تحلیل روند پذیرش پویش سه‌شنبه‌های بدون‌خودرو در جامعه

روشن کردن شمعی در تاریکی

فرهیختگان آنلاین: روزانه در معرض صدها پیام تبلیغاتی از طریق تلویزیون، رادیو، روزنامه، تلفن همراه، خیابان و... قرار می‌گیریم؛ اما آیا تمام این تبلیغات را می‌بینیم و به آن توجه می‌کنیم؟ پاسخ مشخص است: خیر.


چون ذهن انسان عادت کرده که پیام‌های تبلیغاتی را در رده‌ پیام‌های بی‌فایده قرار دهد و ما ناخواسته به آنها اعتنا نمی‌کنیم. به همین دلیل است که کارشناسان صنعت تبلیغات همواره در تکاپوی یافتن شیوه‌های جدیدی برای تبلیغ و تاثیر‌گذاری بر مخاطبان هستند. در ادامه دلایلی را مطرح می‌کنیم که منجر به بی‌اعتنایی شهروندان، به پیام‌های تبلیغاتی پویش سه‌شنبه‌های بدون‌خودرو می‌شود:

«پویش سه‌شنبه‌های بدون خودرو» که توسط کوروش بختیاری، فعال محیط‌زیست اراک در آذر 1394 معرفی شد، در همان گام‌های نخست که قرار بود به عموم مردم معرفی و اهدافش تبیین شود، ناگهان از سوی محمد درویش مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط‌زیست مورد توجه و حمایت قرار گرفت. این پویش قبل از پخته شدن ایده در بطن جامعه مدنی و معرفی به عموم مردم، ناگهان به راس جامعه، یعنی جایی که دغدغه‌ همه ‌چیز هست، جز محیط‌‌زیست، کشیده شد. به معنای دیگر، مخاطب عام هنوز متوجه نشده بود که حرف حساب ایده‌پرداز این پویش چیست و کلا هدفش از طرح این پیشنهاد چه بوده که پویش مانند توپی در دامن مسئولان و مدیران دولتی و نیمه‌دولتی افتاد؛ در حالی که به جرات می‌توان گفت این توپ با نیروی پشتوانه و اراده‌ مردمی به حرکت درنیامده بود.

اکنون 27 هفته از معرفی پویش سه‌شنبه‌های بدون خودرو می‌گذرد و محمد‌ درویش همچنان تلاش می‌کند با رایزنی و نامه‌نگاری توجه بانک‌ها و سازمان‌های مختلف را برای حمایت از پویش جلب کند؛ با توجه به جایگاه، روابط و قدرت تاثیرگذاری وی، باید اعتراف کرد تکه‌های پازل را برای به ثمر رسیدن پویش یکی پس از دیگری در جای مناسب قرار می‌دهد. اما همچنان جای یک تکه از پازل خالی مانده و آن حمایت مردمی برای مطالبه‌گری از مسئولان است.

البته کنشگران و برخی دوستداران محیط‌زیست همچنان پویش سه‌شنبه‌ها را ایده‌ای جدا نشدنی از بدنه‌ جامعه مدنی می‌دانند و در فضای مجازی همچنان برای جلب توجه عمومی تلاش می‌کنند و حتی برنامه‌های دوچرخه‌سواری ترتیب می‌دهند. ولی به نظر می‌آید کش و قوس‌های ناملموس باعث شده که این پویش بعد از 27 هفته آن‌طور که باید در میان مردم پیش نرود. هرچند اگر نظر محمد درویش را جویا شویم طبق یکی از پست‌هایی که در هفتمین هفته از پویش در کانال خود منتشر کرده، خواهد گفت: «تنها فرق مثبتی که امروز در سه‌شنبه بدون خودرو در مسیر پیاده‌روی از منزل تا سازمان محیط‌زیست مشاهده کردم، این بود که دو نفر در پیاده‌رو ضلع جنوبی آزادراه حکیم در آن دورها دیده می‌شوند! دو نفری که در تصاویر هفته قبل نبودند و این خودش امیدبخش است! نیست؟»

حقیقت این است که با تغییر فرستنده پیام از جامعه مدنی به بخش دولتی، دیگر نمی‌توان انتظار داشت که بازخورد مردم نسبت به پیام دولتی‌ها همانند بازخورد‌ مردم به پیام جامعه‌ مدنی باشد. به معنای دیگر، میزان تاثیرگذاری کلام کوروش بختیاری به‌عنوان فردی که دغدغه‌مند است و برای انتقال آگاهی و هشدار دادن نسبت به معضلات محیط‌زیستی سوژه‌ای را بهانه کرده تا تلنگری به مردم بزند، به مراتب بیشتر از بخشنامه‌ای دولتی است که به مردم ابلاغ می‌شود. مردم ذاتا نسبت به پیام‌های دولتی حس خوبی ندارند... . نان گران می‌شود، بنزین گران می‌شود، مرغ گران می‌شود، مسافرکش‌های شخصی ۴۰هزار تومان جریمه می‌شوند، کمربندها را ببندید و حالا خودروی شخصی به خیابان نیاورید.

وقتی مردم پیام‌ها و نماد پویش مذکور را از طریق کانال‌های رسمی دولتی و نیمه‌دولتی دریافت می‌کنند، چه تصوری خواهند داشت؟ در این حالت مردم به ظرفیت کم و فرسودگی ناوگان حمل‌ونقل عمومی اشاره و آن را شوخی فرض می‌کنند. پس قابل پیش‌بینی است که تبلیغات پویش سه‌شنبه‌های بدون خودرو همانند صدها پیام تبلیغاتی دیگری می‌شود که ذهن ما آن را در رده‌ پیام‌های بی‌فایده قرار می‌دهد و بدون اعتنا از آن می‌گذریم.

نگارنده به‌عنوان کنشگر محیط‌زیست و نخستین نفری که به پویش مذکور پیوست، انتظار داشت هدف از راه‌اندازی پویش با توجه به گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی در گام نخست جلب توجه عمومی به معضلات محیط‌زیستی و جلب مشارکت آگاهانه مردم باشد و سپس مطالبه‌گری از سوی مردم در دستور کار پویش قرار گیرد و درنهایت سازمان‌های دولتی و شهرداری‌ها با توجه به خواسته‌ مردم به تجهیز و افزایش ظرفیت ناوگان حمل‌ونقل عمومی بپردازند، مسیر‌های سبز پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری ایجاد کنند و به پروژه دولت الکترونیک جامه عمل بپوشانند. اما تا به اینجای کار شاهد بوده‌ایم که هیچ‌گونه مطالبه‌گری از سوی مردم ایجاد نشده و این پویش در سطوح بالای جامعه همچون حبابی شناور است و صرفا برخی از بانک‌ها و سازمان‌ها به همراه کارمندان‌شان از آن حمایت می‌کنند؛ البته به نظر می‌آید این حمایت نه به خاطر اعتقاد به مسئولیت‌های اجتماعی، بلکه به خاطر عقب نماندن از قافله است. به معنی دیگر این سازمان‌ها از پیوستن به پویش مذکور در پی استفاده‌های تبلیغاتی و اهداف خود هستند. این روزها مشارکت‌های اجتماعی با عنوان شیکی چون محیط‌زیست به مد تبدیل شده است و جای تعجب ندارد که هر فرد حقیقی و حقوقی بخواهد از این جریانات سهمی ببرد و وجهه‌ای محیط‌زیستی برای خود ایجاد کند. کمپین یا پویش ذاتا حرکتی مردمی و برخاسته از تفکر جامعه مدنی برای حل مسالمت‌آمیز مسائل اجتماعی است. پویش محیط‌زیستی در اصل دغدغه یک کنشگر محیط‌زیست است که ابتدا به‌عنوان یک مساله و سپس به شکل ایده و نهایتا در بسته‌ای پیشنهادی برای معرفی به مردم و مسئولان است که در آن مسیر، فلسفه و هدف پویش شرح داده شده است. پس هنگامی که پویش سه‌شنبه‌های بدون خودرو از مسیر طبیعی خود خارج شده و بدون پشتوانه مردمی به راس جامعه رسیده است، بدون وجود زیرساخت، امکانات و تسهیلات لازم نمی‌توان به مردم ابلاغ کرد که از خودروی شخصی استفاده نکنید تا هوای پاک و زندگی سالمی داشته باشید.



احسان میرزایی کنشگر محیط‌ زیست


 منبع فرهیختگان آنلاین:


http://fdn.ir/content/view/152883/1/

طرح تنفس ده ساله جنگل ها


احسان میرزائی - شهروندخبرنگار - ارتباطات و محیط زیست: آخرین وضعیت ''طرح تنفس ۱۰ ساله جنگل ها'' از زبان دکتر مهدی کلاهی:
''... نیاز است طرح تنفس بیشتر اطلاع رسانی شود و روزنامه نگاران ببیشتر به این طرح بپردازند و مردم از آن دفاع کنند...''

طرح تنفس ۱۰ ساله جنگل ها چیست؟

...تبرت را زمین بگذار: به جنگل‌ها فرصت تنفس دهیم
این نوشتار، ضمن پشتیبانی از طرح تنفس ۱۰ ساله جنگل‌های کشور (مدیریت بدون برداشت چوب)، به نگرانی‌های مخالفین پرداخته و توجه آن‌ها را به نگاه چند بُعدی به جنگل‌ها دعوت کرده و بیان می‌دارد که جنگل را فقط چوب دیدن، علم «جنگلداری» را فقط علم «تولید چوب» دیدن، وظیفه «مدیریت جنگل» را فقط تهیه و اجرای «طرح بهره‌برداری» دیدن، علم «جنگل‌شناسی» را فقط «علم نشانه‌گذاری» دیدن، و یا...، درست، علمی، منطقی، عقلانی و دقیق نیست. چوب یکی از ۴۰۰۰ فایده جنگل است. بیاییم فقط به مدت ۱۰ سال، به جای تمرکز روی برداشت چوب، بر سایر فواید جنگل‌ها تاکید کنیم. با توجه به روند رو به گسترش نابودگی جنگل‌ها و خشکیدگی کشور، اگر باز هم به فکر طبیعت نیستیم، حداقل برای خود و پایداری رزق و روزی جوامع انسانی ساکن در اطراف جنگل‌ها و شهرنشین‌ها، این کار را انجام دهید!
متن کامل را در لینک زیر مطالعه کنید:
http://npps.ir/ArticlePreview.aspx?id=1980398171226346347

#احسان_میرزائی #شهروندخبرنگار 
www.ofmedia.ir 

#دوشنبه - ۵ - #مرداد - ۱۳۹۴

هفتاد قله را دریابید

بحران زیستی هفتاد قله

میزان تلفات به شدت بالا است

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار - محیط زیست: مسئولین بحران هفتاد قله را جدی بگیرند، کاهش ناگهانی جمعیت نشخوار کنندگان کوچک خود به تنهایی درد بزرگی است، اما از حیوانات شکارچی منطقه نیز نباید غافل شد، کمبود شکار برای حیوانات شکارچی، نظم چرخه زیستی منطقه را با خطر مواجه خواهد کرد. شواهد نشان می دهد هیچ یک از لاشه های یافت شده توسط حیوانات گوشتخوار دریده نشده.
تقریبا سه هفته از شیوع طاعون نشخوارکنندگان کوچک یا PPR در منطقه حفاظت شده هفتاد قله اراک می گذرد، این بیماری تلفات قابل توجهی برجا گذاشته، طبق آمار غیر رسمی بیش از ۵۰۰ راس کل و بز و قوچ و میش بر اثر بیماری تلف شده است.
سومین عملیات پایش شامل جمع آوری اطلاعات، مستند سازی، آمار گیری، کنترل گله های دام  اهلی منطقه و پاکسازی شامل جمع آوری لاشه ها، آهک پاشی محل لاشه، دفن با آهک، معدوم سازی به کمک آتش بوده است. 
طاعون نشخوارکنندگان به انسان منتقل نمی شود، اما امکان انتقال این بیماری توسط انسان از محل آلوده به محل دیگری ممکن است.
علت شیوع بیماریی در منطقه مبهم است، اما به احتمال زیاد این بیماری قبل از شیوع در گله دام های اهلی منطقه شایع شده بوده که مسئولین امر توجه چندانی به آن نداشته اند (بر اساس دیدگاه کاربران زیر خبر منتشر شده در این لینک:http://www.iew.ir/1394/04/08/37350 )
منطقه هفتاد قله بین شهر های محلات، خمین، اراک و جاده سلفچگان به دلیجان واقع شده و دارای پراکندگی جانوری از قبیل پلنگ، گرگ، روباه، کفتار، شغال، آهو، تشی، کل و بز، قوچ و میش، خرگوش، انواع خزندگان، انواع پرندگان و حشرات می باشد. در حاشه و داخل منطقه دست کم ۲۰ روستا مسکونی وجود دارد که عمدتا به شغل دامپروری سنتی اشتغال دارند.

متن کامل گزارش بنده در خبرگزاری ایسنا را می توانید در اینجا مطالعه کنید.


احسان میرزائی - شهروندخبرنگار - محیط زیست: استفاده بهینه از پسماند تر در خانه ها

اگر فضای کافی در باغچه دارید پیشنهاد می کنم پسماند تر را در آن دفن کنید!


مزایا:


1.پولی که برای پوست میوه و آشغال سبزی داده اید دور نمیریزیم.


2.خاک باغچه حاصلخیز شده و دیگر نیاز به خرید کود و خاک نداریم.


3.در تولید کمتر پسماند شهری کمک بزرگی کرده ایم.


4.از جمع شدن شیرابه در مخازن زباله و بوی بد آن جلو گیری کردیم.


5.آرامش خاطر و وجدان راحت داریم.


6.عدد شش در انحصار پرسپولیس است.


7.فقط کمی مسئولیت پذیری و وقت می خواهد و کم کم به این کار عادت می کنیم، مثل آشغال نریختن رو زمین.


8.در صورتی که عمومی شود آب های زیر زمینی کمتر به شیرابه ها آلوده می شوند.


9.به حفظ رطوبت خاک باغچه کمک شده و آب پسماند تر هدر نمی رود.


اما اگر باغچه نداریم سه راه دیگه داریم:


اول: در اینترنت در مورد ورمی کمپوست تحقیق کنیم، اینترنت فقط وایبر و این چیزا نیست! تازه ورمی کمپوست می تواند منبع درآمد باشد.


دوم: پسماند تر خود را جمع کنیم و با همسایه یا شخصی که نزدیکبه ما است و دغدغه محیط زیست دارد هماهنگ کنیم تا در باغچه او دفن کنیم(اگر دغدغده نداره شما دغدغه را به جونش بنداز!)


سوم: استفاده از میکروپاور، روش سریع و موثر بازیافت پسماند تـر، با تایید سـازمان مدیریت پسمـاند شهرداری تهران (مجـتمع پـردازش و دفـع آرادکـوه کهریزک) اطلاعات بیشتر در آدرس: http://www.dbpco.ir/


البته پرسپولیس و استقلال بهانه است، بیایید انسان باشیم با ترک عادت های غلط که باعث تخریب محیط زیست شده، مسئولیت های فراموش شده خود را قبول کنیم به محیط زیست و خودمان کمک کنیم، مبادا روزی برسه که به خاطر بی آبی چمن ورزشگاه خشک بشه!


#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir


#دوشنبه - ۷ - #اردیبهشت -۱۳۹۴ ۲۲:۰۵


#ایران #تهران #سبز #سبززندگی_کنیم #دوستداران_محیط_زیست #طبیعت #حیوانات #آب #بحران_آب #کمبود_آب #کم_آبی #آب_مجازی #تنش_آب #محیط_زیست #زمین #خاک #کود #ورمی #باغچه #ارگانیک

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار - محیط زیست: خشکسالی ادامه دارد

متاسفانه نه تنها شهروندان عادی بلکه برخی دوستداران محیط زیست هم فکر می کنند با پر شدن دو سد تهران  خطر ''خشکسالی'' و ''کمبود آب'' رفع شده!


توجه داشته باشید، در زمستون 93 برف خیلی خیلی کمی در تهران و ارتفاعات مشرف به تهران باریده!


شاید گاهی منظره کوه های تهران سفید پوش شد، اما:


1. آیا واقعا همان مقدار برف که قدیما می بارید، الان هم باریده و در شیاره ها و یخچال های طبیعی انبار شده؟ خیر!


2. پس همان اندک برف با گرم شدن ناگهانی هوای تهران در هفته سوم فروردین 94 و بارش باران بعد از آن باعث شد تا بخش زیادی از برف ها آب شود. سیلاب حاصل دره ها و رود ها را پر کرد تا رسید به سد های لتیان و کرج!


ذخیره ای که طبق برنامه طبیعت باید در مدت زمان تقریبا 6 ماهه آب شود. تغییر زاویه زمین در مدار چرخش به دور خورشید که باعث می شود تابش در تابستان عمودی شود و آب شدن یخچال ها به مرور باعث زنده ماندن رود ها شود.


دوستانی که مرتب به درکه، دربند، گلابدره، دره حصارک و دارآبد می روند از تعییرات فصلی حجم آب رودخانه ها به خوبی خبر دارند؛ در بهار پر آب و تا آخر تابستان کم کم رودخانه ها کم آب و خشک می شوند.


 آب رود در این دره ها نیاز بسیاری از رستوران ها و خانه های پایین دست را تامین می کند.


پس پر آب شدن سد ها نشانه خوبی نیست! 


ما ذخیره ی طبیعی یخ و برف کمی برای تابستون داریم و احتمالا رودهایی که در دره های بالا گفتیم زودتر از سال های پیش خشک شوند. 


 


#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir


#جمعه - 28 - #فروردین - 1394 _ 21:55


 


#ایران #تهران #سبز #آب #بحران_آب #رود #باران #برف #دره #خشکسالی #تنش #تنش_آب 

دکتر فرور

خلاصه صحبت های دکتر فرور در نشست تخصص توسعه پایدار ، مسائل و چالش های محیط زیست و مشارکت اجتماعی


وی برای سخنرانی بر روی سن نرفت ، گفت نه من استاد شما هستم و نه شما  دانشجوی من و دو ساعت ایستاده و بسیار خودمانی صحبت کرد و نیم ساعت آخر را نشست .

دغدغه او الگو های توسعه ی پایدار و حفاظت از محیط زیست .

دکتر محمدتقی فرور 72 ساله متولد بهمن ماه از خطه ی آذربایجان.

وی در تیم تاسیس دانشگاه بوعلی سینا همدان و سپس معاون همان دانشگاه بوده ، به سیستم آموزش دبستانی و زنگ زنگی اعتقاد نداشته اند و برای یک درس چهار واحدی اکولوژی وسیله نقلیه ، پول ، استاد و ... را فراهم می کردند و برای آموزش اکولوژی دانشجویان را رهسپار دریا ، کوه و جنگل و ... می کردند.

اما در نهایت مجبور می شدند نتیجه کار را همانطور که آموزش و پرورش می خواهد تعریف کرده و گزارش دهند .

در امریکا همزمان با تحصیل در رشته ی مهندسی با دو طبقه یقه آبی (طبقه کارگر) و یقه سفید (مهندسین، محققان) در کارخانجات امریکا آشنا می شود .

گرایش وی برخلاف عرف آن زمان به یقه آبی ها بود و رفاقت بیشتری با کارگران داشت تا با یقه سفید ها به همین دلیل میان هم دانشگاهی ها انگشت نما شده بود و  از دانشگاه اخراج شد . 

وی در امریکا همراه با مردم دیگر علیه جنگ ویتنام ، استفاده از بمب اتم و سیاه و سفید فعالیت کرد.

 

تعریف وی از مهندس : ''فردی که با بهره کشی از طبقه ی یقه آبی باعث پولدار شدن بخش خصوصی و سرمایه دار امریکایی می شو ''

او با الگو های توسعه ی زمان شاه مخالف بوده به همین دلیل به جمع انقلابیون می پیوندد ، همینطور انقلاب موازی نیکاراگوئه را نیز دنبال می کرد .

''... سال ها در امریکای لاتین زندگی کردم ، مردمش من را بومی آنجا می دانند . ''

دو ماه بعد از انقلاب نیکاراگوئه به خاطر مسئولیتی که در بخش محیط زیست سازمان ملل داشته برای کمک به آنجا می رود و از وزیری سوال می کند که شما برای محیط زیست چه برنامه ای دارید ، که آن وزیر گزارشی از سیاست های محیط زیستی برای بعد از انقلاب به وی نشان می دهند . 

دکتر فرور با تعجب می پرسد شما کی فرصت کردید این کار را انجام دهید ، وزیر می گوید زمانی که ما در جنگل ها بودیم افراد نخبه در هر زمینه را جمع کردیم و الگو های جدیدی را برای توسعه ی پایدار کشور طراحی کردیم تا وقتی انقلاب پیروز شد معطل نمانیم .

وی در سال هزار و سیصد و چهل و هفت خورشیدی بعد از رشته ی ریاضیات محض و الگو سازی های طبیعی به دنبال رشته ی اکولوژی می رود .

''... آن زمان استاد من در امریکا روی مسائل محیط زیستی و مشارکت های اجتماعی بسیار کار کرده بود و در اروپا کم کم مسائل محیط زیستی عنوان می شد . 

اما در کشور های جهان سوم این موضوع اصلا مطرح نبود ، حتی نهادی برای سنجش آلودگی هوا نداشتند .''

وی در خاورمیانه ، شمال افریقا و ... فعالیت و مطالعات علمی محیط زیستی انجام می دهد و در همان سال چهل و هفت موضوع عقب ماندگی جوامع را با استاد خود و پنجاه نفر دیگر در دنیا مطرح می کند .

به مطالعه ی تاثیرات زیست محیطی سد بلند مصر که جمال عبد الناصر به کمک روس ها روی نیل ساخته بود می پردازد . 

سد از نظر مهندسی توسعه و پیشرفت بزرگی بود اما پس از مطالعات و بررسی متوجه شدیم بعد از احداث سد سیلاب هایی که از کشور اتیوپی از طریق نیل به دلتای نیل و سپس مدیترانه میریخته قطع شده و همین بر زنجیره غذای ماهی های مدیترانه و فعالیت صیادان تاثیر گذاشته ، آب دریای مدیترانه آبی تر شده ، شیوع بیماری شیستوزوم قبل از احداث سد از صفر تا پنج درصد بعد از احداث سد و حفر کانال های آب به هفتاد و پنج درصد رسید . این نمونه ای از توسعه ی ناپایدار در جهان سوم بود .

چهار سال بعد ، در سال هزار و نهصد و هفتاد دو اولین کنفرانس بین المللی محیط زیست توسط سازمان ملل برگزار شد .

او مدت ها روی سموم حشره کش ''ددت'' و جایگزین های آن و تاثیر آن بر سلامت انسان تحقیق و بررسی کرد .

نتیجه بررسی ها این بود : پشه ها نسبت به سموم مختلف بعد از یک نسل مقاوم می شدند ولی سموم وارد بدن بومیان منطقه و شیر مادران می شد . یا این حال به دلیل بازاری که به نفع سرمایه داری بود دست از توزیع سم برنمی داشتند و هر دفعه فرمول جدیدی را وارد بازار می کردند . حتی پروفسوری که کارشناس بهداشت جهانی بود می گفت ددت خوب است و می توان خورد اما در واقعیت آن بسیار سمی است.

وی علت توسعه ی ناپایدار را فساد می داند ؛ فسادی مالی که باعث می شود افراد چشم به حقایق ببندند و صرفا به دنبال منافع آنی خود باشند .

وی با طرح بزرگ تخریب سد در امریکا اشاره کرد و گفت : پارسال سیصد و پنجاه سد را در امریکا جمع کردند و در چند سال اخیر نزدیک به هزار سد در امریکا جمع آوری شده .

''... باید جلوی مهندسان را گرفت ، تصمیم به ساختن سد هیچوقت یک تصمیم شخصی نیست ، بلکه یک تصمیم اجتماعی است ... ''

 

''... سال پنجاه و سه خورشیدی خبرنگاران از هویدا پرسیدند برنامتون برای آلودگی هوای تهران چیه ، اونم جواب داد که ما یک طرح پنج ساله داریم و سپس آقای فیروز را که رییس سازمان محیط زیست بود سریع صدا زد که برای آلودگی هوا چه کردید و ...

فیروز هم به من گفت  ، منم از خدا خواسته ظرف یکی دو هفته کارگاهی بین المللی را ترتیب دادم و آن موقع بهترین برنامه جهت از بین بردن آلودگی هوای تهران را تهیه کردیم که وقتی هویدا آن را با خبرنگاران نشان داد در کمد آهنین گذاشتند تا به امروز ... 

در زمان کرباسچی باز چنین موضوعی مطرح شد که از نخبگان ایرانی سراسر دنیا کمک گرفتم و طرحی ارائه کردیم  و به تصویب رسید اما ... فساد ارتباط مستقیم با توسعه دارد و آن را نا پایدار می کند ... ''

وی در ادامه در رابطه با محصولات دستکاری شده ی ژنتیکی صحبت کرد و گفت : ''کشور های بسیاری تولید و استفاده این نوع محصولات را منع کرده اند وفقط 27 کشور جهان هستند که بنا به شرایط استفاده کننده ی آن می باشند . متاسفانه برخی سعی می کنند این نوع محصولات را وارد کشور کنند . ''

دکتر فرور در پایان نشست تخصصی الگو های توسعه پایدار ، مسائل و چالش های محیط زیست و مشارکت اجتماعی  رو به دانشجویان دانشگاه صنعتی امیر کبیر و دانشجویانی از دانشگاه تهران و ... گفت : '' ... بیایید قبل از انجام هر کاری خر خودمون را بگیریم که داری چه کار می کنی ، کار خودمان را همش زیر سوال ببریم و همیشه به خودمان مشکوک و مظنون باشیم ... ''

ایین نشست توسط دفتر توسعه پایدار دانشگاه صنعتی امیرکبیر روز یکشنبه ششم مهر از ساعت پانزده الی هفده و سی در سالن فجر آمفی تئاتر مرکزی دامشگاه برگزار شد.

# احسان میرزائی www.ofmedia.ir

#دکتر_فرور #توسعه_پایدار #دانشگاه_صنعتی_امیر_کبیر  #سد #محیط_زیست