سرطان آب

شکر نعمت نعمتت افزون کند***کفر، نعمت از کفت بیرون کند (سعدی)

و چه خوش است این روزهای پر نعمت، روزهایی که با ولعی وصف ناشدنی ذخیره آب‌های زیرزمینی را به پایان رسانده‌ایم.

روزی که فروچاله‌ها آثار تاریخی و باستانی را در کام خود فرو می‌برد.

روزی که ارومیه، گاو خونی، هامون، هورالعظیم و ده‌ها دریاچه، تالاب، آبگیر، چشمه، رود و قنات خشک می‌شود.

روزی که پی عمیق مال‌ها و برج‌ها شریان‌های طبیعی آب، سفره‌های زیر زمینی آب و قنات‌ها را خشک و نابود می‌کند!

روزی که کارخانه‌های بزرگی چون ذوب آهن، فولاد مبارکه و… سالیانه میلیاردها متر مکعب آب خورده و باز سیراب نمی‌شوند.

روزی که مرغ هسته‌ای یک پا داشت، تا چندین واحد هسته‌ای سیری ناپذیر از آب شکل گیرد.

روزی که  حفر چاه توسط مسئول نابخرد آزاد شد و شهروند نا آگاه و منفعت طلب هزاران چاه عمیق و نیمه عمیق در سراسر کشور حفر کرد. (اطراف دریاچه ارومیه بیش از ۴۰۰۰ چاه غیر مجاز است.)

روزی که سد سازی افتخار و انتقال آب راه حل بحران آب می‌شود!

روزی که این زمین مادر مرده روح از تنش برخواست تا یک بار دیگر قدرت و عظمت خود را به آدمی‌زاد نشان دهد؛ گرد و غبار شد و به چشم و ریه‌ها رفت تا مقدمه‌ای باشد بر برهوت ایران بزرگ، هشداری باشد برای آگاهان...


اکنون آینده ای نه چندان دور را تصور کنید، خبرنگار  در میان آوارگان و جنازه‌های باد کرده چنین گزارش می‌کند:

...صدای من را دارید؟

من در  میان آوارگان و جان‌باختگان قحطی بزرگ ایران هستم… این‌جا برهوت ایران است؛ ده‌ها هزار نفر قحطی زده از شهرهای خود آواره شده‌اند، آن‌ها به امید یافتن آب به هر سو می‌روند. اکنون هزاران نفر به دلیل تشنگی و نبود بهداشت کافی تلف شده‌اند.

گروه‌های شبه نظامی برای تصاحب اندک آب باقی مانده با یکدیگر پیکار می‌کنند، دیگر نه رنگی از اسلام باقی مانده و نه یادی از خدا، این‌جا همان صحرای کربلایی است که ایرانی‌ها سال‌های سال آرزو یش را داشتند، اما اکنون به طرز وحشیانه‌ای برای یک قطره آب به جان یکدیگر افتاده‌اند.

سازمان‌های بین المللی از کمک موثر برای بهبود اوضاع ابراز نا امیدی کرده‌اند.

ایرانیان دارای  تمدنی چند هزار ساله بودند، آن‌ها طی هزاران سال از تکنیک‌ها و روش‌های هوشمندانه‌ای برای رسیدن به آب، حفاظت و استفاده مستمر از آن بهره بردند. مانند تاسیسات هیدرولیکی آب‌رسانی ۳۳۰۰ سال پیش در چغازنبیل، بندها، قنات‌ها، یخچال‌ها، آب انبارها و...

اما تقریبا از ۶۰ یا ۷۰ سال گذشته تا به حال با اقدامات نابخردانه  باعث ناپایداری ذخیره‌های زیر زمینی آب شدند. سدها، چاه‌ها، موتورهای آب، محصولات کشاورزی غیر بومی، صادرات محصولات کشاورزی به شیخ نشین‌ها، روسیه و... 

سیاست و مدیریت منفعت طلبانه‌ی آب سالاران، ایران را دچار ''سرطان آب '' آب کرده است. 

پایان خبر 

#احسان_میرزائی    www.ofmedia.ir

ویرایش دوم

خشکیدگی دریاچه ارومیه

چطور  دریاچه ارومیه را از خشکیدگی نجات دهیم؟


چندین بالن مجهز به رطوبت گیر به جو فرستاده و با جذب رطوبت دریاچه ارومیه را از خشکیدگی نجات دهیم.

هوا کش های بزرگ در مرز ها نصب کرده، ابرها را به سمت بالن ها کشیده و دریاچه ارومیه را از خشکیدگی نجات دهیم.

با چند لنج یا بالگرد از قطب شمال کوه های شناور یخ را آورده و دریاچه ارومیه را از خشکیدگی نجات دهیم.

شلنگ خروجی اسپیلت ها را در رودخانه های منتهی به دریاچه قرار داده و دریاچه ارومیه را از خشکیدگی نجات دهیم.

برای چهل هزار و پانصد و هشتاد حلقه چاه غیر مجاز اطراف دریاچه مجوز بهره‌برداری صادر کرده و دریاچه ارومیه را از خشکیدگی نجات دهیم. 

از مسیر های میدان فلسطین، خیابان انقلاب، میدان آزادی؛ میدان امام حسین، خیابان انقلاب، میدان آزادی؛ خیابان جردن، خیابان ایران زمین، بلوار کاج حرکت کرده و دریاچه ارومیه را از خشکیدگی نجات دهیم.


#احسان_میرزائی

#پنجشنبه - ۱۹ - #شهریور - ۱۳۹۴ 

ساعت ۹:۵۵


#ایران #محیط_زیست #آب #خاک #زمین #جنگل #درخت #خشکسالی #دریاچه #ارومیه #خشکیدگی #نجات_ارومیه

چه کسی قنات ما را کور کرد؟

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار:‌ داستانی که در آن به دنبال مقصر خشک شدن قنات می گردیم!

یکی بود، یکی نبود
زیر گنبد کبود، روستایی بود...
روستای قصه ما سرشار از نعمت و برکت بود؛ همه می دانستند که این فراوانی به لطف قناتی است که آب پاک را به روستای آن ها می رساند.
مردم روستا طبق سنت قبل از هر کاری به آخرین چاه قنات می رفتند، سنگی برداشته و داخل چاه پرت می کردند تا صدای آب را بشنوند، هر چه صدا پر تنین تر، امیدواری و شانس انجام آن کار بیشتر! 
مثلا اگر می خواستند عروسی بگیرند، خانه بسازند، زراعت را آغاز کنند و... 
شاید آن ها می خواستند مطمئن شوند که آب همچنان هست.
اما آنطرف ماجرا، پیرمردی بود که روز های زیادی از عمر خود را زیر زمین و درون قنات سپری کرده بود.
چون او مقنی روستا بود.
پیرمرد به سنت سنگ انداختن در چاه اعتقاد نداشت و هیچگاه به روستاییان نگفت که سنگ اندازی در چاه تاثیری در روند کار های شان ندارد.
شما فکر می کنید اگر گفته بود کسی باور می کرد؟
 
 او بعد از نماز صبح از روستا خارج می شد و از چند میله بالاتر به درون قنات می رفت، داخل قنات فضای تنگ و ارتفاع کمی داشت، او به سختی و مشقت بسیار سنگ ها را از مسیر آب بیرون می کشید و از قنات محافظت می کرد؛ تا این که شمع جان پیرمرد خاموش شد...
روستاییان همچنان به سنت خود ادامه دادند، کم کم به جای صدای آب، از چاه صدای برخورد سنگ روی سنگ می آمد!
مردم علت را نمی دانستند و با کم شدن حجم آب خروجی گویا مرغ شانس روستاییان پر کشید و رفت...
.
به نظر شما پیرمرد مقنی مقصر بود یا روستاییان؟
 
 
#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir
#شنبه -۱۲ - #اردیبهشت - ۱۳۹۴ _ ۱۸:۲۳
 
 
 
بیشتر بدانیم:
 
#مقنی در لغت نامه دهخدا:
مقنی . [ م ُ ق َن ْنی ] (ع ص ، اِ) کاریزگر. (دهار). کاریزکننده . (غیاث ). این کلمه اشتغال به ساختن قنات را می رساند. (ازانساب سمعانی ). دانای مواضع آب در زمین و کننده ٔ کاریز. (ناظم الاطباء). کاریزکنه . کاریزکن . کان کن . کن کن . چاه کن . چاه جو. اَبّار. کُموش . کومش . کمانه . چاه گر. آنکه قنات یا چاه کند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- مقنی الارض ؛ هدهد. یعنی دانای مواضع آب از زمین . (منتهی الارب ). هدهد. (ناظم الاطباء). (منبع فرهنگ لغت آنلاین)
 
#کاریز یا قنات یا کهریز به مجرای تونلی شکلی که در زیر زمین کنده شده تا آب در آن جریان یابد می‌گویند. این مجرا که در عمق زمین برای ارتباط دادن رشته چاه‌هایی که از «مادر چاه» سرچشمه می‌گیرد به منظورهدایت آب و مدیریّت آب برای کشاورزی و سایر مصارف به کار گرفته می‌شود. این کانال ممکن است تا رسیدن به سطح زمین هزارها متر طول داشته باشند و سرانجام آب این کاریزها برای شرب و کشت و کار به روی سطح زمین می‌آیند که به این محل دهانه کاریز، سر قنات، یا مظهر می‌گویند. (منبع ویکیپدیا)
 
#قنات‌های ایران
طبق آمار ارائه شده در کارگاه مهندسی قنات برگزار شده در تهران در سال ۱۳۸۹ تعداد قنات‌های فعال ۳۶۳۰۰ رشته بوده و مجموع طول کوره‌های قنات ۲۱۷۸۰۰ کیلومتر و مجموع طول میله‌های قنات ۱۵۸۲۶۸ کیلومتر تخمین زده شده است. قنات زارچ با قدمت بین ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ سال و با ۷۱ کیلومتر طول به عنوان یکی از بلندترین قنات‌های ایران شناخته می‌شود. عمیق‌ترین مادر چاه نیز در شهرستان گناباد با نام قنات قصبه قرار دارد که تاریخ حفر آن به دورهٔ هخامنشی می‌رسد. طول قنات قصبه گناباد ۳۳۱۳۵ متر می‌باشد و عمق مادر چاه رشته اصلی قنات ۲۱۷ متر و عمق مادر چاه رشته انشعابی دولاب نو حدود ۳۰۰ متر می‌باشد. تنها قنات دو طبقه جهان قنات دوطبقه مون اردستان در محله مون یکی از محلات شهرستان اردستان در استان اصفهان واقع است. این قنات در این محله شامل دو طبقه‌است که که در هر طبقه آن آبی مسقل جریان دارد جالب این جاست که آب هیچ‌یک به دیگری نفوذ نمی‌کند این قنات ۸۰۰ سال پیش احداث شده‌است. (منبع ویکیپدیا)

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار - محیط زیست: خشکسالی ادامه دارد

متاسفانه نه تنها شهروندان عادی بلکه برخی دوستداران محیط زیست هم فکر می کنند با پر شدن دو سد تهران  خطر ''خشکسالی'' و ''کمبود آب'' رفع شده!


توجه داشته باشید، در زمستون 93 برف خیلی خیلی کمی در تهران و ارتفاعات مشرف به تهران باریده!


شاید گاهی منظره کوه های تهران سفید پوش شد، اما:


1. آیا واقعا همان مقدار برف که قدیما می بارید، الان هم باریده و در شیاره ها و یخچال های طبیعی انبار شده؟ خیر!


2. پس همان اندک برف با گرم شدن ناگهانی هوای تهران در هفته سوم فروردین 94 و بارش باران بعد از آن باعث شد تا بخش زیادی از برف ها آب شود. سیلاب حاصل دره ها و رود ها را پر کرد تا رسید به سد های لتیان و کرج!


ذخیره ای که طبق برنامه طبیعت باید در مدت زمان تقریبا 6 ماهه آب شود. تغییر زاویه زمین در مدار چرخش به دور خورشید که باعث می شود تابش در تابستان عمودی شود و آب شدن یخچال ها به مرور باعث زنده ماندن رود ها شود.


دوستانی که مرتب به درکه، دربند، گلابدره، دره حصارک و دارآبد می روند از تعییرات فصلی حجم آب رودخانه ها به خوبی خبر دارند؛ در بهار پر آب و تا آخر تابستان کم کم رودخانه ها کم آب و خشک می شوند.


 آب رود در این دره ها نیاز بسیاری از رستوران ها و خانه های پایین دست را تامین می کند.


پس پر آب شدن سد ها نشانه خوبی نیست! 


ما ذخیره ی طبیعی یخ و برف کمی برای تابستون داریم و احتمالا رودهایی که در دره های بالا گفتیم زودتر از سال های پیش خشک شوند. 


 


#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir


#جمعه - 28 - #فروردین - 1394 _ 21:55


 


#ایران #تهران #سبز #آب #بحران_آب #رود #باران #برف #دره #خشکسالی #تنش #تنش_آب 

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار - محیط زیست: چهاردهمین نمایشگاه جهانی محیط زیست

چهاردهمین نمایشگاه بین المللی محیط زیست ایران در حالی برگزار می شود که برخی از حاضران در این نمایشگاه خود از مخربین آب و زمین استند. 

برای نمونه کارخانجات ذوب آهن، فولاد و... که با اعلام صریح نماینده یکی از آن ها در هر ثانیه 1200 لیتر آب از زاینده رود برداشت می شود و یکی دیگر که در استان فارس بود گفت ما روزانه 900 متر مکعب مصرف آب داریم.

این ها هنوز ارزش آب را نمی دانند؛ اگر آب نباشد نمی توان با فولاد و آهن تشنگیورا رفع کرد، اما اگر فولاد و آهن کمتر باشد چه؟

اگر فولاد و آهن کمتر باشد، کمیت سرمایه داری لنگ می زند!

سرمایه داری به معنای بهره برداری از منابع طبیعی تا جایی که زمین دیگر هیچ چیز نداشته باشد، سرمایه داری یعنی انتقام، یعنی جنگ نابرابر با زمین، سرمایه داری یعنی بادکنک را آنقدر باد کنی تا بترکد!

بله، حضور کارخانجاتی که هنوز قدر آب را ندانسته و همچو دایه مهربان تر از مادر با چهارتا گواهی ایزو و یورو آمدن و استند زدند که ما برای محیط زیست فلان و بهمان کردیم!

البته جسارت حضور نابودگران زمین در چنین نمایشگاهی صرفا با حمایت های دولتی است، دولتی که به خودکفایی تاکید دارد؛ عزیز من اگر در کشور چین سوزن ته گرد تولید می شود، چه لزومی دارد ما سال های سال وقت و بودجه را هزینه مکاشفه و تولید سوزن ته گرد کنیم؟ آن چشم بادامی تحت لیسانس بهترین سوزن ته گرد را تولید می کند، حالا هی هر سال برای طرح های خود کفایی بودجه تخصیص بدهیم که چی؟ آیا این روند باعث عقب ماندگی تساعدی ما از تکنولوژی روز دنیا نمی شود؟ 

برگردیم به نمایشگاه، در طرفی غرفه های تشکل های مردمی وجود دارد، احیای زاینده رود، احیای تالاب هاب ها، جمعیت زنان مبارز با آلودگی محیط زیست، بحران آب در حوضه زاینده رود و ده ها سازمان مردم نهاد دیگر که فریاد ملت هستند، فریادی که نگذاشته اند صدایش به راس هرم سرمایه داری برسد، اما کم کم پایه های آن را می لرزاند. 

 تناقض در برگزاری و اجازه حضور برخی از صاحبان صنایع نابودگر محیط زیست جوری که کلاغ را رنگ کرده به جای بلبل عرضه می کنند جای تامل دارد.

 

#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir

دو شنبه - 4 - اسفند - 1393 _ 7:20 صبح 

 

#محیط_زیست #طبیعت #فضای_سبز #درخت #آب #بحران_آب #رود #دریا #دریاچه #سد #باران #کارخانه 

#ذوب_آهن #فولاد #خودکفایی 

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار - محیط زیست: مدیریت بحران

هشت سال پیش دندون درد داشتم، اما روزمرگی های زندگی نذاشت برم دکتر، صب تا شب جون میکندم تا آیندمو بسازم...

 بعد ادامه داد:تازه مگه پول علف خرسه که بریزم تو حلق این دندونپزشکا، چارتا مسکن می خورم، خودش خوب میشه.

 مسکن اولی دردمو خاموش کرد، روز دوم و سومم بدک نبود تا این که قرص جواب نداد. 

یه نارفیق گفت یه وخ نری دکتر پول زبون بسرو شهید کنی، بیا مطبم ردیفت کنم، نالوطی گفت کاری میکنه درد از یادم میره.

 فرداش از درد میمردم، رفتم خونش که مثل مطب دکترا درش چارتاق بود و مستقیم برد نشوندم پا بساط تریاک...

 خوب بودا اما صبح روز دوم از درد فک بیدار شدم، صورتم ورم کرده بود، داشت می ترکید.

دکتر نابلد گفت تو دردت از حد گذشته و دیگه با تریاک و... دوا نمیشه، برو اتاق کوچیکه تا دواتو بیارم.

رفتم تو اتاق، جا نبود پا دراز کنم! طرف با یسری چیزای جدید اومد تو و شروع کردم به کشیدن، یکم بعد حالم عالی بود، تو باغ قدم زدم و رفتم دریا با پری دریاییا شنا کردم...

 

خلاصه نشون به اون نشون که الان ده هزارتومن ندارم شکمم را سیر کنم، هیشکی کمکم نمیکنه و تو جامعه قد یه حیوون ارزش ندارم. تمام پول و ثروتم به خاطر ساده انگاری بر باد رفت و عمرم فنا شد و یه دندون سالمم نمونده برام...

 

#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir

یک شنبه - 7 - دی - 1393

16:47ع

 

#بحران #اعتیاد #بحران_آب #الگوی_مصرف #مصرف_گرایی #مصرف_بهینه #پول #خشکسالی #تفکرسیستمی #سیستم #معضل