پایان پیام
انتشار یافته در پایگاه خبری گلونی
یکی بود، یکی نبود، توی هفتا آسمون یه کهکشون؛ توی کهکشون یه سیاره، اسم اون سیاره زمین بود...
یه گوشه از زمین مرد جوان که رویای کشف ناشناخته ها را در سر داشت، از قبیله خود خارج شد.
آن ها بین صخره ها و شکاف هایی که در دل کوه بود زندگی می کردند.
لباس و غذاشون مثل ما نبود، حتی مثل مردم زمان هخامنشی هم نبود!
مرد جوان قصه ما یه روز به دل دشت و کوهستان زد...
تقریبا 40 کیلومتر از محل زندگیش دور شده بود، تا این که به دره ای رسید. تشنه و خسته بود. زیر درختی نشست و از چشمه ای که آنجا بود آب خورد.
بزرگترین سوال زندگیش این بود: من از کجا آمدم، هدف از آمدنم چه بوده و به کجا می روم!؟
یاد گرفته بود که روی سنگ ها و صخره ها کنده کاری کند، اما او که پیامی برای انتقال نداشت، پس هر چه را می دید روی صخره ها می کشید، بعد از 10هزار سال پسر بچه ی پنج ساله و کنجکاوی که رویای کشف ناشناخته ها را در سر دشت به همراه پسر عمویش برای گردش به آن دره رفتند، تصاویری از بز، گرگ، پلنگ و موجوداتی عجیب روی صخره ها دیدند و پیام مرد باستانی به انسان امروزی رسید: ''...روزگاری اینجا گرگ، بز، پلنگ زندگی می کرده اند!!!...''
#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir
#جمعه - ۱۱ - #اردیبهشت - ۱۳۹۴ - ۰۰:۱۱ بامداد
...الان وقت آن نیست که بخواهیم با قطره چکانی افکار توده را درگیر دغدغه محیط زیست کنیم، باید این مسئله مهم و مخاطره آمیز را در افکار عمومی تزریق کرد!!!...رسانه ها کوتاهی می کنند، امیدوارم دستور کار و خط مشی هر چه سریعتر به سمت و سویی رود که همانند شوکی در یک مدت کوتاه عموم شهروندان ایران را هوشیار و آگاه کند...
پیرو این خبر دردناک احتمال صادرات تخم مرغ، لبنیات و میوه به روسیه:
لینک خبر:
http://www.tasnimnews.com/Home/Single/701547
واقعا متاسفم، در این شرایط که بیشتر شهر های ایران با تنش آبی مواجه هستند و این قضیه اصلا شوخی بردار نیست، تمام سعی و تلاش مسئولین باید اینگونه باشد که مقدمات بحران آب را فراهم کنند:
.انتخاب چندین نفر از میان متخصصان و دلسوزان واقعی برای تشکیل کارگروهی ملی که با در نظر گرفتن شرایط بحرانی، مقدمات مورد نیاز را پیش بینی کرده و برای هر استان بسته هایی آموزشی (با توجه به فرهنگ، آداب و رسوم و ...) تهیه کنند.
این بسته ها باید کاربردی بوده و خیلی سریع افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهد و رسانه ها تمام و کمال در خدمت آموزش و انتشار آن باشند.
اینجور که پیش می رویم گویا محیط زیست مان حال اش خوب است و مشکل آب نداریم و قرار است این فرهنگ سازی ها تازه در افق 1404 به بار بنشیند.
...آقا من به شخصه 2 سال است که از بحران آب حرف میزنم، حتی یکی از تحقیقات دانشگاهی من با موضوع بحران آب بود! در حالی که به ظاهر هیچ ارتباطی با رشته تحصیلی ام نداشت...
الان وقت آن نیست که بخواهیم با قطره چکانی افکار توده را درگیر دغدغه محیط زیست کنیم، باید این مسئله مهم و مخاطره آمیز را در افکار عمومی تزریق کرد!!!
رسانه ها کوتاهی می کنند، امیدوارم دستور کار و خط مشی هر چه سریعتر به سمت و سویی رود که همانند شوکی در یک مدت کوتاه عموم شهروندان ایران را هوشیار و آگاه کند.
بحث بحران آب جدی است، هزاران سال تمدن ایران چه در شهر باستانی شوش که پر آب بوده، چه در سیستان و نماد تمدن اش شهر سوخته و چه در کاشان و تپه سیلک و... در حال نابودی است؛ علت این نابودی هر چه بوده تا الان باید جلو اش گرفته شود و از این به بعد فقط به دنبال تصحیح مسائلی چون سد سازی ها و انتقال غیر قانونی آب و تعطیلی کارخانجاتی چون ذوب آهن ها و ... باشیم!
درست است که تعداد زیادی از کارگران و کارمندان بی کار می شوند، درست است که زن و بچه دارند، اما آیا می خواهند زنده بمانند وبحران را پشت سر بگذارند یا صرفا می خواهند به افق های دور دست شان تا نوک قله ی موفقیت بینی های شان بنگرند!
تبادل نفت با آب هم راهکار ساده ای است؛ اما این بیشتر به خیانت می ماند تا راهکار، چرا؟
چون اگر قبل از چنین تبادلی تغییر در چگونگی مصرف آب در میان شهروندان شکل نگیرد بازنده خشک سالی خواهیم بود!
کارگروه پیشنهادی باید تمام مسائل را مد نظر قرار دهد، می دانم سرمایه داران، دلسوزان و تمام احزاب سیاسی منفعت طلب و گروه های اقتصادی نا منصف و... مخالف چنین کاری هستند...
اما ''ما'' دوستداران و فعالان محیط زیست باید کاری کنیم... حتی اگر در حد نوشتن درد و دلی اینچنین و انتشار آن بین دوستانمان و گروه های مختلف باشد.
مبادا بی تفاوت از کنار درد و دل هم بگذریم...
#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir
#پنجشنبه - ۲۰ - #فروردین - ۱۳۹۴ ۱۴:۲۰