مصاحبه با ساکنین شهران بعد از حادثه انفجار
بعد از انفجار شهران با ساکنین محله مصاحبه کردیم و جویای نظرشان شدیم:
مریم ۳۱ ساله گفت: ما اول فکر کردیم زلزله آمده، چون خونمون بهشدت لرزید. بعد که شعلههای آتیش رو دیدیم شک کردیم که نکنه آتشفشان باشه! آخه شنیده بودم که زمین زنده است و اینجا هم روی گسل، باز خدا رو شکر که زمستون نبود وگرنه تو سرمای هوا بدون گاز و بخاری خیلی سخت بود.
کیوان ۱۸ ساله گفت: من فوبیای سقوط هواپیما دارم، تا منفجر شد و شعلههای آتیشو دیدم، گفتم صددرصد این فضاپیمای سایوز که اشتباهی به جای قزاقستان دم خونه ما سقوط کرده.
حاج رضا ۵۷ ساله گفت: سحری خورده بودیم و بعد از نماز بچهها خوابیده بودن. به حاج خانم گفتم انگار این ماه هم از حقوق بازنشستهها خبری نیست، حاج خانم یه آهی کشید و گفت الهی به حق این لحظهها زندگیشون آتیش بگیره، که یهو زمین و زمان به هم ریخت!!! داد زدم حاج خانم ادامه نده، گرای غلط دادی…
شیما ۱۳ ساله گفت: خیلی هیجانانگیز بود، بابام سریع منو از خونه برد بیرون و من تو همون لحظه یه سلفی گرفتم که تا الان تو اینستاگرام ۶۵۳۴۲ تا لایک خورده. اما سرعت اینترنت اینجا کم شده و هی قطع میشه قراره بریم خونه خاله پری که اینترنت پرسرعت دارن.
پایان پیام
گزارشگر: #احسانمیرزائی
اگر موتور دوم که حمایت مسئولین و افراد تاثیرگذار است روشن باشد، با قدرت و سرعت بیشتری میتوانیم به مقصد برسیم.
پایگاه خبری گُلوَنی، احسان میرزایی: سال ۹۴ را به نوعی میتوان سال پویشهای محیط زیستی نامید، سالی که انواع پویش، کمپین یا کارزارها روی کار آمد؛ برخی با وجود مسائل زیاد موفق بودند و برخی به شدت مورد انتقاد قرار گرفته و از گردونه خارج شدند. دراین بین پویشهایی هم درمناسبتهای مذهبی مانند محرم، اربعین و نیمه شعبان شکل گرفت. تقریبا میتوان گفت وجهه مشترک در صورت مسئله این پویشها، ظروف یکبارمصرفی است که به شدت برای سلامتی و محیط زیست ضرر دارند.
افزایش ناگهانی استفاده از ظروف یکبارمصرف طی سالهای گذشته زنگ خطری است که مردم و مسئولین توجه کافی به آن ندارند؛ همین بیاعتنایی باعث شد تا کنشگران و دغدغهمندان محیط زیست از مناسبتهای مذهبی برای ترویج فرهنگ محیط زیستی و اطلاعرسانی در رابطه با خطرات پلاستیک استفاده کنند. این پویشها عمدتا به صورت مشارکت داوطلبانه (کمهزینه، فیزیکی و تاثیرگذار) در قالب پاکسازی در ملاء عام برگزار شدهاند.
پویشهای مناسبتی از این لحاظ حائز اهمیتاند که حضور در مراسمهای آیینی و مذهبی، خود نوعی مشارکت اجتماعی محسوب میشود و در این زمان همدلی و همزبانی بین مردم بیشتر است؛ همچنین افراد به دور از مسائل روزمره زندگی خود در مراسم شرکت میکنند. جمعیت قابل توجهی از مخاطبان در گوشه و کنار شهرها و روستاها گردِ هم جمع میشوند و کنشگران راحتتر میتوانند توجهایشان را به مسائل محیط زیستی جلب کنند. مخاطبان پویشها شامل مردم و مسئولین، مدیران هیئتها و مساجد، بانیان خیر و افراد تاثیرگذاری هستند که در جوامع محلی حرفشان خریدار دارد.
در هر صورت پویشهای مناسبتی به شیوههای مختلفی در سراسر کشور برگزار شدند؛ اما حالا که به استقبال ماه مبارک رمضان میرویم، آیا مردم، مدیران هیئتها و بانیان خیر آن هشدارها و گوشزدها را به خاطر دارند؟ آیا حاضر هستند سفرههای افطار ماه مبارک را بدون استفاده از ظروف یکبارمصرف، پهن کنند؟
قطعا پاسخ ما با توجه به توانایی کنشگران در آموزش و انتقال پیام شان در مدت برگزاری پویش، نسبی است. اما با توجه به ویژگیهایی که یکبارمصرفها برای میزبانان و بانیان خیر دارد، برای ماه رمضان امسال هم استفاده گسترده از این ظروف سرطانزا چندان دور از ذهن نیست. بازهم میزبانانی خواهند بود که سفرههایی رنگین برای افطار پهن میکنند که سرتاسر آن پلاستیک است. حال تصور کنید فردی را که دستکم ۱۶ ساعت چیزی نخورده، او کنار سفره یکبارمصرف نشسته و افطار خود را با آب جوشی که در لیوان پلاستیکی ریختهاند باز میکند، با قاشق پلاستیکی در کاسهی پلاستیکی آش میخورد و با قاشق چایخوری یکبارمصرف در لیوان شکر ریخته و هم میزند، نان را از داخل کیسه پلاستیکی خارج کرده، پنیری را که در ظرف پلاستیکی درست شده را با کارد پلاستیکی برش داده و روی نان گذاشته و خلاصه طی چند دقیقه معجونی سرطانزا را نوش جان میکند و البته میزبان خوشحال است و به خود میبالد که افطاری درخور توجهی داده است!
شکی نیست که فعالیت های فرهنگی پرهزینه و زمانبر است و تاثیرگذاری به منظور ایجاد تغییر در رفتار عموم مردم به راحتی صورت نمیگیرد؛ اما آیا قدرت، توان و استقامت کنشگران محیط زیست آن قدری است که بگوییم فرضا تا سال ۱۴۰۰ بیش از نصف مردم از یکبارمصرفها استفاده نمیکنند. شرایط فعلی جامعه، ساختار جامعه مدنی و همراهی مسئولین و افراد تاثیرگذار جامعه به شکلی است که اگر یک برنامه محیط زیستی، مثلا در یک جمع ۵۰۰۰ نفری صرفا روی ۳ نفر تاثیر بگذارد، باید کلاهمان را به هوا پرت کنیم.
گاهی حتی یک تلنگر باعث ایجاد تحول در افراد میشود؛ میتوان گفت زمینه برای کنار گذاشتن یکبار مصرفها حداقل در مواقع غیر ضروری فراهم است، اما خلاء مشارکت جدی و همکاری مستمر مسئولین وچهرههای تاثیرگذار جامعه به شدت حس میشود. پویشهای مناسبتی همانند هواپیمایی که تک موتوره کار میکند از محرم به رمضان رسیدهاند، هرچند هواپیمای ما به ایستگاهی دیگررسید، ولی سرعت آن کم و احتمال سرنگونی (فراموشی) آن بسیار بود؛ اما اگر موتور دوم که حمایت مسئولین و افراد تاثیرگذار است روشن باشد، با قدرت و سرعت بیشتری میتوانیم به مقصد برسیم.
لذا از روحانیون انتظار داریم هر چه بیشتر و به طور صریحتر آنچه را که باعث به خطر افتادن سلامت اعضای جامعه و تخریب محیط زیست و طبیعت میشود معرفی کرده و کنشگران محیط زیست را در این راه یاری کنند. روحانیتی که در منبرش میتواند به اندازه هزار کمپین تاثیرگذاری بر روی مخاطب داشته باشد.
پایان پیام
منبع: golvani.ir
در غرفه پایگاه خبری گلونی:
معرفی کمپین سبزی نوروز و ترویج سبک زندگی سبز و سبزیکاری در منازل:
گفتگو در رابطه با محیط زیست، سبزیکاری و کاشت بلوط با دانش آموزان:
رضا ساکی و من در غرفه پایگاه خبری گلونی و خانم صادقیان مجری توانمد صدا و سیما که در حال بازدید از غرفه هستند:
پایگاه خبری گُلوَنی، احسان میرزائی: ایران را توافقی محیط زیستی لازم است، توافقی که یکی از مفاد آن باید تنفس ۱۰ ساله جنگلها باشد، طرحی که دکتر مهدی کلاهی (دکترای جامعه شناسی محیط زیست از ژاپن) ارائه کرده و اکنون به طور جدی طرح تنفس را در دانشگاه تهران و سازمان محیط زیست پیگیری میکند.
در پورتال سازمان حفاظت محیط زیست آمده است: در نشست کارگروه مشترک رسانه ملی، سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگلها مقرر شد با توجه به شروع موج سفرهای تابستانی و به منظور اطلاعرسانی و آموزش همگانی برای ارتقای حفاظت از جنگلها، هشتم مرداد با عنوان روز «جنگل رمز حیات»، تعیین و برنامه های آموزشی و فرهنگی برای حفظ جنگلها برگزار شود و همه رسانهها و به ویژه شبکه خبر و شبکههای ملی و استانی صدا و سیما به طور شایستهای به آن بپردازند.
این روز نمادین، نظر به نقش جنگلها در تامین آب، هوا و امنیت غذایی، عنوان «جنگل رمز حیات» و شعار «نگذاریم بمیرد جنگل، که جهان خواهد مرد» را دارد. اما این حرکت بیتردید بدون یاری رسانههای ارتباط جمعی موفق نخواهد بود. بنابراین تقاضا داریم تا با ما در این مسیر همراه شوید. وعده ما ۸ مرداد. هر ایرانی در هر جا که هست، هر حرکتی را که میتواند برای حفظ جنگلها انجام دهد.
در این بین برخی از کارشناسان و فعالان محیط زیست این حرکت را قبول ندارند و از آن به عنوان نمایش، شعار و پوپولیسم رسانهای یاد میکنند؛ آنها به تخریب جنگلها در نقاط مختلف کشور که مستقیم یا با واسطه به دولتها و برخی سازمانها ربط دارد اشاره میکنند.
قطعا مخالفان چنین حرکت نمادینی با توجه به بحران محیط زیستی، اوضاع وخیم جنگلها و اندک فرصت باقی مانده برای نجات طبیعت از شنیدن اخباری همچون توقف کامل احداث سد شفارود بیشتر خوشحال میشوند تا سرمایهگذاری برای حرکتهای نمادین. اما آیا با قهر کردن و کنار کشیدن مسئله حل می شود؟
میدانیم مقصر اصلی و بانی تخریب جنگلها چه کسانی هستند؛ اما بهتر است از فرصت ایجاد شده استفاده بهینه کرد، تا حالا فرصت یک دقیقهای برای بیان مسئلهای مهم داشتهاید؟
حالا صداوسیما یک روز را به جنگلها اختصاص داده، تمام نقدها و دلایل مخالفت قبول، اما هنر و تخصص آن است که از این فرصت پیش آمده با زیرکی و هوشیاری بهره ببرید وگرنه کودکان هم هنگام عبور از جلوی اسباببازی فروشی اگر به خواستهشان نرسند روی زمین ولو میشوند و پایکوبان گریه میکنند.
ایران را توافقی محیط زیستی باید؛ توافقی که قوانین محیط زیستی در راس تمام قوانین باشد و همه خود را ملزم به رعایت آن بدانند.
پایان پیام
منبع: http://golvani.com/1394/05/07/golvani-2467