احسان میرزائی - شهروندخبرنگار - محیط زیست: نقش شما در این دنیا چیست؟

از نظر من امروزه شهروندان ایران زمین به چند دسته تقسیم می شوند. 

مالکان، تولید کنندگان کلان، تولید کنندگان خرد، مصرف کنندگان!

این رویه (تخریب محیط زیست) به خاطر تصمیم گیری های احساسی و دور از منطق مالکان!

منفعت طلبی بیش از حد تولید کنندگان کلان که به مسئولیت اجتماعی و جهانی خود در قبال محیط زیست اهمیت نمی دهند و شاید حتی به آن فکر نکرده اند!

 تلاش تولید کنندگان خرد برای رسیدن به جایگاه تولید کنندگان کلان و کسب امتیازات حکومتی بیشتر جهت به دست گرفتن انحصار ها و ... که در فعالیت های خود چند برابر گروه دوم محیط زیست را تخریب می کنند، چون از نظر این گروه هدف وسیله را توجیه می کند.

 گروه آخر که مصرف کنندگان هستند و همیشه در رویای پول و ثروت و آرزو های بلند بالایی که شکاف آگاهی باعث می شود با یک تبلیغ شایعه گونه یک روز بریزند تو سوپر مارکت ها و بسته بسته چای بخرند و یک روز در صفوف طولانی مرغ عمر خود را به هوای گران شدن، نا یاب شدن و نداشتن هدر دهند و طبقه مصرف کننده تا زمانی که برای کسب منافع بیشتر و سیر کردن شکم خود سر یکدیگر را کلاه می گذارند تا بلکه شکاف های عمیق زندگی پر چالش خود را که توسط مالکان دگرگون شده را پر کنند...

اما در میان چهار گروهی که گفتم، گروهی فرارونده، پویا، مسئولیت پذیر، آینده نگر و باوجدان وجود دارند که در طول تاریخ هرچه خوبی، برکت، رشد و پیشرفت حاصل شده تا حد زیادی از برکت وجود ایشان است؛ چون این افراد منافع عمومی را بر منافع شخصی ترجیح داده اند، وقت و انرژی خود را صرف بهبود اوضاع و ایجاد تغییر کرده اند و با دست خالی در پی اهداف بزرگ و زیبا هستند.

آقای کاظم نجاریون موسس گروه رفتگران طبیعت ایران نمونه بارز انسان هایی است که در گروه آخر توضیح دادم. 

حال ما در کدام گروه هستیم!

 

#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir

دوشنبه - 27 - بهمن - 1393 _ 20:27

 

#ایران #تهران #سبز #سبززندگی_کنیم #دوستداران_محیط_زیست_شریف #رفتگران_طبیعت_ایران #محیط_زیست #طبیعت 

#آب #آلودگی_هوا #بحران_آب #درکه

#Iran #Tehran #Darake

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار : زندگی شهری و مسئولیت های اجتماعی

آیا نسبت به فضای پیرامون خانه مان مسئولیم؟

امشب ساعت 21:00 خواستم از ساختمان برم بیرون که یهو دیدم یه دریای بزرگ تو کوچه درست شده است.
به جای این که به زمین و زمان فحش بدم، از تو حیاط بیل آوردم و نیم ساعت زیر بارون جوی آب کوچه را لایروبی کردم. 
به جان خودم این اصلا به شهرداری تهران مربوط نیست.
چون توی جوی آب پر بود از ظروف یک بار مصرفی که شهروندان تهران روی زمین انداخته بودند، شیشه دلستر، کیسه های پلاستکی، پاکت سیگار و...
راه آب باز نشد، اما من سعی خودم را کردم. کاری بود که در این شرایط از دستم بر می آمد، مسلما اکیپ های شهرداری هم در جاهای دیگر مشغول کار هستند برای این مشکل که بسیار کوچک تر است  نمیتوانند وقت بگذارند.
چه ایرادی دارد، من شهروند ایرانی ام، تو تهران زندگی می کنم ساکن این محله هستم.
وقتش رسیده در کنار ده تا شعاری که میدم یک کار مثبت انجام بدم. 
 
پی نوشت 1 : اگر دانه ای را بین دو سنگ قرار دهی هیچگاه جوانه نمی زند.
پی نوشت 2 : حتما پای صحبت افراد به ظاهر روشنفکر نشسته اید، از آنجایی که وضع مالی خوبی دارند، سالی چند بار به خارج از کشور مسافرت می کنند. 
دیدید که چه نقد هایی می کنند و از خیابان های فلان شهر و متروی فلان کشور با چه آب و تابی تعریف میکنند و آن را با امکانات داخلی مقایسه می کنند.
حرفاشون درسته، اما اینا اون روی ماجرا را هیچوقت نمی گویند. یا به آن آگاهی ندارند یا...
من به شما می گم، آن روی قضیه شهروندان کشور های پیشرفته ای هستند که خودشان  باعث پیشرفت و آبادانی مملکتشان شدن. 
با خودتون فکر کنید، آیا شما باید فیلتر سیگار، پاکت پفک و... را روی زمین بندازید و یک کارگر زحمت کش شهرداری موظف است پشت سر شما این ها را جمع کند ؟ 
 
پی نوشت 3 : تقریبا 2 ساعت بعد که رفتم بیرون از دریا خبری نبود، اون لحظه زود قضاوت کرده بودم. تلاشم بی فایده نبود.