با این دستورالعمل فعال محیط زیست شوید
چندی پیش در نمایشگاه بینالمللی محیط زیست تعدادی از دوستان پرسیدند که چطور میتوانیم کنشگر محیطزیست باشیم!؟
پایگاه خبری گُلوَنی، احسان میرزائی: چندی پیش در نمایشگاه بینالمللی محیط زیست تعدادی از دوستان پرسیدند که چطور میتوانیم فعال یا کنشگر محیطزیست باشیم!؟ در تعطیلات نوروز فرصتی پیش آمد تا در یک جمعبندی کلی ۲۱ ویژگی یک کنشگر محیطزیست را بنویسم. البته این دیدگاه شخصی من است؛ قصد تحمیل آن را به کسی ندارم یا اگر فردی به عنوان کنشگر محیطزیست یک یا چند تا از این ویژگیها را ندارد نشانه کمکاری یا ناراستی او نیست.
کشنگری در قالب جامعه مدنی حوزههای مختلفی از امورات انسانی را دربر میگیرد که ویژگیهای آنها تا حد زیادی شبیه و نزدیک به یکدیگر است. اصولا فردی که در مشارکتهای اجتماعی پویاتر است، به نوعی نیازهای درجه یک زندگی خود را تامین کرده یا از آن چشمپوشی کرده است. او جهان و امورات دنیوی را جور دیگری میبیند و از لحاظ معنوی به حدی از تکامل رسیده که حداقل از ایستگاه منیت عبور کرده است.
کنشگر جامعه مدنی به همنوعان خود و دیگر موجودات در سرتاسر جهان عشق میورزد و تلاش میکند در ناملایمات اجتماعی و محیط زیستی نقشی موثر و مفید ایفا کند. اما برای آنکه فردی بتواند وارد چنین مرحلهای شود، به اندازه تعداد انسانهای روی زمین راه وجود دارد. شاید احساس نیاز به تغییر و اصلاح امور وجه مشترک کنشگران باشد. کنشگری محیط زیست یعنی شما در زندگی خودت سبک زندگی سبز را اجرا کنی، تفکر سبز داشته باشی و به دور از جانبداریهای سیاسی و… دلت برای زمین و ساکناناش بسوزد. کنشگری محیطزیست نوعی تکامل است، قدم برداشتن در این مسیر درسهای بسیار دارد. در ادامه برخی از ویژگیهای یک کنشگرمحیط زیست را بخوانید:
چند ویژگی کنشگر محیط زیست:
۱. کنشگر محیطزیست، همواره تلاش میکند از ظروف دائمی استفاده کند و معمولا لیوان استیل همراهش است. او به اندازهای غذا در بشقاب خود میکشد که سیر شود و همواره نگران اسراف غذا است. او تا حد ممکن از خوردن فست فودها و خوراکیهایی که مواد نگهدارنده دارند خودداری میکند.
۲. کنشگر محیطزیست، اخلاق محیطزیستی دارد. به انسانها و موجودات زنده و حتی مردگان احترام میگذارد. او در طبیعت روی زمین آتش روشن نمیکند و روی سبزهها و جوانه گیاهان پا نمیگذارد، او مراقب میراث طبیعی و فرهنگی است. او در طبیعت هیچ ردی از خود باقی نمیگذارد و از ایجاد صداهای ناهنجار که موجب برهم خوردن آرامش حیوانات میشود، خودداری میکند.
۳. کنگشر محیطزیست برای حقوق افراد، شخصیت و کرامت انسانها احترام قائل است. او علاوه بر کنش در برابر مسائل محیطزیستی، نگران حقوق کودکان، حیوانات و… است. کنشگرمحیط زیست برای تحقق اهداف خود حقوق کسی را پایمال نمیکند.
۴. کنشگر محیطزیست فردی است که دغدغه سلامت و پایداری محیط زیست را دارد و قبل از دیدن هرگونه زیبایی ظاهری ساخت بشر، به عواقب و تاثیرات کار میاندیشد.
۵. کنشگر محیطزیست حساب و کتاب محیطزیستی دارد؛ وقتی با خوردن یک ساندویچ فلافل سیر میشود، به دنبال رستوران مجلل و غذای آنچنانی نیست. یک کنشگر محیطزیست همواره به یاد مردمان محروم در سراسر دنیا است، انسانهایی که به آب پاک برای نوشیدن و غذای کافی برای خوردن دسترسی ندارند. نمونهاش هموطنان خودمان در کهنوج است.
۶. کنشگر محیطزیست توجه خاصی به محیطشهری و طبیعی دارد، او همه چیز را با خطکش محیطزیستی میسنجد، نه با گنجایش جیب خود (که چقدر سود یا ضرر میکند). او از بیان حقایق ترسی ندارد، البته حقیقت آن نیست که هرجا رفتیم بگیم فلان دولت و فلان رئیس جمهور فلان و بهمان کرد (به نظر من این روش دور از اخلاق محیطزیستی است) بلکه حقیقت آن است که امروز به هر دلیل مسئلهای داریم که به معضلی تبدیل شده و برای حفظ پایداری و توازن محیطزیست و طبیعت باید آن را حل کنیم. کنشگر محیطزیست میداند محکوم کردن و کوبیدن دولتهایی که رفتهاند دردی از محیطزیست دوا نمیکند. اگر همه آنها را تیرباران کنیم معضل سد گتوند حل نمیشود، حل این مسئله گذشته از شعار و حرف نیاز به تدبر و تعقل دارد.
۷. کنشگر محیطزیست برای نجات زمین ساعتها فکر و وقت خود را صرف طرحها و ایدههای خلاقانه کرده و زحمت زیادی میکشد. او حتی در خواب به مسائل محیطزیستی فکر میکند و حاصل آن ایدههای جدید و طرحهایی است که در قالب کمپین و… اجرا میشود. به همین دلیل او در برنامههای خانوادگیاش کمرنگتر بوده و نسبت به آنها مدیون است.
۸. کنشگر محیطزیست در حالی که هیچ حقوق و امتیازی از کنشگری خود دریافت نمیکند و توقعی از هموندان و هموطنان خود ندارد، صاحب و مالک مادی و معنوی ایده خود است. هیچ نهاد دولتی و غیردولتی و هیچ فردی حق مصادره ایده و تفکر او را ندارد. شوربختانه دزدی ایده و مصادره به مطلوب در کشور ما به دلیل ضعف زیرساختهای جامعه مدنی و نبود حق مالکیت معنوی زیاد است.
۹. کنشگر محیطزیست دارایی و فکر خود، زمان و سلامت خود را وقف حفاظت و پاسداری از زمین کرده است. پیرو بند ۸ او مالک کمپین و ایدههای خود است و مدیریت و مسئولیت (موفقیت و شکست) صفر تا صد آن را بر عهده دارد.
۱۰. کنشگر محیطزیست به عنوان یک عضو از جامعه مدنی ضمن حفظ استقلال خود و گروهاش، برای پیشبرد اهداف با ارگانهای دولتی و نمایندگان مجلس رایزنی مسالمتآمیز کرده و در تعامل است. اما کنشگرمحیط زیست باید مراقب باشد که حفظ استقلال و وجهه جامعهمدنی از اهمیت زیادی برخوردار است. امروز برخی دولتیها تلاش میکنند کنشگری و تلاش جامعه مدنی در عرصه محیط زیست را به نام خود تمام کنند و این خیانت به افکار عمومی است. کنشگر محیط زیست همواره تلاش میکند در جوامع مختلف با پرچم جامعهمدنی وارد شود و با راستی در گفتار و کردار زیر پرچم هیچ ارگان دولتی نرود. دولتیها هم باید به استقلال جامعه مدنی احترام بگذارند و بستر را برای فعالیت سازمانهای مردم نهاد ایجاد کنند.
۱۱. کنشگر محیطزیست هیچ مرز و محدودهای را روی کره زمین برای خود فرض نکرده و محدودیت ذهنی ندارد.
۱۲. کنشگر محیطزیست حرف و عملش یکی است. اگر تفکیک پسماند را تبلیغ میکند، باید خودش این کار را انجام داده باشد. اگر صرفهجویی آب را تبلیغ میکند، باید خودش این کار را انجام داده باشد.
۱۳. کنشگر محیطزیست برای ترویج تفکر محیطزیستی و جلب توجه عمومی به معضلات محیطزیستی از دوستانش و سوژههای محیطزیستی عکس و فیلم تهیه کرده و منتشر میکند. این کار نه ریا است و نه منافاتی با کنشگری محیط زیست دارد. هر طرح و ایدهای که از یک کنشگرمحیط زیست مطرح میشود بدون هیچ شک و تردیدی باید بهنام او باشد، هرچند کنشگری برای رضای خدا و برخواسته از صفات پاک و خالص انسانیِ یک کنشگر محیط زیست است، اما تجربه ثابت کرده که افراد سودجویی همواره در پی مصادره به مطلوب ایده و طرحهای محیط زیستی هستند. پس اگر قراره فرد نالایق و سود جویی از طرح محیط زیستی یک کنشگر محیط زیست بهرههای مختلف ببرد، بهتر است آن طرح و ایده به نام همان کنشگر باشد، نه افرادی که حتی یک دقیقه هم به محیطزیست فکر نکردهاند.
۱۴. کنشگر محیطزیست تلاش میکند رابطهای معنا دار و تعاملی سازنده میان دانش خود و محیط زیست ایجاد کند. او بدون هیچ چشمداشتی از تخصص خود برای بهبود شرایط بهره میبرد.
۱۵. کنشگر محیطزیست میداند که موازیکاری و رقابت فرسایشی باعث تحلیل قوا و از دست دادن موقعیتها است. موازیکاری و رقابت فرسایشی میان سمنهای محیط زیستی و کنشگران باعث تخریب هرچه بیشتر محیط زیست میشود. بهتر است که یک کنشگر محیط زیست حرف حق و منطقی، طرح و ایده بهتر را به ایده و دیدگاه خود ترجیح میدهد، چراکه هدف او نجات زمین است.
۱۶. کنشگران محیطزیست هرجا که هستند هوای یکدیگر را دارند، مراقب هم هستند. آنها پیوندی فکری و ناگسستنی با یکدیگر دارند که در سرتاسر زمین گسترده شده است.
۱۷. کنشگر محیطزیست فردی منعطف و مهربان، آرام و صبور است. او بیشتر مایل است که به طبیعت برود، آرامش او با کمترین خرج و کمترین مصرف انرژی در طبیعت تامین میشود.
۱۸. کنشگر محیطزیست فردی مسئولیتپذیر و با وجدان است. اگر به او مسئولیتی پیشنهاد شود که در تواناش نباشد قبول نمیکند، چون میداند کوتاهی در انجام کار باعث عقب افتادن از برنامه و دور شدن از اهداف گروه میشود.
۱۹. کنشگر محیطزیست آیندهنگر است یا آیندهنگری دیگر کنشگران که دارای استدلال و منطق است را بعد از بررسی قبول کرده بر استدلال بیاساس خود پا فشاری نمیکند، چون بحث نجات زمین است مطرح شدن. مثلا با شرایط فعلی آبهای زیر زمینی که بیش۸۰% آن مصرف شده و بارندگی کمی که در پاییز و زمستان سال گذشته داشتیم، برای تابستان چه شرایطی را میتوان پیشبینی کرد؟
۲۰. کنشگر محیطزیست چشمانی تیزبین و گوشهایی شنوا دارد. او صبورانه طبیعت و جامعه را رصد میکند؛ او با دیدن دستهای پینه بسته و صورتهای آفتاب سوخته پیرمردان و پیر زنان روستایی به رنج و مشقتی که در زندگی کشیدهاند پی میبرد. فرد کنشگر درمیان صحبت پیرمردان و پیرزنان، دنبال رسیدن به پاسخ هزاران پرسشی است که همیشه ذهناش را مشغول کرده است. او از سبک زندگی ساده روستاییان الهام میگیرد و تلاش میکند آن را در جامعه امروزی منتشر کند.
۲۱. کنشگر محیط زیست با رسانهها آشنایی دارد و از سواد رسانهای خوبی برخوردار است؛ او شبکههای اجتماعی و ارتباطی در فضای مجازی به خوبی بهره میبرد. توانایی تهیه خبر و گزارش، عکاسی و ویرایش تصاویر با کیفیت مطلوب یکی از ابتداییترین تواناییهای یک کنشگر محیط زیست است. او تولید کننده محتوای مفید و آموزنده، اطلاعرسان و آگاهیبخش است و بدون منت این محتوا را در اختیار دیگران قرار میدهد. فرد کنشگر به حقوق معنوی آثار هموندان خود اعتقاد دارد و محتوای تولیدی ایشان را با ذکر منبع و نام منتشر میکند.
قطعا یک کنشگر محیطزیست دارای ویژگیهای زیادی است، اما شاید رعایت همین موارد به علاقمندانی که قصد دارند کنشی جدی و مستمر در عرصه محیط زیست داشته باشند کمک کند.
پایان پیام
منبع پایگاه خبری گُلوَنی
توصیه ای برای سفر به شهر ها و روستاهای جدید
بهتره قبل از ورود به جوامع محلی، کمی در مورد آداب و رسوم، هنجار ها و اعتقادات مردم آن منطقه مطالعه کنیم. اینطوری ارتباط بهتری با بومیان منطقه ایجاد می شود و لذت سفر چند برابر است. ایجاد دوستی و روابط پایدار با افراد جدید در شهر ها و روستا های دوردست خاطرات شیرینی را برای گردشگر رقم می زند، حتی این فرصت را ایجاد می کنه که با راهنمایی بومیان به مناطق بکر و زیبایی بروید که دیگر گردشگران نرفته اند.
شاید حجاب و پوشش آقایون و خانم ها بیشتر مورد توجه باشه، اما بلند بودن صدای سیستم پخش خودرو، تردد با سرعت بالا درجاده های روستایی و ایجاد رعب و وحشت و بلند شدن خاک، فریاد و خنده های ناهنجار، ریختن زباله و احترام نگذاشتن به طبیعت، نقض حریم خصوصی بومیان، گردشگری با تعداد نفرات زیاد، تردد با خودرو در میان باغ ها و مزارع، تخریب جوی آب و چیدن محصولات بدون اجازه، روشن کردن آتش در باغ ها و مزارع، دنبال کردن حیوانات اهلی و... هم می تواند آرامش و آسایش بومیان را تهدید کند.
بهتره که یه لحظه پا را از روی پدال گاز برداریم و از سرعت خود کم کنیم؛ به بومیان مناطقی که وارد شدیم بیشتر توجه کنیم و با مهربانی، صلح و دوستی نزدیکشان بشیم و لحظاتی را با ایشان بگذرانیم.
پایان پایام
#احسان_میرزائی
سه شنبه ۳ فرودین ۱۳۹۵
ساعت ۱۲
اما درهای پلاستیکی رها شده در محیط شهری و طبیعی چه میشود؟
پایگاه خبری گُلوَنی، احسان میرزایی: برخی از فعالان محیط زیست پیشنهاداتی درباره سبزه نوروز و تبدیل آن به کود کمپوست ارائه کردهاند. البته به عنوان کنشگر محیط زیست با پیشنهاد آنها مبنی بر جمعآوری سبزه و تولید کمپوست به دو دلیل مخالفم:
نخست این که شهرداریها هزاران مخزن زباله در گوشه و کنار شهرها قرار دادهاند و تا جایی که توانستهاند در مناطق گردشگری، تاریخی و حتی طبیعی مخازنی برای زباله تعبیه کردهاند. اما هنوز حجم عظیمی زباله در سطح شهرها، پارکها، مناطق گردشگری و طبیعی روی زمین رها شده است. پس چطور میتوان توقع داشت که سبزههای نوروز جمعآوری شود؟ البته این راهکار و انجام آن اقدامی شایستهای است، اما نه به عنوان راهکار.
دومین مسئله، درباره محصولی استراتژیک به نام گندم است. محصولی که بخش اعظم واردات کشور را به خودش اختصاص داده، محصولی که برای تولید یک کیلوی آن بیش از ۱۳۰۰ لیتر آب مصرف میشود و محصولی که در کشور خشک ما همچنان به شیوههای سنتی و به سختی تولید میشود؛ چطور میتوان چشم از این حقایق بست و به راحتی گفت که مردم سبزه گندم بکارند تا به کمپوست تبیدل شوند؟ این چه منطقی است که ما دانههای با ارزش را سبز کنیم و ۱۳ روز بعد به کمپوست تبدیلش کنیم؟ به نظرم گندم دقیقا صورت مسئله است و باید با تفکر و تعقل آن را حل کرد.
photo_2016-03-12_23-38-39
هدف ما در این کمپین پاسداری از فرهنگ اصیل ایرانی در کنار حفظ پایداری محیط زیست و طبیعت است. یعنی ما در اقدامی پیشگیرانه و با آیندهنگری تیزهوشانهای در پی پاسداری از فرهنگی هستیم که هزاران سال ایرانیان آن را ساخته و پرداختهاند. فرهنگی که در سیر تکامل تمدن ایران زمین، در مراحل مختلفی با توجه به اقتضای زمانه، محیط زیست، شرایط اجتماعی و دیگر عوامل موثر به دفعات بازآفرینی شده است.
به راستی که همراهان ما در کمپین سبزی نوروز ایرانیانی فهیم، دانا و تیز هوش هستند. چرا که آنها صدای پای لشکر بزرگ و بیرحم خشکسالی و مصائبی که به همراه دارند را شنیدهاند، آنها قبل از وقوع فاجعه به فکر پیشگیری از فاجعه هستند. قصد ترساندن شما را ندارم، البته شما هم بچه نیستید که بخواهم حرف ترسناکی بزنم، صرفا از شما میخواهم فیلم کوتاهی را در ذهن خود تصور کنید و ببینید که اگر در سیستم لوله کشی خانهها آب نباشد چه اتفاقی میافتد!
اما من، احسان میرزایی به عنوان ایدهپرداز و مدیر کمپین سبزی نوروز، در دومین سال اجرای کمپین تا به امروز از هرگونه پیشنهاد سازندهای استقبال کردم، برای برخی که تصویر اشتباهی از این کمپین در ذهنشان بود، وقت گذاشتم و سوء تفاهمها را بر طرف کردم. البته به احترام شما همراهان گرامی هرگز این کمپین را محلی برای جولان برخی منفعتطلبان و سودجویان دولتی و… قرار ندادم چون معتقدم کمپین و کمپینسازی ذاتا کنشی مردمی است و البته مردم نباید بدون تحقیق در مورد کمپینی از آن پیروی کنند.
از آنجا که حقوق مخاطبان برای من بسیارمهم است، فراخوان کمپین سبزی نوروز را با کلمه «پیشنهاد» شروع کردم. به معنای دیگر قصد تحمیل ایده خود را به کسی نداریم. پیشنهاد ما فقط برای بهتر شدن شرایط و امور است، که البته برخی موافق، برخی مخالف و تعداد زیادی از شهروندان به آن بیاعتنا (در ایران) هستند.
بله، نباید حقیقت را نادیده گرفت، تعداد زیادی از شهروندان آنقدر درگیر مسائل روزمره زندگی خود هستند که حتی فرصتی برای خواندن، گوش دادن و فکر کردن به پیشنهادات محیط زیستی ندارند. اما خدارا شاکرم که در این بین بسیاری از شهروندان، اهالی رسانه و دیگر دوستان کمپین مفهومی سبزی نوروز را «درک» کردند و دیدیم که در صداوسیما در برنامههای مختلفی به کمپین سبزی نوروز پرداخته شد.
کمپین مفهومی #سبزی_نوروز به شهروندان پیشنهادی ارائه کرده است که برخواسته از خرده فرهنگهای ایران زمین است. فرهنگی که در جوامع محلی و کهن ایران ریشه دارد، کاشت بذر سبزیجاتی چون تره تیزک، ریحان، شاهی و… در خانه و استفاده از آن به عنوان سبزه نوروز، در برخی نقاط یزد مرسوم است.
در پایان اگر تصمیم گرفتهاید که همراه کمپین مفهومی سبزی نوروز باشید، خواهش میکنم با تحقیق و بررسی به کمپین سبزی نورز بپیوندند و شما را به تفکر در مورد پرسشهای زیردعوت میکنم:
پیشنهاد سبزیکاری و استفاده از سبزی در سفره هفتسین چه منافاتی با فرهنگ دارد؟ اینکه شما در خانه خود بذری بکارید، آن بذر جوانه بزند، جوانه به گیاهی سبز و خوراکی تبدیل شود، از آن در سفره هفتسین استفاده کنید و روز سیزده به در آن را دور نیندازید چه منافاتی با فرهنگ و تمدن ایرانی دارد؟ آیا پذیرش مسئولیت کاشت بذر و نگهداری از آن در این روزگار باعث شادابی و نشاط در خانوادهها نمیشود؟ آیا باعث ایجاد فراگردی ارگانیک و سبز نمیشود؟ پیشنهاد استفاده از آب خاکستری بهداشتی و تولید کمپوست خانگی، که در کمپین سبزی نوروز مطرح شده است آیا با سبک زندگی سبز و فرهنگ ایرانی منافاتی دارد؟
چند سال است که سبزههای چینی سر سفرههای هفت سین ایرانی جا خوش کرده است، آیا سبزههای چینی منافاتی با فرهنگ و تمدن ایرانی ندارد؟
آیا باید دست روی دست بگذاریم تا فرهنگ و تمدن ما توسط بیگانگان مصادره و سپس تغییر داده شود؟
در این بین چه کسانی از سبزیکاری برای هفت سین ضرر میکنند؟ سود و منفعت سبزیکاری نصیب چه کسی میشود؟
پایان پیام
''...فرهنگ یک قالی پاخورده اما نا تمام، به قدمت تاریخ بشریت است. در ادوار مختلف تاریخ، بشر به تاسی از پیشینیان و بر اساس نیاز روزگار خود و اقتضای زمانه گره ای جدید به قالی افزوده و حتی هنگامی که مصلحت دانسته گره ای را برچیده و یا ادامه قالی را با رنگ و نقشی دیگر بافته است...''(احسان میرزائی)