احسان میرزائی - شهروندخبرنگار: پیامی از دوران باستان

یکی بود، یکی نبود، توی هفتا آسمون یه کهکشون؛ توی کهکشون یه سیاره، اسم اون سیاره زمین بود...


یه گوشه از زمین مرد جوان که رویای کشف ناشناخته ها را در سر داشت، از قبیله خود خارج شد. 


آن ها بین صخره ها و شکاف هایی که در دل کوه بود زندگی می کردند.


لباس و غذاشون مثل ما نبود، حتی مثل مردم زمان هخامنشی هم نبود!


مرد جوان قصه ما یه روز به دل دشت و کوهستان زد...


تقریبا 40 کیلومتر از محل زندگیش دور شده بود، تا این که به دره ای رسید. تشنه و خسته بود. زیر درختی نشست و از چشمه ای که آنجا بود آب خورد. 


بزرگترین سوال زندگیش این بود: من از کجا آمدم، هدف از آمدنم چه بوده و به کجا می روم!؟


یاد گرفته بود که روی سنگ ها و صخره ها کنده کاری کند، اما او که پیامی برای انتقال نداشت، پس هر چه را می دید روی صخره ها می کشید، بعد از 10هزار سال پسر بچه ی پنج ساله و کنجکاوی که رویای کشف ناشناخته ها را در سر دشت به همراه پسر عمویش برای گردش به آن دره رفتند، تصاویری از بز، گرگ، پلنگ و موجوداتی عجیب روی صخره ها دیدند و پیام مرد باستانی به انسان امروزی رسید: ''...روزگاری اینجا گرگ، بز، پلنگ زندگی می کرده اند!!!...''

 


#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir


#جمعه - ۱۱ - #اردیبهشت - ۱۳۹۴ - ۰۰:۱۱ بامداد

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار - ارتباطات: آداب حضور در شبکه های اجتماعی و ارتباطی

هیجان تایپی چیست؟

اما با ظهور شبکه های ارتباطی مانند وایبر و... سرعت ارتباطات میان افراد هم زیاد شده. 

گاهی در فکر ما هزاران واژه است که از مغز توقع داریم خیلی سریع آن را به جمله و انگشتان بی نوای ما به نوشتار تبدیل اش کنند.

آیا توقع داریم انگشتان کار زبان و گفتار را انجام دهند! آن هم در فضایی محدود و با صفحه کلیدی کوچک!

در حالی که ارتباط ما در دنیای واقعی چه تک به تک و چه گروهی، چهره به چهره بوده و زبان بدن بخش اعظم ارتباط را انجام می داد، ما هیچوقت در گفت و گوی دوستانه ی حضوری برای صحبت کردن اجازه نمیگیریم، سعی می کنیم طرف مقابل صحبت اش تمام شود و ما در ادامه صحبت می کنیم، حتی فراز و فرود های صدا هم نشانه ای بر ادامه داشتن یا پایان صحبت است. در صحبت حضوری پس و پیش واژگان مشخص کننده مفهوم اصلی واژگانی است که چند کاربرد دارند و احتمال سو تفاهم به حداقل می رسد.

پس در میابیم که گفت و گو در فضای مجازی مخصوصاً در گروه ها نیاز به تمرکز بیشتر دارد!

مخصوصا که هر پیام ارسال شده در گروه به تعداد اعضای گروه بازخورد دارد!

نام این مسئله را در فضای مجازی '' هیجان تایپی'' گذاشتم، فرض کنید در گروه سر موضوعی گفت و گو می کنید و دست کم 5 نفر عضو فعال در حال بیان دیدگاه خود هستند!

هیجان تایپی در اعضا باعث می شود به محض نوشتن جمله ای کوتاه، کلید ارسال را بفشارند و دوباره شروع به تایپ کنند، اگر هر 5 نفر به این روش دیدگاه خود را بگویند چه مشکلی پیش می آید؟

شبکه های ارتباطی در گوشی های هوشمند تا حدودی نو پا هستند، چون هنوز تاثیر منفی آن بر بینایی بروز پیدا نکرده. 

اعضای گروه باید سه یا چهار خط در میان جملات یک نفر را پیدا کنند و به هم بچسبانند و درک کلی از دیدگاه متفرق او به دست آورند، شاید ذهن بتواند برای مدتی به صورت ترتیبی دیدگاه ها را بخواند و دیدگاه دیگران را به تفکیک درک کند اما در بلند مدت این مسئله باعث خستگی چشم و مغز و کسالت کاربر می شود. 

مخصوصا اگر فردی در ابتدا وارد بحث نشده باشد، شاید اوایل مطالب ارسالی را بخواند، اما افتراق پیام های ارسالی اعضا باعث می شود دفعات بعد گروه را خیلی سرسری چک کند برود!

در حالی که مطالعه درست و آگاهی از رویداد های گروهی حق او است؛ وی کم کم به دلیل عدم تحقق خواسته و نیازش در گروه زده خواهد شد و منفعل می شود!

چه کنیم؟

در هر گروه مجازی که عضو هستیم، سعی کنیم دیدگاه، پاسخ دیگر اعضا و... را تا جای ممکن در یک پست ارسال کنیم!

هنگام نوشتن آرامش داشته باشیم، خود را کنترل کنیم و بدانیم که در هیچ مسابقه ای شرکت نکردیم؛ تمرین کنیم که وحدت را در تایپ کرد رعایت کنیم و از واژگان مثبت و پر قدرت استفاده کنیم.