت چنین بازخوردی نداشته!!!

پر شدن سد لتیان و سد کرج نشانه خوبی نیست!

در حالی که پر شدن سد با شرایطی که در ادامه خواهیم گفت اصلا نشانه خوبی نیست.اگر یادمان باشد در دوران دبستان کتابی به نام ''جغرافی'' با محتوای معلوم وجود دارد.

در آن کتاب آمده: "...کره زمین به مرور زمان دور خورشید می چرخد و تغییر زاویه تابش آفتاب از مایل در زمستان به عمودی در تابستان تبدیل می شود؛ کم کم برف و یخ باقی مانده از زمستان آب شده و رود ها را جاری و مراتع را آبیاری می کند..."

اما همه شاهدیم که زمستان ۹۳ برف زیادی در تهران نبارید! ظاهر رشته کوه البرز سپید پوش شد و بعد از گرم شدن شدید هوا در هفته دوم فروردین و بارندگی شدیدی که داشتیم، به یکباره بیشتر ذخیره ی برف و یخ که قرار بوده (بر اساس نظم طبیعت) تا آخر تابستان رود ها را زنده نگاه دارد، آب شده.

سیلاب حاصل از بارنگی و ذوب برف و یخ بر اثر نوسانات شدید جوی، به پشت سد های لتیان و کرج رسید؛ حال بیشتر ذخیره تابستان ما پشت سد ها است و برخلاف آن چه که خانم سفیر آن را ''خبر خوب'' می داند، این خبر خوبی نیست! 

احسان میرزائی

سه شنبه - ۱ - اردی بهشت- ۱۳۹۴  -  ۰۶:۵۷

منبع: http://gamesabz.com/1394/02/25598/