پیش از رسیدن کرونا به خودمون رحم کنیم !

احسان میرزائی:

۱.  در مقابل کرونا ویروس باید نکات پیشگیرانه رو رعایت کنیم، درست.

۲. اما بعضیا انقدر دارن رعایت می‌کنن که پیش از رسیدن کرونا بهشون، ممکنه به خاطر همون "دست شستن" ساده، کشته بشن...

۳.  جهت اطلاع: الان ۸۷ روز از شیوع کرونا در چین و ۲۹ روز از اعلام وضیعت اضطراری جهانی شیوع کرونا توسط سازمان بهداشت جهانی، ۱۰ روز از اعلام رسمی شیوع کرونا در ایران و چند ساعت از تایید و ابلاغ رسمی اجرای مصوبات ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا توسط رئیس جمهور ایران، میگذره...!

۴. الآن که به کف دست برخی نگاه می‌کنم، انگار با سنگ پا یا سوهان نجاری به جون دست بیچاره افتاده...!

۵‌.  برخی از ترس کرونا انقدر دستش رو شستن که نه تنها چربی و رطوبت بلکه پوست دست رو هم به طور کل لایه برداری کردن...

۶. عزیزانم، خود این کار باعث نفوذ باکتری‌های سطح پوست به بدن و احتمالا بروز بیماری‌های دیگه مانند اگزما میشه!

۷. لطفا روان و تفکر خودتون رو در مقابله و پیشگیری از کرونا ویروس مدیریت کنید؛

۸.  ‌نترسید، هول نشید و شیوه‌نامه‌های استاندارد پیشگیری رو رعایت کنید...

۹. البته با توجه به ترکیبات شیمیایی مواد شوینده، بهتره دست‌ها رو با صابون و حتی صابون‌های سنتی، که میزان مواد شیمیایی کمتری دارن بشوریم...

۱۰. دست رو کف مال کنیم و خوب تمام دست رو بشوریم و بعد زیر شیر آب، همان مراحل شست و شو رو با آب گرم انجام بدیم تا اثری از صابون روی پوست باقی نماند.‌

۱۱. نکته مهم: مراقب میزان مصرف #آب هم باشیم.

۱۲. شست و شوی زیاد دست باعث از بین رفتن "چربی و رطوب" سطح پوست میشه، شاید بد نباشه که "کرم مرطوب کننده" استفاده کنیم.

۱۳. برای ایجاد تعادل در دفعات شست و شوی دست، لطفا "دستکش دست کنید" و بیشتر دستکش رو بشورید‌‌‌ یا تعویض کنید...

۱۴.  لطفا دستکش، دستمال کاغذی و پسماند عفونی رو به طور ایمن و اصولی در مخزن زباله قرار بدهید.

۱۵. ماسک های موجود برای استفاده دائمی نیستند، پس نباید به مدت زمان زیاد ازشون استفاده کرد، از فروشنده آگاه مشورت بگیرید یا اطلاعات مندرج روی بسته بندی را بخوانید.

۱۶.  لطفا در خوردن ویتامین‌ها و داروها افراط نکنید... 

۱۷. لطفا اگر علائم بیماری مانند گلو درد، آبریزش بینی، سر درد، حالت تهوع، تب بالای ۳۸ درجه و... دارید، با شماره ۱۹۰ و یا ۴۰۳۰ تماس بگیرید تا شما را راهنمایی کنند.

۱۸. در گوگل به دنبال تشخیص و درمان بیمارهای خود نباشید، فقط مطب دکتر رو گوگل کنید و سپس حتما توسط دکتر معاینه بشید...

‌‌

✅ ما حتی قبل از اعلام رسمی شیوع کرونا در ایران، چند مطلب مفید در مجله گیچ منتشر کردیم که بدون پرداخت هیچ هزینه‌ای می‌توانید مطالعه کنید.

 مجله رو باز کن، بخون، نظر بده، منتشر کن:



http://gich.ir

مجله #گیچ، #سبک_زندگی_سبز 



درسی از کرونا ویروس ‌


●شاید اگر ۵ماه پیش از فردی در شهر ووهان می‌پرسیدیم که چرا مار، عقرب، خفاش، سگ، پنگولین و... می‌خوری، می‌گفت:

•من دارم می‌خورم، چه ربطی به تو داره، چی از تو کم میشه که ناراحتی؟ ‌

•این همون پاسخی هست که وقتی به طرح و پروژه‌ای انتقاد می‌کنیم، از برخی افراد و مسئولین می‌شنویم...!

•به تو چه ربطی داره، فلان نهاد تایید کرده، تو چرا کاسه داغ تر از آش میشی...


پیشنهاد ویژه: راهکارهای مقابله با ویروس کرونا


•حالا یه ویروس ناچیز که حتی به چشم هم قابل دیدن نیست، چنان جهان رو به چالش کشیده و باعث مرگ بیش از دوهزار نفر شده که...‌

•کروناویروس به واسطه‌ تجاوز مستمر بشر در آشپزخانه یا داروخانه به طبیعت، وارد جوامع انسانی شد.

•نظام هستی چنین مقرر کرده بود که این ویروس صرفا در میون یک یا چند گونه در طبیعت باشه، نه در جوامع بشری!

•اما بی خردی، زیاده خواهی، طمع، حرص، نداری، بدبختی، خرافات یا هرچی که اسمش رو بذاریم، باعث شد پای این ویروس به زندگی ما بدجور باز بشه!

•دیگه فرد اهل ووهان نمیتونه بگه من دارم می‌خورم، چه ربطی به تو داره، چی از تو کم میشه که ناراحتی... چون بسیاری از افراد در نقاط مختلف زمین، چوب اشتباه وی رو می‌خورند... یا به قولی خفاش نخورده و دهن سوخته!

‌‌

پیشنهاد ویژه: مراقبت  از کودکان در برابر کرونا


●کرونا ویروس، درسی که نباید فراموش کنیم!

•این ویروس به دست انسان از سیر طبیعی خودش خارج شد و امروز مناسبات مختلف انسانی رو در کشورها و جهان تحت تاثیر جدی قرار داده.

•شاید وقتی با طرح انتقال آب خزر، سدسازی در ترکیه و... مخالفت می‌کنیم، علت مخالفت برای برخی ملموس نباشه، اما کرونا یک نمونه مشابه و ملموس از دخالت نادرست انسان در طبیعت است و آثار و تبعات زیان‌بار اون رو داریم می‌بینیم، آیا جایی برای حاشا باقی مونده؟!

•به این فکر کنیم که شاید اون ویروس فقط از یک پنگولین، اونم به واسطه فقط یک انسان، تا این حد در کشورهای دور دست فراگیر شده... به همین سادگی!!!

●آقا و خانم رئیس جمهور، وزیر، مدیر، شهردار و شهروند؛

•هرکی که هستیم به جایگاه انسانی خودمون مغرور نشیم، من و تو حاکم طبیعت نیستیم، ایمان بیاریم که ما در هر جایگاهی که هستیم، به راحتی میتونیم در چرخه‌های طبیعت اختلال ایجاد کنیم؛ حتی شاید خودمون ندونیم که چه غلطی می‌کنیم...

‌‌

پیشنهاد ویژه: راهکارهای پیشگیری از سرماخوردگی


•همیشه آثار و تبعات رفتار غلط ما در زمین به سرعت ویروس کرونا ملموس و قابل درک نیست، پس آیا همچنان باید مصلحت امروز رو به امنیت و سلامت، پایداری و توازن زمین، جوامع بشری و دیگر زیست‌مندان، در آینده ترجیح بدیم!

#احسان_میرزائی

#یکشنبه - ۴ - اسفند - ۱۳۹۸

تهران۲۲:۴۸

#گیچ_گرونا #کرونا

نحسی۱۳ به دور

چطور نحسی روز۱۳ را رفع کنیم؟


برای رفع نحسی، دار و ندارتان را در جیب رمال و فال‌گیر نریزید. در روز سیزده‌به‌در زباله کمتری تولید کنید و سپس راهکار‌های رایگان و محیط زیستی ما را بخوانید:


۱. در هر گروه یک‌نفر بازرس نحسی روز سیزده شود و مسئولیت اطلاع‌رسانی و هدایت همراهانِ خود را از ابتدا تا انتهای روز بر عهده بگیرد، این کار لازم است.


۲. سوزاندن زمینی با میلیاردها سال قدمت و شکستن درختانی مانند بلوط که رشدی بسیار کُند دارند، آن هم فقط برای یک وعده غذا و سیرشدن شکم عمل نحسی است. پس برای کباب‌پختن از منقل و ذغال آماده استفاده کنید، با این روش کار‌تان خیلی هم راحت می‌شود.


۳. از همراه بردن وسایل غیر ضروری خودداری کنید، تا حمل و نقل وسایل مورد نیاز راحت باشد. یکی از نحسی‌ها همراه داشتن بار اضافه است، مانند افکار مغشوش و پریشانی چون حسادت و کینه که ذهن افراد را درگیر می‌کند و نمی‌گذارد از لحظات زندگی لذت ببرند.


۴. از اسب آهنین خود پیاده شوید، شاید فلسفه سیزده‌به‌در پیوند مجدد انسان با طبیعت باشد. اگر با راندن در طبیعت نهالی زیر چرخ‌های خودرو شما له شود، نحسی کُشتن نهال و گیاهان را مفت به جان خریده‌اید.


۵. از سفره و ظروف یک‌بارمصرف استفاده نکنید. یک‌بار مصرف‌ها از جمله نحسی‌های روزگار هستند؛ نحسی یک‌‌بار مصرف‌ها صدها سال گریبان خودتان و فرزندان‌تان را می‌گیرد و وِل نمی‌کند.


۶. گوش شنوایی برای نصیحت‌های حکیمانه‌ی پدربزرگ و مادربزرگ‌ها داشته باشید. موبایل و تبلت هم کم‌کم دارند اون روی نحس‌شان را نشان می‌دهند، پس روز ۱۳ موبایل و تبلت را ممنوع کنید. سیزده‌به‌در فرصت خوبی است تا بزرگترها از ارزش و اهمیت طبیعت و حیوانات برای کوچکترها بگویند. قطع ارتباط نسل جدید با نسل قدیم و منتقل نشدن فرهنگ شفاهی نوعی ناهنجاری اجتماعی بوده و بسیار نحس است.


۷. مصرف روغن و نمکِ زیاد، یکی دیگر از نحسی‌های روزگار است، پس باقی مانده غذای روز سیزده را در طبیعت رها نکنید، تا مبادا حیوانات و پرندگان دچار چاقی مفرط و فشار‌خون شوند!


۸. مراقب جوانه گیاهان باشید، چرا که شما برای آشتی و دوستی به طبیعت رفته‌اید و اگر طبیعت را زیر پا لِه کنید، با شما قهر می‌کند. قهر طبیعت هم یکی از نحس‌ترین اتفاقات تاریخ بشری است.


۹. سیزده‌به‌در روز آرامش و آسایش در طبیعت است؛ پس مراقب باشید فرزندتان با ته‌مانده زاغه مهمات چهارشنبه‌سوری، طبیعت را منفجر و دِژِ اعصاب دیگر خانواده‌ها را تخریب نکند.


۱۰. سهراب هم گفته بود که آب را گِل نکنید، پس در مسیر و جریان رودها و چشمه‌ها، جوی‌ها و قنات‌ها خللی ایجاد نکنید. آب آرامش بخش است و بی منت انرژی‌های منفی شما را می‌گیرد. آب مایه حیات است و اگر آب نباشد نحسی زندگی‌تان را فرا می‌گیرد.


۱۱. بالابردن صدای سیستم صوتی خودرو باعث آزار دیگر خانواده‌ها و حیوانات می‌شود. پدر و مادر‌ها در این مورد بی‌خیال نباشند و نگویند که حالا یه روز آمدیم بیرون خوش باشیم یا جوانند و…! همین یک روز یک روز ها باعث عادی شدن رفتار غلط برای کودکان و نوجوانان است. خودخواهی و فخرفروشی از دیگر مصادیق نحسی است. اگر در روز سیزده هزار تا گره هم به سبزه بزنید و برای تغییر در خود تلاش نکنید، فایده ندارد و همچنان در نحسی مطلق باقی می‌مانید.


۱۲. اگر در چیدن گیاهان دارویی و خوراکی مهارت دارید، لطفا جلوی افراد بی‌جنبه و ناشی از خواص آن گیاه نگویید. چون نحسی حرص و طمع او را وسوسه می‌کند و دو حالت پیش می‌آید: اول، طرف گیاه را در طبیعت ریشه‌کن کرده و نسلش را منقرض می‌کند، دوم اینکه ممکن است اشتباهی گیاهی سَمی را بِچینَد و باعث مسمومیت شدید خودش و خانواده‌اش شود.


۱۳. هر سبزه‌زاری چمن نیست! این روزها مزارع جو و گندم سرسبز و زیبا هستند، مبادا تو مزارع بند و بساط خود را پهن کنید. وارد باغ مردم هم نشوید و مراقب فرزندان خود باشید که حاصل دسترنج کشاورزان را ضایع نکنند. ضایع کردن حق دیگران بسیار نحس است و این نحسی دیر یا زود گریبانتان را می‌گیرد.


امروزه برخی فرهنگ را با خرافات در‌هم آمیخته‌اند و فکر می‌کنند گره زدن سبزه و انداختن سبزه در آب روان، کوبیدن سنگ در زمین و دیگر خرافه‌ها نحسی را از ایشان دور می‌کند؛ در حالی که سرچشمه خیر و شر در وجود خود افراد نهفته است. هرکس بنابر فهم و شناختی که از جهان هستی پیدا کرده، باعث پرورش قوه‌ی خیریه یا شریه در وجودش است. خیر یا شر تعیین کننده‌ی رفتار‌ فرد در خانواده، فامیل و جامعه است. پس روز سیزده بعد از گره زدن سبزه با خودتان عهدی ببندید: به نحسی وجودتان فکر کرده و برای نابودی‌اش تلاش کنید، تغییر را در خود آغاز کرده و تفکر سبز و محیط زیستی را در خود پرورش دهید. البته این شما هستید که زندگی‌تان را می‌سازید، نه فالگیر و رمال.


پایان پیام

#احسان_میرزائی 


منبع پایگاه خبری گُلوَنی golvani.ir 


شوخی با اخبار

در خبر ها آمده بود که ایتالیا در تلاش است تا ''پیتزا''  را به نام خودش و به عنوان میراث فرهنگی جهانی در یونسکو ثبت کنه...

بهتره تا دیر نشده لیستی از غذا های سنتی ایران تهیه کنیم و به ثبت برسونیم...

والا، از دست کشور های همسایه آرامش خاطر نداریم که، باور کنید الان در صدد به ثبت رسوندن ''اشکنه'' به نام خودشون هستن. 

از ما گفتن بود، خود دانید.


پایان پیام


#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir 

#یکشنبه - ۱۶- اسفند - ۱۳۹۴ 

ساعت: ۱۳:۰۰


نهال بومی بکارید

خیلی مهمه که در فصل درختکاری بذر و نهال درختی را بکارید که بومی منطقه مورد نظر باشد.
البته در شهر های گسترده ای چون تهران که بخش زیادی از گونه های بومی درختی و گیاهی آن از بین رفته و گونه های درختی وارداتی جای ان را گرفته است، زیاد تفاوتی ندارد که شما در حیاط خانه تان چه درختی بکارید و کاملا سلیقه ای است. اما در مورد عرصه های طبیعی مانند کوهسار، سرخه حصار، سوهانک و... در تهران بهتر است همان گونه های بومی منطقه کاشته شود. 
بیست بلوط زاگرسی و یک هلو را در گلدان هایی که می بینید کاشتم... بلوط ها را پس از رشد کافی و کامل به خرم آباد می برم و همانجا می کارم.
خانم خونساری از کنشگران محیط زیست کرمانشاه هم لطف کرده اند و در زمان برگزاری نمایشگاه محیط زیست یک نهال بلوط برایم آوردند، که همینجا از ایشان تشکر می کنم.

#احسان_میرزائی 
#شنبه - ۱۵ - #اسفند - ۱۳۹۴ 

فرهنگ و محیط زیست

کمپین سبزی نوروز؛

 حذف یا بازآفرینی؟

فرهنگ یک قالی پاخورده اما نا تمام، به قدمت تاریخ بشریت است. در ادوار مختلف تاریخ، بشر به تاسی از پیشینیان و بر اساس نیاز روزگار خود و اقتضای زمانه گره ای جدید به قالی افزوده و حتی هنگامی که مصلحت دانسته گره ای را برچیده و یا ادامه قالی را با رنگ و نقشی دیگر بافته است.

زیست بوم/احسان میرزائی*: کمپین سبزی نوروز تفکری نوین و سر آغاز سبک زندگی سبز، سالم و ارگانیک است؛ این کمپین با توجه به جبر محیط زیست و طبیعت که دیر یا زود بر شئونات مختلف زندگی ما تاثیر خواهد گذاشت به پا خواسته تا از ارزش های فرهنگی و باستانی چند هزار ساله ی ایران، در کنار پایداری محیط زیست و طبیعت حفاظت و پاسداری کند. اعضای کمپین سبزی نوروز که از سراسر ایران زمین اند، به دنبال ایجاد تغییر در رفتار و سبک زندگی خود هستند تا با ایجاد تعادل و توازن میان نیاز های فرهنگی و زیستی با جبر محیط زیست و طبیعت، میراث فرهنگی و تاریخی گذشتگان خود را حفظ کنند و بیش از این زمین را نابود نکنند.

برخی دوستان ایراد گرفته اند که این کمپین می خواهد آداب و رسوم چند هزار ساله ایران را حذف کند، پس لازم دانستم توضیحاتی برای روشنگری این عزیران ارائه کنم.

حقیقت آن است که فرهنگ، محیط زیست و طبیعت هیچگاه از یکدیگر جدا نبوده و همواره رابطه ای تنگاتنگ داشته اند. فرهنگ مردم در هر گوشه از زمین متاثر از شرایط اقلیمی و موقعیت جغرافیای آن منطقه بوده است. چه بسا در کشور خودمان شاهد تنوع فرهنگی بسیاری هستیم. 
نمونه تاثیر اقلیم بر فرهنگ ساخت آسباد های نشتیفان است؛ منطقه ای خشک و کم آب که وزش باد های ۱۲۰ روزه برنامه زراعت مردمان آن دیار را تعیین می کرده است و باد های ۱۲۰ روزه در کلیه شئون زندگی آن جامعه تاثیر داشته است. در حالی که شاید تا قبل از ایده ساخت آسباد ها و مهار کردن قدرت طبیعت، مردم آن سرزمین باد های ۱۲۰ روزه را عامل بدبختی و فلاکت می دانستند. بدون شک سیر تحول انسان در آن منطقه یک شبه نبوده و با گذشت  قرن ها آزمون و خطا آسباد ها به شکل امروزی آن در آمده است. 
همینطور در شوش مجموعه عظیم آسیاب های آبی را با شهرتی جهانی می بینیم، آیا می توان نقش رود کارون را در رشد و شکوفایی فرهنگ آن دیار نادیده گرفت؟ مردمان و حاکمان شوش در دوران باستان با مهار و هدایت کنترل شده آب در کانال ها به سمت آسیاب ها، کاری کرده اند که امروز این مجموعه ی عظیم پس از گذشت ده ها قرن، مانندی در دنیا ندارد. 

حتی می توان فرهنگ و تاریخ  را در میان خانه های خشکه چینی اورامانات، خشت های ارگ بم، آلاچیق عشایر ترکمن  به نام اوی، سیاه چادر عشایرنقاط مختلف کشور، در میان خانه های چوبی شمال، بادگیر های یزد و... جستجو کرد. 
اما در گذر زمان نباید از سیل، زلزله، رانش زمین، آتش فشان، خشک سالی، تر سالی و... به عنوان عوامل طبیعی موثر در شکل گیری فرهنگ اقوام غافل شد.
اما چرا آسیاب های بادی در شوش و مجموعه عظیم آسیاب های شوش در نشتیفان نیست؟ 
کمپین سبزی نوروز؛ حذف یا بازآفرینی؟
چرا مردم کویر برای ساخت خانه از روش خشکه چینی استفاده نمی کنند؟ چرا مردم اورامانات خانه های خشت و گلی نمی سازند؟  چرا در شمال کشور  بادگیر و قنات درست نمی کنند؟
 با این تفاسیر آیا می توان نقش شرایط اقلیمی را در چگونگی شکل گیری فرهنگ، سبک زندگی بشر و بازآفرینی فرهنگ رد کرد؟
محیط طبیعی یکی از عوامل موثر در شکل گیری و یا تغییر فرهنگ است، عامل بعدی انسانی است که می توان به دو دسته خود خواسته و ناخواسته تقسیم کرد. 

عامل خود خواسته: بخشی از آن باز به محیط طبیعی بر می گردد و بخشی به تصمیمات حاکمان، نقش تجار، نقش ریش سفید ها و بزرگان قبایل و طوایف، نقش کد خدا ها، نقش شورا ها و تصویب جدید، حکم پادشاهان و حکام محلی، قانون و حتی درون خانواده ها به صورت وصیت یا یک اتفاق که بعد از آن، سبکی جدید از خرده فرهنگ های قالب محلی منشعب می شود، حتی افراد می توانند به دلیل اکتسابی بودن فرهنگ، کلی یا بخشی از فرهنگ را نپذیرند. تغییر در فرهنگ یک شبه نبوده و معمولا با مقاومت افراد مواجه می شود، که در گذر زمان و با پافشاری عامل تغییر دهنده مانند حاکمان، کم کم در دل فرهنگ اصلی انشعابی ایجاد می شود و پیروانی پیدا می کند، که بعد ها ممکن است بیشتر گسترش پیدا کرده و این باز آفرینی فرهنگی (چه مسالمت آمیز ایجاد شده باشد و چه قهر آمیز) بعد ها وجهه ای تاریخی و موثق نیز پیدا کند.

اما نقش محیط طبیعی بر فرهنگ: جامعه ای ناگهان با بحران خشک سالی مواجه می شود و آن مردم برای حفظ جان، حفظ قدرت نظامی، حفظ شهر یا روستا، تامین غذا و آب تدابیر و تصمیماتی را اتخاذ می کرده اند، که شاید تا قبل از آن مرسوم نبوده یا به نوعی خارج از عرف بوده است. مانند کوچ آریایی ها به فلات ایران و دیگر نقاط. یا در حال حاضر که خشک سالی بر کشور ایران سایه افکنده است. امتداد خشک سالی طی سال های گذشته منجر به خشک شدن رودخانه های دائمی مانند کشکان، چشمه های آب دائمی، برکه ها، دریاچه ها و... شد. 
بدون شک عقل سلیم حکم می کند هنگامی که آب نیست، دیگر خیار غرقابی نکاریم، نیم ساعت زیر دوش نایستیم و گوشت قرمز نخوریم یا مصرف اش را کمتر کنیم. پس از منظر فرهنگی اگر برای پذیرایی از میهمان جلوی او خیار نگذاشتیم، سنت شکنی و بی احترامی نیست، بلکه خشک سالی باعث شده دیگر خیار کشت نشود، یا اگر دوش گرفتن نیم ساعته تا ۵ دقیقه کاهش پیدا کرد، نشانه کثیفی نیست، بلکه برای حفظ سلامتی و بهداشت، با وجود خشک سالی مجبور به ترک عادتی اشتباه شده ایم یا اگر مصرف گوشت قرمز را قطع کردیم یا کاهش دادیم به دلیل فقر مالی نیست، بلکه تولید گوشت در دامداری های سنتی و مدرن آنچنان آبی نیاز دارد که دامداران در دوران خشک سالی نمی توانند آن مقدار آب را تامین کرد.
در حقیقت اگر آب نباشد، آبادانی نیست، وقتی آبادانی نباشد، تمدنی هم باقی نمی ماند که ما بخواهیم برای حفظ آن تلاش کنیم. نمونه بارز نقش آب در فرهنگ جامعه را می توان در اصفهان و روی سی و سه پل دید، چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۳ به اصفهان رفتم، قطعا مدت زمانی که آنجا بودم برای بررسی و نتیجه گیری دقیق، کافی نبوده است؛ اما آنچه دیدم رودخانه خشکیده زاینده رود بود و فروشندگان مواد مخدر روی سی و سه پل و جوانانی که شب زیر سی و سه پل در حال مصرف مواد مخدر بودند! گویا در نبود زندگی در زاینده رود، سی و سه پل هم متروک شده بود. پلی تاریخی که نماد فرهنگی اصفهان است آنچنان در حضور معتادان و خشکیدگی رود مهجور مانده بود که گویا از ابتدا هیچ فرهنگی وجود نداشته است. 
در حالی که همان شب خبر دادند دریچه های سد باز شده، شور و شوقی در فضای مجازی موج می زد و هنوز آب به شهر نرسیده بود که عده ای از باستانی کاران اصفهانی با تجهیزات کامل در آن سرمای هوا و در دل شب به استقبال زنده شدن زاینده رود آمدند. 
صبح روز پنج شنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۳ زاینده رود زنده شد، لحظاتی وصف نا شدنی را دیدم و شنیدم، مردم اصفهان گویا عزیزترین کسان خود را دیده بودند، پیرمردان و جوانان خوش صدایی که کنار سی و سه پل آواز می خواندند؛ ناگهان شادابی و نشاط از شاهرگ زاینده رود در جسم و جان مردم شهر تزریق شد. در آن هنگام به دستور معصومه ابتکار دریچه های سد برای کشت پاییزه مزارع شرق اصفهان باز شده بود. 
حال آیا می توان نقش و اهمیت آب را در بودن یا نبودن فرهنگ منکر شد؟  آیا می توان در زمان خشک سالی باز بر روی برخی عادت ها، همراه با عصبیت پا فشاری کرد؟ آیا می توان بدون تغییر در سبک زندگی و تفکیک رفتار غلط و حذف آن از فرهنگ و سنت، ادامه حیات داد؟
آیا باید دست روی دست گذاشت تا آخرین قطره آب هم به پایان برسد و بعد تازه بفهمیم که از چند سال پیش باید در سبک زندگی خودمان تغییراتی ایجاد می کردیم؟
آیا تلاش برای حفظ میراث فرهنگی و تاریخ هزار ساله در کنار حفظ پایداری محیط زیست و طبیعت، به منظور استمرار حیات مادی و فرهنگی اشتباه است؟
کمپین سبزی نوروز؛ حذف یا بازآفرینی؟
اما عامل ناخواسته انسانی: به این مفهوم که جامعه ای دیگر باعث تغییر در فرهنگ و سبک زندگی جامعه ما شود. مانند حمله اعراب، حمله مغول ها، لشگرکشی هخامنشیان به مصر، حمله عراق به ایران، البته همجواری یا همسایگی دو فرهنگ در حالت صلح نیز می تواند باعث تلفیق و حتی غلبه فرهنگ جامعه ای بر فرهنگ جامعه ی دیگر شود و...
چه بسا زندگی کوچ نشینی متاثر از اقلیم و شرایط جغرافیایی است و به نوعی در هر دو دسته ی بالا قرار می گیرد. این سبک زندگی نشان دهنده انعطاف پذیری فرهنگ و تاثیر آن بر سبک زندگی بشر است. تا حدی که سبک زندگی کوچ نشینی قرن ها ادامه دارد.
نکته ای که نباید فراموش کرد: فرهنگ یک قالی پاخورده اما نا تمام، به قدمت تاریخ بشریت است. در ادوار مختلف تاریخ، بشر به تاسی از پیشینیان و بر اساس نیاز روزگار خود و اقتضای زمانه گره ای جدید به قالی افزوده و حتی هنگامی که مصلحت دانسته گره ای را برچیده و یا ادامه قالی را با رنگ و نقشی دیگر بافته است.
تا به اینجا می توان دریافت که فرهنگ پویا، منعطف و تحول پذیر است، فرهنگ امروز ما نیز دستخوش تغییرات ناملموسی بوده که حتی با مطالعه تاریخ معاصر می توان آن را درک کرد. مانند روند تغییر پوشش لباس مردم ایران از لباس های سنتی که دقیقا برگرفته از فرهنگ و شرایط اقلیمی هر منطقه بود، به لباس های امروزی که ریشه ای در فرهنگ ما ندارد. 
نباید فراموش کرد که فرهنگ از عناصری چون مجموعه ی هنجار ها، ارزش ها، عقاید و باور ها، نماد ها، صنایع فرهنگی و هنری تشکیل شده است. یکی از قابلیت های فرهنگ ایجاد انطباق و سازگاری به کمک عانصر گفته شده، بین انسان با انسان و انسان با محیط طبیعی و محیط طبیعی با انسان است.
پس اکنون که می دانیم حدود ۸۰ درصد از ذخیره آب های زیر زمینی در کشور مصرف شده نباید به فکر بازآفرینی در برخی از عناصر فرهنگی باشیم؟ آیا همچنان در ایام نوروز بر کاشت سبزه با گندم باید تاکید داشته باشیم و آن را روز سیزده دور بی اندازیم، یا می توانیم با کمی انعطاف بذر دیگری بکاریم که هیچ هدر رفتی نداشته باشد؟  
در حالی که طبق آمار گمرک ایران، در سال ۹۳ گندم به عنوان محصولی استراتژیک و اساسی با حجمی معادل شش میلیون و ۹۵۴ هزار تن و با ارزش نزیک به سه میلیارد دلار، در صدر کالا های وارداتی است، این میزان واردات در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته از نظر وزنی ۷۵.۲۸ درصد و از ارزشی ۵۷.۳ درصد افزایش داشته است. 
چرا گندم در صدر جدول واردات گمرک در سال ۹۳ است؟ 
چرا میزان واردات و ارزش گندم نسبت به سال ۹۲ افزایش زیادی داشته است؟
آیا درست است در شرایط خشک سالی شدید امروز، که هر سال بیشتر به واردات گندم نیازمند می شویم، این برکت خدارا هدر دهیم؟
آیا نباید به دنبال تدبیری بود تا از هدر رفتن گندم جلو گیری کنیم؟
بر اساس سرشماری(سال۱۳۹۰) تعداد خانوار های کشور ۲۰ میلیون و ۷۰۳ هزار و ۹۵۳ اعلام شده است. اگر فرض بگیریم برای کاشت سبزه ۵۰ گرم گندم لازم است و  فقط ۱۵ میلیون نفر سبزه نوروز را با گندم نمی کارند، در مجموع ۷۵۰ هزار تن گندم دور ریخته نشده است و آب مجازی آن معادل ۸۲۵ میلیارد لیتر می شود که هدر نرفته است.
ضرب المثل ها نیز ریشه در فرهنگ و تاریخ جوامع دارند، از قدیم گفته اند: قطره قطره جمع شود، وانگهی دریا شود! لذا اگر کل حساب و کتاب بالا را باز نصف کنیم رقم قابل توجهی می شود که هیچ خردمندی بی اعتنا از کنارش رد نمی شود!
کمپین سبزی نوروز در دومین سال فعالیت خود به مردم پیشنهاد می دهد: سبزی را به عنوان سبزه بکارند. طبق تحقیقات فاطمه کریمی (فعال محیط زیست کاشان)  کاشت بذر سبزیجاتی مانند تره تیزک به جای کاشت گندم در یزد مرسوم بوده است. حتی در روستای گیلی (بین اراک و خمین) در گذشته با این حال که کشاورز بودند و گندم، ماشک و... داشتند، اما اصلا سبزه نمی کاشتند و قبل از سال تحویل به باغ های نزدیک روستا رفته و علف های تازه روییده و سبز را از کنار جوی آب با ریشه در می آوردند و در ظرفی مناسب در سفره هفت سین می گذاشته اند.  
نگاهی اجمالی به انتخاب عناصر سفره هفت سین در گوشه و کنار کشور نشان می دهد که عقاید مختلفی برای کاشت سبزه وجود دارد و روایت های گوناگونی نقل شده است. اما کمپین سبزی نوروز کاری ندارد کدام درست یا نادرست است، تفکر کمپین اینگونه است که امروز با توجه به حال بد محیط زیست و خشک سالی باید تدبیری اندیشید و روشی را برگزید که ضامن بقای خودمان و زمین باشد.
چرا دانه های خوراکی را سبزه کنیم و بعد از چند روز دور بریزیم و هم آن دانه را هدر بدیم و هم چهره محیط طبیعی و شهری را پر از سبزه کنیم؟
در حالی که می دانیم برای خرید گندم هزینه گزافی می دهیم چرا بر سبزه گندم پا فشاری کنیم؟
چرا تفکر نوینی را که به پاسداری از فرهنگ و محیط زیست در کنار هم، به پا خواسته را کور کورانه تخریب می کنیم؟
آیا باید دست روی دست گذاشت تا دیگر نتوان کاری کرد؟
برخی می گویند شما می خواهید فرهنگ چند هزار ساله را تغییر دهید یا حذف کنید! به ایشان می گویم مگر شما از مو به موی فرهنگ چند هزار ساله مطلع و آگاه هستی که امروز این پیشنهاد فرهنگی و محیط زیستی را سرکوب می کنید؟ 
چه بسا زرتشتیان بر سبزه خود اوستا می خوانده اند، آیا دلواپسان تغییر فرهنگ اکنون بر سبزه خود اوستا می خوانند؟
چه بسا مردان ایرنی در گذشته عمامه بر سر می گذاشته اند، آیا دلواپسان سبزه گندم امروز عمامه به سر دارند؟
چه بسا مردان و زنان در گذشته گیوه و گالش به پا می کرده اند، آیا دلواپسان امروز گیوه و گالش به پا می کنند؟
چه بسا در گذشته حمام خزینه ای بود و آیا دلواپسان باز آفرینی عناصر فرهنگی، همچنان در خزینه ها حمام می کنند؟
چه بسا وسیله حمل و نقل در گذشته، اسب، شتر، الاغ و قاطر بوده، آیا دلواپسان، همچنان با الاغ تردد می کنند؟
این همه ایراد های ملا نصرالدینی از یک کمپین مفهومی برای چیست؟ این همه پا فشاری های افراطی برای چیست؟ 
تا ۲۰ سال پیش برف که می بارید، بزرگتر ها می گفتند: این که چیزی نیست، زمان ما برف می آمد تا کمر و تو کوچه ها تونل می زدیم، در حالی که از نظر ما در همان ۲۰ سال پیش هم برف قابل توجهی باریده بود، اما امروز نه از آن تونل ها خبری است و نه از برف ۲۰ سال پیش و باید گفت سال به سال دریغ از پارسال.
نمیدانم دلواپسان سبزه نوروز کجا زندگی می کنند که تبعات خشک سالی را ندیده و درک نکرده اند، طی چند سال گذشته صد ها تالاب، دریاچه، رودخانه، چشمه و برکه در گوشه و کنار مملکت خشک شده است، طی سال های گذشته بارش نزولات جوی به شدت کاهش پیدا کرده است، طی سال های گذشته ذخایر آب زیر زمینی ته کشیده است، طی سال های گذشته افزایش نیاز جامعه در قالب تجمل گرایی و مصرف گرایی ظاهر شده و اسراف در نان و غذا به مراتب زیاد شده است. روزگاری اگر تکه نانی، آن هم غیر عمد روی زمین افتاده بود، مردم آن را برداشته و در کناری که زیر پا نباشد می گذاشتند؛ اما امروزهر طرف که می روی نان زیر پا است. 
 جبر طبیعت کاری به توافقات، تفاهمات، مرز بندی، فرهنگ، تاریخ و تمدن چند هزار ساله ی ما ندارد! کمپین سبزی نوروز با جهان بینی خاص خود در صدد حفظ پایداری محیط ‌زیست و طبیعت به منظور استمرار برپایی آیین های سنتی در ایران زمین است.
سبزی نوروز را پیشنهاد دادیم، چون کاشتن سبزی فراگردی ارگانیک در خانه ایجاد می کند. سبزی در خانه ها کاشته می شود و در خانه می ماند، یعنی روز سیزده سبزی را دور نمی اندازیم. شرایط اقلیمی بر آن تاثیر کمی دارد، افراد می توانند با کمپوستی که خودشان درست کرده اند و با آب خاکستری، سبزی های داخل خانه و حتی باغچه خود را آبیاری کنند. استفاده مجدد از وسایل دور ریختنی برای درست کردن گلدان و بستر کشت سبزی تولید پسماند خانگی را کاهش می دهد. سبزی نوروز بار دیگر پیوندی میان انسان امروز با طبیعت ایجاد خواهد کرد.
کمپین مفهومی سبزی نوروز سرآغاز تحولی در سبک زندگی افراد است، از کاشت سبزی خوردن برای سبزه نوروز گرفته تا پیام های محیط زیستی پنهانی که افراد به هنگام کسب اطلاعات برای کاش سبزی کسب می کنند؛ کمپین می گوید گندم را باید مانند جان پاسداری کرد و مراسم نوروز را باید به بهترین شکل به جا آورد. قرار نیست عنصری از هفت سین حذف شود یا تغییری در سنت ها ایجاد شود، پیشنهاد کاشت سبزی از خرده فرهنگ های کشور استخراج شده است. آنچه در سبزه مهم است سبز بودن، ریشه دار بودن، شادابی و طراوت و خوراکی بودن آن است. 
اما در این کمپین می خواهیم چند عنصرنا مطلوب را از سفره هفت سین و رفتار مردم خذف کنیم، خریدن ماهی قرمز که به استناد آثار نقاشی دوره قاجار هیچ جایگاهی در سفره هفت سین ندارد و رها سازی آن در چشمه ها، رودها، برکه ها و... اشتباه است، چون آن ماهی به گونه مهاجم تبدیل می شود و توازن در آن اکوسیستم برهم می خورد. همینطور در حمیات از جانوران بومی و در حال انقراض، چون سمندر لرستانی، سنجاب، پرندگان و لاکپشت و مار آبی از خرید آن پرهیز کنیم و به کودکان گوشزد کنیم که خرید و فروش این جانوران غیر اخلاق، غیر انسانی و غیر قانونی است و باید به زیستگاه خود بازگردانده شوند.
در مجموع ایده و اهداف کمپین مفهومی سبزی نوروز از جامعه، محیط زیست و طبیعت برخواسته است. این کمپین با توجه به اقتضای طبیعت، پشنهاد فراگردی ارگانیک را به افراد می دهد که باعث تحول در سبک زندگی و سلامت افراد خواهد شد. بخش اعظم جامعه امروز غرق در روزمرگی، گرفتاری و تامین معیشت خود بوده و از مسائل محیط زیستی غافل است. بی اعتنایی به محیط زیست و طبیعت در نوروز به اوج خود می رسد و سبزی نوروز بهانه ای است برای ورود به ذهن مشوش اقشار مختلف جامعه. 
حال قضاوت با شما، کمپین سبزی نوروز، در راستای حذف یا بازآفرینی فرهنگ تلاش می کند؟

*کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی و رسانه، کنشگر محیط زیست، ایده پرداز و مدیر کمپین مفهومی #سبزی نوروز

منبع: زیست بوم

جوی زباله

برخی معتقدند هر جایی که می روند باید سطل زباله ای آنجا باشد تا محیط زیست و طبیعت پاک بماند. دوستی می گفت چرا در ساحل دریا سطل زباله نمی گذارند؟!

در حالی که در مرکز پایتخت تمدن ایران جوی آب چنین وضعیتی دارد؛ در تهران که  محدودیت سطل زباله نداریم!

پس چرا؟

دوست عزیز، برای پاک ماندن زمین نیاز به کاشتن سطل زباله نیست، فقط کافیه به خودت بقبولانی که تغییر کنی، عادت های بد و مخرب را به عادت های محیط زیستی تغییر بدی. البته ترک این عادت ها نه کمپ دارد که آنجا بستری شوی و نه حتی دارویی!

باید تلاش کنی از خر مصرف گرایی، بی مسئولیتی، منفعت طلبی  و چشم و هم چشمی پیاده بشی!

کار سختی است. اما برای  خودت، زمین و آیندگان مفید است. 

#احسان_میرزائی      

#پنجشنبه - ۱۹ - آذر- ۱۳۹۴




سرطان آب

شکر نعمت نعمتت افزون کند***کفر، نعمت از کفت بیرون کند (سعدی)

و چه خوش است این روزهای پر نعمت، روزهایی که با ولعی وصف ناشدنی ذخیره آب‌های زیرزمینی را به پایان رسانده‌ایم.

روزی که فروچاله‌ها آثار تاریخی و باستانی را در کام خود فرو می‌برد.

روزی که ارومیه، گاو خونی، هامون، هورالعظیم و ده‌ها دریاچه، تالاب، آبگیر، چشمه، رود و قنات خشک می‌شود.

روزی که پی عمیق مال‌ها و برج‌ها شریان‌های طبیعی آب، سفره‌های زیر زمینی آب و قنات‌ها را خشک و نابود می‌کند!

روزی که کارخانه‌های بزرگی چون ذوب آهن، فولاد مبارکه و… سالیانه میلیاردها متر مکعب آب خورده و باز سیراب نمی‌شوند.

روزی که مرغ هسته‌ای یک پا داشت، تا چندین واحد هسته‌ای سیری ناپذیر از آب شکل گیرد.

روزی که  حفر چاه توسط مسئول نابخرد آزاد شد و شهروند نا آگاه و منفعت طلب هزاران چاه عمیق و نیمه عمیق در سراسر کشور حفر کرد. (اطراف دریاچه ارومیه بیش از ۴۰۰۰ چاه غیر مجاز است.)

روزی که سد سازی افتخار و انتقال آب راه حل بحران آب می‌شود!

روزی که این زمین مادر مرده روح از تنش برخواست تا یک بار دیگر قدرت و عظمت خود را به آدمی‌زاد نشان دهد؛ گرد و غبار شد و به چشم و ریه‌ها رفت تا مقدمه‌ای باشد بر برهوت ایران بزرگ، هشداری باشد برای آگاهان...


اکنون آینده ای نه چندان دور را تصور کنید، خبرنگار  در میان آوارگان و جنازه‌های باد کرده چنین گزارش می‌کند:

...صدای من را دارید؟

من در  میان آوارگان و جان‌باختگان قحطی بزرگ ایران هستم… این‌جا برهوت ایران است؛ ده‌ها هزار نفر قحطی زده از شهرهای خود آواره شده‌اند، آن‌ها به امید یافتن آب به هر سو می‌روند. اکنون هزاران نفر به دلیل تشنگی و نبود بهداشت کافی تلف شده‌اند.

گروه‌های شبه نظامی برای تصاحب اندک آب باقی مانده با یکدیگر پیکار می‌کنند، دیگر نه رنگی از اسلام باقی مانده و نه یادی از خدا، این‌جا همان صحرای کربلایی است که ایرانی‌ها سال‌های سال آرزو یش را داشتند، اما اکنون به طرز وحشیانه‌ای برای یک قطره آب به جان یکدیگر افتاده‌اند.

سازمان‌های بین المللی از کمک موثر برای بهبود اوضاع ابراز نا امیدی کرده‌اند.

ایرانیان دارای  تمدنی چند هزار ساله بودند، آن‌ها طی هزاران سال از تکنیک‌ها و روش‌های هوشمندانه‌ای برای رسیدن به آب، حفاظت و استفاده مستمر از آن بهره بردند. مانند تاسیسات هیدرولیکی آب‌رسانی ۳۳۰۰ سال پیش در چغازنبیل، بندها، قنات‌ها، یخچال‌ها، آب انبارها و...

اما تقریبا از ۶۰ یا ۷۰ سال گذشته تا به حال با اقدامات نابخردانه  باعث ناپایداری ذخیره‌های زیر زمینی آب شدند. سدها، چاه‌ها، موتورهای آب، محصولات کشاورزی غیر بومی، صادرات محصولات کشاورزی به شیخ نشین‌ها، روسیه و... 

سیاست و مدیریت منفعت طلبانه‌ی آب سالاران، ایران را دچار ''سرطان آب '' آب کرده است. 

پایان خبر 

#احسان_میرزائی    www.ofmedia.ir

ویرایش دوم

گفتگو

موضوع گفتگو: 

تنش میان روسیه و ترکیه با محوریت محیط زیست 


پرسش ها:

تنش میان روسیه و ترکیه، فرصت یا تهدید؟!


آثار این تنش بر محیط زیست چیست؟


 اگر این تنش در آینده آثار مخربی داشته باشد، آیا فعالان محیط زیست می توانند در این دعوا نقش مثبتی ایفا کنند؟


نقش ایران در این بین چیست؟!


در ادامه به این خبر در رابطه با صادرات محصولات کشاورزی به روسیه دقت کنید:

شناسه خبر: 701547 سرویس: اقتصادی

 ۱۶ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۲

خبرگزاری تسنیم: نهاد نظارت بر محصولات کشاورزی روسیه اعلام کرد که این کشور احتمالا واردات پنیر و تخم مرغ از ایران را از اواسط سال 2015 آغاز خواهد کرد.

این مقام روسی ادامه داد: «ایران می خواهد سیب، میگو، مرغ، سبزی و میوه جات از جمله سیب به تمام زنجیره های عرضه خرد مواد غذایی روسیه بفروشد.»


http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/01/16/701547/احتمال-آغاز-واردات-پنیر-و-تخم-مرغ-ایران-توسط-روسیه-از-اواسط-2015

حال با ایجاد تنش بین روسیه و ترکیه و اعمال تحریم ها از سوی روسیه علیه ترکیه آیا ایران باید جوابگوی خلاء محصولات کشاورزی در بازار روسیه باشد؟

ایرانی که خود با مسائل گوناگون محیط زیستی و از همه مهم تر بحران آب دست و پنجه نرم می کند!


#احسان_میرزائی       www.ofmedia.ir 

#سه_شنبه - ۱۰ - #آذر  - ۱۳۹۴ 


#روسیه #ترکیه #خاورمیانه #سوریه #عراق #زمین #محیط_زیست #میوه #لبنیات #مرغ #گوشت #سبزی #مرکبات #آب #بحران_آب #آب_مجازی #کشاورزی #صادرات 

فریاد کانی بل

فریاد کانی‌ بل


ملت خواستار توقف ساخت سد داریان بودند؛ چرا رئیس دولت تدبیر و امید به نامه ۳۰۰۰ نفر مبنی بر توقف ساخت و آبگیری سد داریان توجه نکرد؟

به گزارش پایگاه خبری گُلوَنی، احسان میرزائی:  شوربختانه برخلاف خواسته فعالان و کار‌شناسان محیط زیست و مردم کردستان مرحله آب‌گیری سد داریان روی رودخانه سیروان آغاز شده است.

در حالی که سد داریان نه تنها باعث نابودی چشمه با ارزش کانی بل و اکوسیستم منطقه می‌شود، بلکه بخشی از تاریخ، فرهنگ ایران و کرد‌ها را به زیر آب می‌برد. چنان که یکی از فعالان محیط زیست در کردستان صبح امروز با اندوه گفت: «… صبح بخیر؛ البته چه صبحی؟ صبحی که نابودی کانی بل را می‌بینیم، صبحی که دیگر سیاوچمانه (نوعی آواز محلی که دو به دو در منطقه خوانده می‌شود) کانی بل و سیروان را که باصدای خروشانشان باهم می‌خواندند دیگر شنیده نمی‌شود؛ صبحی که کانی بل زنده به گور می‌شود این روز را نباید فراموش کرد، این روز را باید در تقویم ایران روز مبارزه با سدسازی نام نهاد.» و روند آبگیری سد داریان با توجه به رایزنی‌های فراوان از سوی کار‌شناسان و فعالان محیط زیست ادامه دارد.

پیشینه تاسیسات آبی در ایران

ایرانیان از ۳۳۰۰ سال پیش در چغازنبیل تاسیسات آب‌رسانی هیدرولیکی داشته‌اند. از دوران هخامنشی سد کورش کبیر، بند آبگیر، نهر داریوش، بند رامجرد، بند بهمن و سیستم آب‌رسانی، سیستم جمع‌آوری و سیستم تخلیه روان‌آب‌های سطحی تخت جمشید در فارس که بقایای آن باقی مانده است؛ هردوت در دفتر سوم خود می‌نویسد: «امروزه پادشاه (داریوش) جلو شکاف کوه‌ها را بسته است و در میانه هرکدام در بزرگ نهاده است تا جلو گذر آب را بگیرد. دشت میان کوه‌ها دریاچه شده است… دستور شاه همیشه چنین است که دریچه‌ها را بر روی زمین‌هایی که نیاز بیشتری دارد بگشایند و چون این زمین‌ها سیراب شود، دریچه‌های آنان را می‌ببندند. دستور پسین این است که آب را به سوی کشتزار‌های با تشنگی کمتر بفرستند…»

به امر پادشاهان هخامنشی هرکس قناتی حفر می‌کرد و آب را به سطح زمین می‌آورد و زمینی را آباد می‌کرد و یا قنات‌های خشک را بازسازی می‌کرد مالیات ۵ نسل بر او بخشیده می‌شد.

در این دوران تکنیک حفر قنات به سایر کشور‌ها منتقل می‌شود. به دستور داریوش، سیلاکس دریاسالار سپاه و نیز خنومبیر معمار بزرگ در واحه خرقاء مصر موفق به حفر قنات شدند و آب آن را به سح زمین منتقل کردند که بعد از آن معبد با عظمتی در آنجا ساخته شده و به قولی جمعیتی حدود ده هزار نفر در آن محل ساکن می‌شوند از‌‌ همان قنات استفاده می‌کنند.

دوران ساسانیان حکایت از مدیریت و قانونمندی در زمینه آب، احداث و نگهداری قنات‌ها و… دارد. در رساله قضایی که به زبان پهلوی تدوین شده بر اهمیت قنات در توسعه شهر‌های ساسانی تاکید شده است. در این دوران صنعت سدسازی رونق گرفته و شوش‌تر مورد توجه قرار می‌گیرد. اردشیر بابکان کانال گرگر و دارای بزرگ کانال داریون را در اطراف شوش‌تر احداث می‌کنند. پل و سد عظیم شادروان شوش‌تر، بند میزان، پل بند گرگر، آسیاب‌های شوش‌تر، پل بند دزفول، بند دختر، پل شهرستان، بند عقیلی، بند عیار، بند ماهی بازان، بند دارا و بند قیر، پل بند لشگر، پل بند شاه علی، بند کرخه، بند ارگان، بند شهر لوت، بند دروازه و بند ایزدخواست همگی از آثار دوره ساسانیان است.

در دوره اسلامی نیز قنات برای اعراب جایگاه ویژه‌ای داشت و قوانین و مدیریت خاصی وضع شد. همچنین قناتی در شهر مکه حفر شد که آب را به سطح زمین رساند و بعد‌ها به دفعات مرمت و بازسازی می‌شود.

اما در گذر زمان و با روی کار آمدن تکنولوژی‌های نوین، از ارزش و اهمیت قنات‌ها، آب انبار‌ها، یخ چال‌ها، سیل بند‌ها و… به شدت کاسته شد. موتور آب، چاه، سد‌ها و لوله‌های فلزی جایگزین تکنولوژی دیرینه شدند.

اما در اندک زمانی ثابت شده که حفر چاه و ساخت سد‌های بزرگ و کوچک باعث ناپایداری و از بین رفتن توازن اکوسیستم می‌شود. با این حساب طولی نمی‌کشد که آب از سوراخ گله خارج شده در نمسن می‌ریزد، نمسنی که ترک‌های بسیار خورده و هر بار مقداری از آب را تلف می‌کند و میراب مقدار کمتری را به داخل گله بر می‌گرداند، فرصت کمی باقی مانده. (ابزار میراب برای تقسیم آب قنات بین سهامداران، گله Gollehظرف سفالی که ته آن سوراخی داشته و میراب آن را پر آب می‌کرده و داخل ظرف سفالی بزرگتری به نام نمسن Nemason می‌گذارد.)

پایان پیام

گزارش‌گر: احسان میرزائی

پی نوشت: اطلاعات در متن برگرفته از کتاب ویژه نامه آب، فصل نامه فرهنگ مردم است.