پایگاه خبری گُلوَنی، احسان میرزائی: بدا به حال ما که حتی دیدن عکس جسد آیلان (کودک پناهجوی سوری) در ساحل دریا وجدان ما را بیدار نکرد.
برخی از کنشگران محیطزیست از آن طرف بام افتادهاند؛ یعنی آنقدر که به دنبال دادخواهی از مسائل مختلف جلوی پردیسان تجمع میکنند و در فضای مجازی مطلب مینویسند، دیگر چیزی به عنوان حقوق کودکان را نمیبینند و یا حتی به آن اعتقاد ندارند. البته این گلایه به آن معنا نیست که از فردا صرفاً به حقوق کودکان بپردازیم و از دیگر اصول غافل شویم، خیر. آگاه بودن به حقوق شهروندی، حقوق حیوانات، حقوق کودکان و دیگر موارد از اصلیترین نیازهای یک کنشگر جامعه مدنی است. کنشگران باید بتواند در حوزه تخصصی خود از این اصول بهجا و درست استفاده کرده و چهارچوب کارِ خود را چنان تنظیم کند که مو لای درزِ آن فعالیت نرود.
برای نمونه، یک کانون محیطزیستی در تهران کودکان را به جمعآوری فیلترسیگار در پارک لاله و بوستان کودک ترغیب و تشویق کرده و گزارش تصویری آن را نیز در فضای مجازی منتشر کرده است. (البته بحث انتشار تصویر کودکان در رسانه ملی و فضای مجازی نیز یکی از موارد نقض حقوق کودکان است)
شما که این یادداشت را میخوانی، آیا به دختر یا پسر خردسالتان اجازه میدهید به فیلتر سیگاری که روی زمین افتاده و حاوی صدها نوع سم مضر است، دست بزند؟
کودکان از بدو تولد تا چندین سال بعد همواره نیازمند توجه ویژه، هدایت، حمایت و راهنمایی والدین خود هستند، به همین دلیل است که والدین وقتی مجبور میشوند کودک خود را در خانه تنها بگذارند، بارها به او تاکید میکنند که سمت وسایل تیز و برنده نروند و با اجاق گاز بازی نکنند. طبق تعریف سازمانمللمتحد افراد تا ۱۸ سالگی کودک محسوب میشوند، در این دوران نباید از کودک توقع داشت که رفتار و واکنشهایی مانند بزرگسالان داشته باشند.
امروزه رسانهها برای تأثیرگذاری قطعی بر ذهن مقاوم و غیر قابل نفوذ مخاطبان بزرگسال، از تصویر کودکان بهره میبرند. به کارت ویزیت یا تیزر تبلیغات برخی خیریهها و همینطور به تبلیغات تجاری تلویزیون و به شیوهی بهرهگیری از کودکان توجه کنید.
این روش تبلیغی با بهرهبرداری منفعتطلبانه از معصومیت و ضعف کودک بیپناه قصد دارد مستقیم بر احساسات مخاطبان تأثیر بگذارد و جای تأسف دارد که چنین روشی امروز در بین سمنهای محیط زیستی رواج پیدا کرده است. در حالی که “حفظ زمین برای آیندگان” اصلیترین شعار کنشگران محیطزیست است، ایشان ناخواسته ادامهدهندهی روشی غیر انسانی هستند و برای رسیدن به هدف خود (حفظ زمین برای آیندگان) حقوق اولیهی کودکان (آیندگان) را زیر پا میگذارند. شوربختانه این کجروی یا برداشت اشتباه امروز وجود دارد و کنشگران محیطزیست و پدران و مادران به آن آگاه نیستند!
اما مسئله جایی بغرنجتر میشود که اگر تا دیروز برای حل هر مسئلهای در جامعه نسخه ”فرهنگسازی” (روشی منسوخ شده در غرب و غیر حقیقی در ایران) تجویز میشد، امروز مُد شده که هر مسئلهای را به ”آموزش کودکان” ربط میدهند. البته تشخیص تا حد زیادی درست است، اما روش درمانی مانند همیشه ”خوددرمانی” است. خوددرمانی در نهایت منجر به حادتر شدن مسئله میشود. دور از جانتان، همه کارشناس هستیم و اصولاً به مشاوره گرفتن از اهل فن اعتقادی نداریم. نگارنده امیدوار است در درجه اول پدر و مادرها و سپس کنشگران محیطزیست و مسئولان حداقل یکبار پیمان جهانی حقوق کودکان را مطالعه کنند. سخت است که تعصبات را کنار بگذاریم و کار را به کارشناسان و متخصصان بسپاریم؛ اما این بهترین و تنهاترین راه برای ارائهی آموزشهای استاندارد است. ما موظف هستیم که به کرامت و شخصیت کودکان احترام بگذاریم و برای پایداری و استمرار صلح، امنیت، آرامش و سلامت کودکان که تصمیم گیران آیندهی جامعه هستند تلاش کنیم.
پایان پیام
منبع پایگاه خبری گلونی: www.golvani.ir
مصاحبه با ساکنین شهران بعد از حادثه انفجار
بعد از انفجار شهران با ساکنین محله مصاحبه کردیم و جویای نظرشان شدیم:
مریم ۳۱ ساله گفت: ما اول فکر کردیم زلزله آمده، چون خونمون بهشدت لرزید. بعد که شعلههای آتیش رو دیدیم شک کردیم که نکنه آتشفشان باشه! آخه شنیده بودم که زمین زنده است و اینجا هم روی گسل، باز خدا رو شکر که زمستون نبود وگرنه تو سرمای هوا بدون گاز و بخاری خیلی سخت بود.
کیوان ۱۸ ساله گفت: من فوبیای سقوط هواپیما دارم، تا منفجر شد و شعلههای آتیشو دیدم، گفتم صددرصد این فضاپیمای سایوز که اشتباهی به جای قزاقستان دم خونه ما سقوط کرده.
حاج رضا ۵۷ ساله گفت: سحری خورده بودیم و بعد از نماز بچهها خوابیده بودن. به حاج خانم گفتم انگار این ماه هم از حقوق بازنشستهها خبری نیست، حاج خانم یه آهی کشید و گفت الهی به حق این لحظهها زندگیشون آتیش بگیره، که یهو زمین و زمان به هم ریخت!!! داد زدم حاج خانم ادامه نده، گرای غلط دادی…
شیما ۱۳ ساله گفت: خیلی هیجانانگیز بود، بابام سریع منو از خونه برد بیرون و من تو همون لحظه یه سلفی گرفتم که تا الان تو اینستاگرام ۶۵۳۴۲ تا لایک خورده. اما سرعت اینترنت اینجا کم شده و هی قطع میشه قراره بریم خونه خاله پری که اینترنت پرسرعت دارن.
پایان پیام
گزارشگر: #احسانمیرزائی
ناجا به کمک محیط زیست بیاید
نیروی انتظامی از توان و ظرفیت لازم برای مقابله با این دسته از مجرمان و ضبط پرندگان و حیوانات قاچاق، برخوردار است.
پایگاه خبری گُلوَنی، احسان میرزائی: نیروی انتظامی برای حفاظت از محیطزیست به سازمان محیطزیست کمک کند.
فصل مهاجرت پرندگان قصه ای پرغصه از نسلکُشی گونههای مختلف مهاجران در ایران را حکایت میکند، اما این حکایت تلخ با شروع فصل بهار به شکل تجارتی نا جوانمردانه و دور از انسانیت، که سرقت از لانهی جانداران است ادامه دارد.
سارقان طبیعت جوجه وبچهی انواع پرندگان و حیوانات را پس از تولد و قبل استقلال کامل از لانهها میدزدند و برای فروش به شهرها منتقل میکنند. سازمان حفاظت محیطزیست شمارهی ۱۵۴۰ را برای گزارش فروش غیر قانونی حیوانات و پرندگان اعلام کرده است، اما گویا مصیبت آنقدر بزرگ است که تماس گرفتن با این شماره هم دردی دوا نمیکند.
کنشگران و دوستداران محیط زیست و حیوانات از سازمان حفاظت محیطزیست توقع دارند تا این خط تلفن همانند دیگر شمارههای اضطراری کشور (مانند ۱۱۰و ۱۲۵) پس از دریافت گزارش سریعا وارد عمل شود. پیشنهاد میشود سازمان حفاظت محیطزیست برای رفع خلاء نیرو و همینطور اقدام موثر با نیروی انتظامی وارد مذاکره شود، بهنظر میآید نیروی انتظامی از توان و ظرفیت لازم برای مقابله با این دسته از مجرمان و ضبط پرندگان و حیوانات قاچاق، برخوردار باشد.
پایان پیام
اگر موتور دوم که حمایت مسئولین و افراد تاثیرگذار است روشن باشد، با قدرت و سرعت بیشتری میتوانیم به مقصد برسیم.
پایگاه خبری گُلوَنی، احسان میرزایی: سال ۹۴ را به نوعی میتوان سال پویشهای محیط زیستی نامید، سالی که انواع پویش، کمپین یا کارزارها روی کار آمد؛ برخی با وجود مسائل زیاد موفق بودند و برخی به شدت مورد انتقاد قرار گرفته و از گردونه خارج شدند. دراین بین پویشهایی هم درمناسبتهای مذهبی مانند محرم، اربعین و نیمه شعبان شکل گرفت. تقریبا میتوان گفت وجهه مشترک در صورت مسئله این پویشها، ظروف یکبارمصرفی است که به شدت برای سلامتی و محیط زیست ضرر دارند.
افزایش ناگهانی استفاده از ظروف یکبارمصرف طی سالهای گذشته زنگ خطری است که مردم و مسئولین توجه کافی به آن ندارند؛ همین بیاعتنایی باعث شد تا کنشگران و دغدغهمندان محیط زیست از مناسبتهای مذهبی برای ترویج فرهنگ محیط زیستی و اطلاعرسانی در رابطه با خطرات پلاستیک استفاده کنند. این پویشها عمدتا به صورت مشارکت داوطلبانه (کمهزینه، فیزیکی و تاثیرگذار) در قالب پاکسازی در ملاء عام برگزار شدهاند.
پویشهای مناسبتی از این لحاظ حائز اهمیتاند که حضور در مراسمهای آیینی و مذهبی، خود نوعی مشارکت اجتماعی محسوب میشود و در این زمان همدلی و همزبانی بین مردم بیشتر است؛ همچنین افراد به دور از مسائل روزمره زندگی خود در مراسم شرکت میکنند. جمعیت قابل توجهی از مخاطبان در گوشه و کنار شهرها و روستاها گردِ هم جمع میشوند و کنشگران راحتتر میتوانند توجهایشان را به مسائل محیط زیستی جلب کنند. مخاطبان پویشها شامل مردم و مسئولین، مدیران هیئتها و مساجد، بانیان خیر و افراد تاثیرگذاری هستند که در جوامع محلی حرفشان خریدار دارد.
در هر صورت پویشهای مناسبتی به شیوههای مختلفی در سراسر کشور برگزار شدند؛ اما حالا که به استقبال ماه مبارک رمضان میرویم، آیا مردم، مدیران هیئتها و بانیان خیر آن هشدارها و گوشزدها را به خاطر دارند؟ آیا حاضر هستند سفرههای افطار ماه مبارک را بدون استفاده از ظروف یکبارمصرف، پهن کنند؟
قطعا پاسخ ما با توجه به توانایی کنشگران در آموزش و انتقال پیام شان در مدت برگزاری پویش، نسبی است. اما با توجه به ویژگیهایی که یکبارمصرفها برای میزبانان و بانیان خیر دارد، برای ماه رمضان امسال هم استفاده گسترده از این ظروف سرطانزا چندان دور از ذهن نیست. بازهم میزبانانی خواهند بود که سفرههایی رنگین برای افطار پهن میکنند که سرتاسر آن پلاستیک است. حال تصور کنید فردی را که دستکم ۱۶ ساعت چیزی نخورده، او کنار سفره یکبارمصرف نشسته و افطار خود را با آب جوشی که در لیوان پلاستیکی ریختهاند باز میکند، با قاشق پلاستیکی در کاسهی پلاستیکی آش میخورد و با قاشق چایخوری یکبارمصرف در لیوان شکر ریخته و هم میزند، نان را از داخل کیسه پلاستیکی خارج کرده، پنیری را که در ظرف پلاستیکی درست شده را با کارد پلاستیکی برش داده و روی نان گذاشته و خلاصه طی چند دقیقه معجونی سرطانزا را نوش جان میکند و البته میزبان خوشحال است و به خود میبالد که افطاری درخور توجهی داده است!
شکی نیست که فعالیت های فرهنگی پرهزینه و زمانبر است و تاثیرگذاری به منظور ایجاد تغییر در رفتار عموم مردم به راحتی صورت نمیگیرد؛ اما آیا قدرت، توان و استقامت کنشگران محیط زیست آن قدری است که بگوییم فرضا تا سال ۱۴۰۰ بیش از نصف مردم از یکبارمصرفها استفاده نمیکنند. شرایط فعلی جامعه، ساختار جامعه مدنی و همراهی مسئولین و افراد تاثیرگذار جامعه به شکلی است که اگر یک برنامه محیط زیستی، مثلا در یک جمع ۵۰۰۰ نفری صرفا روی ۳ نفر تاثیر بگذارد، باید کلاهمان را به هوا پرت کنیم.
گاهی حتی یک تلنگر باعث ایجاد تحول در افراد میشود؛ میتوان گفت زمینه برای کنار گذاشتن یکبار مصرفها حداقل در مواقع غیر ضروری فراهم است، اما خلاء مشارکت جدی و همکاری مستمر مسئولین وچهرههای تاثیرگذار جامعه به شدت حس میشود. پویشهای مناسبتی همانند هواپیمایی که تک موتوره کار میکند از محرم به رمضان رسیدهاند، هرچند هواپیمای ما به ایستگاهی دیگررسید، ولی سرعت آن کم و احتمال سرنگونی (فراموشی) آن بسیار بود؛ اما اگر موتور دوم که حمایت مسئولین و افراد تاثیرگذار است روشن باشد، با قدرت و سرعت بیشتری میتوانیم به مقصد برسیم.
لذا از روحانیون انتظار داریم هر چه بیشتر و به طور صریحتر آنچه را که باعث به خطر افتادن سلامت اعضای جامعه و تخریب محیط زیست و طبیعت میشود معرفی کرده و کنشگران محیط زیست را در این راه یاری کنند. روحانیتی که در منبرش میتواند به اندازه هزار کمپین تاثیرگذاری بر روی مخاطب داشته باشد.
پایان پیام
منبع: golvani.ir
معتقدم سیستم آموزشی (حفظ کن و نمره بگیر) باعث پیشرفت مملکت و جویندگان دانش نمیشه. این سیستم به درد نخور در گوشت و پوست برخی استادان محترم و صد البته فرهیخته و روشنفکرم رخنه کرده. شوربختانه در بلاد کفر اندیشمندان و دانشمندانی هستند که نظریه هایی در حوزه علوم انسانی ارائه کردن. این نظریه ها هم شده درس های دانشگاهی؛ باز دانشجویان در دور باطل سیستم آموزشی ایران باید آن ها را حفظ کنن و امتحان بدن!!!
منظورم اینه که اینجوری علم کمی تولید میشه؛ روز به روز از فرهنگ خودمون دورتر شده و غربی تر میشیم! اینجوری همش تلاش می کنیم نظریه هایی که قابلیت تعمیم به مملکتمون نداره را هی بخونیم و هی به زور به خودمون نسبت بدیم!
در حالی که خودمون متفکر و اندیشمند کم نداشتیم و نداریم، باید بریم دنبال اندیشمندان غربی که کلا تفکرشان در فضا و فرهنگ بسیار متفاوتی از جامعه ما شکل گرفته و به زور خودمونو در قالب نظریه های اونا قرار بدیم.
کلا ساختار فکری من با این سیستم آموزشی در تضاد است و تلاش میکنم فضای جامعه و جهان را از دریچه عقل و درک خودم ببینم و تعریف کنم؛ هرچند دیدگاهی ناچیز و خام دارم.
فرهنگ چیست؟
احسان میرزائی: ''...فرهنگ یک قالی پاخورده و نا تمام است؛ این قالی قدمتی برابر با عمر بشر روی زمین دارد و از نقطه ای به نقطه دیگر و از جامعه ای به جامعه ی دیگر متفاوت است. بشریت در ادوار مختلف تاریخ به تاسی از پیشینیان و بر اساس نیاز روزگار خود و اقتضای زمانه گرهای جدید به قالی افزوده و حتی هنگامی که مصلحت دانسته گرهای را برچیده است؛ یا گاهی ادامه قالی را با رنگ و نقشی دیگر بافته است. به عبارت دیگر فرهنگ با تمام عناصری که دارد در طول تاریخ همواره دستخوش تغییرات و بازآفرینی هایی شده است... محیط طبیعی یکی از عوامل موثر در شکل گیری، تغییر و بازآفرینی فرهنگ است، عامل بعدی انسانی است که می توان آن را به دو دسته خود خواسته و ناخواسته تقسیم کرد:
۱.عامل خود خواسته انسانی: بخشی از آن باز به محیط طبیعی بر میگردد و بخشی به تصمیمات کلان هر جامعه، مانند: دستورات حاکمان، نقش تجار، نقش ریش سفید ها و بزرگان قبایل و طوایف، نقش کد خداها، نقش شورا ها و مصوبات جدید و...
بخشی هم به درون خانواده ها و به واسطهی یک وصیتنامه و یا یک اتفاق ناخوشایند، فراموش کردن یا نپذریفتن بخشی از فرهنگ توسط افراد جامعه و... باز میگردد. پس تغییر در فرهنگ یک شبه نبوده و معمولا با مقاومت جامعه و افراد مواجه شده است.
اما نقش محیط طبیعی بر فرهنگ: جامعه ای ناگهان با بحران خشک سالی مواجه میشود و مردم برای حفظ بقا و حفظ قدرت، حفظ شهر و روستا، تامین غذا و آب، تدابیر و تصمیماتی را اتخاذ می کرده اند که شاید تا قبل از آن مرسوم نبوده یا به نوعی خارج از عرف بوده است. مانند کوچ آریایی ها به فلات ایران یا اختلال در برنامه کوچ عشایر همدان در سال ۱۳۹۴ به دلیل خشک سالیکه طبق تفکر سیستمی اختلال در برنامه کوچ به ترتیب بر دیگر رفتار ها و فعالیت های عشایر تاثیر میگذارد.
۲. عامل ناخواسته انسانی: یعنی جامعه ای دیگر باعث ایجاد تغییر در فرهنگ و سبک زندگی جامعه ای شود. مانند حمله اعراب به ایران که باعث تغییر دین ایرانیان شد و سپس حمله مغول ها به ایران که منجر به مسلمان شدن مغول ها و تغییر سبک زندگی ایشان شد. البته همجواری دو فرهنگ در حالت صلح نیز میتواند باعث تلفیق و حتی غلبه فرهنگ جامعه ای بر فرهنگ جامعه ی دیگر شود و...
تا به اینجا دریافتیم که فرهنگ پویا، منعطف و تحول پذیر است، فرهنگ امروز ما نیز دستخوش تغییرات ناملموسی بوده که با مطالعه تاریخ معاصر می توان آن را درک کرد. مانند لباس های سنتی اقوام ایرانی که دقیقا برگرفته از فرهنگ و شرایط اقلیمی مناطق خاص هر قوم بوده و در حال حاضر طی فرایندی چند ده ساله به لباس های یک شکل و پوشش جهانی تغییر کرده است.
... فرهنگ از مجموعه عناصری چون هنجارها و ارزشها، عقاید و باورها، نماد ها و صنایع فرهنگی هنری، دین و مذاهب تشکیل شده است. یکی از قابلیت های فرهنگ ایجاد انطباق و سازگاری به کمک عانصر گفته شده، میان (انسان با انسان) و (انسان با محیط طبیعی) و (محیط طبیعی با انسان) است...'' (احسان میرزائی)
دوستان الان فصل تخمریزی لاکپشت ها در سواحل خلیج فارس است.
هنوز هم عده ای از مردم فکر میکنند تخم لاکپشت کلی ویتامین دارد و یک نعمت الهی است، پس تا میتوانند تخم لاکپشت جمع کرده و نیمرو میکنند!
درحالی که گونه های مختلفی از لاکپشت ها در معرض انقراض هستند، مانند لاکپشت پوزه عقابی که در لیست قرمز IUCN قرار دارد.
باید بدانیم که هر یک از موجودات زنده روی زمین چه به اندازه باکتری ها، ریز باشند و چه به اندازه نهنگ ها بزرگ، نقش و جایگاه خاصی در اکوسیستم مناطق و جهان هستی دارند.
پس لطفا اگر در شهرها و روستاهای ساحلی هستید به کمک یکدیگر از تاراج تخم لاکپشت ها جلوگیری کنید.
البته حفاظت و حمایت از لاکپشتها مسئلهای جهانی است و در کشور ما نیاز به توجه و حمایتی ملی دارد. حتی اگر در تبریز و مشهد هم هستید در قبال حفظ بقای لاکپشت ها مسئول هستید.
ارادتمند شما
#احسان_میرزائی
یکشنبه - ۱۵ - #فروردین - ۱۳۹۵
ساعت:۸:۴۲
به این کانال محیطزیستی بپیوندید
محتوای کانال:
فرهنگی، هنری و محیطزیستی
مدیر کانال:
احسانمیـرزائی،کنشگرمحیطزیست
چطور نحسی روز۱۳ را رفع کنیم؟
برای رفع نحسی، دار و ندارتان را در جیب رمال و فالگیر نریزید. در روز سیزدهبهدر زباله کمتری تولید کنید و سپس راهکارهای رایگان و محیط زیستی ما را بخوانید:
۱. در هر گروه یکنفر بازرس نحسی روز سیزده شود و مسئولیت اطلاعرسانی و هدایت همراهانِ خود را از ابتدا تا انتهای روز بر عهده بگیرد، این کار لازم است.
۲. سوزاندن زمینی با میلیاردها سال قدمت و شکستن درختانی مانند بلوط که رشدی بسیار کُند دارند، آن هم فقط برای یک وعده غذا و سیرشدن شکم عمل نحسی است. پس برای کبابپختن از منقل و ذغال آماده استفاده کنید، با این روش کارتان خیلی هم راحت میشود.
۳. از همراه بردن وسایل غیر ضروری خودداری کنید، تا حمل و نقل وسایل مورد نیاز راحت باشد. یکی از نحسیها همراه داشتن بار اضافه است، مانند افکار مغشوش و پریشانی چون حسادت و کینه که ذهن افراد را درگیر میکند و نمیگذارد از لحظات زندگی لذت ببرند.
۴. از اسب آهنین خود پیاده شوید، شاید فلسفه سیزدهبهدر پیوند مجدد انسان با طبیعت باشد. اگر با راندن در طبیعت نهالی زیر چرخهای خودرو شما له شود، نحسی کُشتن نهال و گیاهان را مفت به جان خریدهاید.
۵. از سفره و ظروف یکبارمصرف استفاده نکنید. یکبار مصرفها از جمله نحسیهای روزگار هستند؛ نحسی یکبار مصرفها صدها سال گریبان خودتان و فرزندانتان را میگیرد و وِل نمیکند.
۶. گوش شنوایی برای نصیحتهای حکیمانهی پدربزرگ و مادربزرگها داشته باشید. موبایل و تبلت هم کمکم دارند اون روی نحسشان را نشان میدهند، پس روز ۱۳ موبایل و تبلت را ممنوع کنید. سیزدهبهدر فرصت خوبی است تا بزرگترها از ارزش و اهمیت طبیعت و حیوانات برای کوچکترها بگویند. قطع ارتباط نسل جدید با نسل قدیم و منتقل نشدن فرهنگ شفاهی نوعی ناهنجاری اجتماعی بوده و بسیار نحس است.
۷. مصرف روغن و نمکِ زیاد، یکی دیگر از نحسیهای روزگار است، پس باقی مانده غذای روز سیزده را در طبیعت رها نکنید، تا مبادا حیوانات و پرندگان دچار چاقی مفرط و فشارخون شوند!
۸. مراقب جوانه گیاهان باشید، چرا که شما برای آشتی و دوستی به طبیعت رفتهاید و اگر طبیعت را زیر پا لِه کنید، با شما قهر میکند. قهر طبیعت هم یکی از نحسترین اتفاقات تاریخ بشری است.
۹. سیزدهبهدر روز آرامش و آسایش در طبیعت است؛ پس مراقب باشید فرزندتان با تهمانده زاغه مهمات چهارشنبهسوری، طبیعت را منفجر و دِژِ اعصاب دیگر خانوادهها را تخریب نکند.
۱۰. سهراب هم گفته بود که آب را گِل نکنید، پس در مسیر و جریان رودها و چشمهها، جویها و قناتها خللی ایجاد نکنید. آب آرامش بخش است و بی منت انرژیهای منفی شما را میگیرد. آب مایه حیات است و اگر آب نباشد نحسی زندگیتان را فرا میگیرد.
۱۱. بالابردن صدای سیستم صوتی خودرو باعث آزار دیگر خانوادهها و حیوانات میشود. پدر و مادرها در این مورد بیخیال نباشند و نگویند که حالا یه روز آمدیم بیرون خوش باشیم یا جوانند و…! همین یک روز یک روز ها باعث عادی شدن رفتار غلط برای کودکان و نوجوانان است. خودخواهی و فخرفروشی از دیگر مصادیق نحسی است. اگر در روز سیزده هزار تا گره هم به سبزه بزنید و برای تغییر در خود تلاش نکنید، فایده ندارد و همچنان در نحسی مطلق باقی میمانید.
۱۲. اگر در چیدن گیاهان دارویی و خوراکی مهارت دارید، لطفا جلوی افراد بیجنبه و ناشی از خواص آن گیاه نگویید. چون نحسی حرص و طمع او را وسوسه میکند و دو حالت پیش میآید: اول، طرف گیاه را در طبیعت ریشهکن کرده و نسلش را منقرض میکند، دوم اینکه ممکن است اشتباهی گیاهی سَمی را بِچینَد و باعث مسمومیت شدید خودش و خانوادهاش شود.
۱۳. هر سبزهزاری چمن نیست! این روزها مزارع جو و گندم سرسبز و زیبا هستند، مبادا تو مزارع بند و بساط خود را پهن کنید. وارد باغ مردم هم نشوید و مراقب فرزندان خود باشید که حاصل دسترنج کشاورزان را ضایع نکنند. ضایع کردن حق دیگران بسیار نحس است و این نحسی دیر یا زود گریبانتان را میگیرد.
امروزه برخی فرهنگ را با خرافات درهم آمیختهاند و فکر میکنند گره زدن سبزه و انداختن سبزه در آب روان، کوبیدن سنگ در زمین و دیگر خرافهها نحسی را از ایشان دور میکند؛ در حالی که سرچشمه خیر و شر در وجود خود افراد نهفته است. هرکس بنابر فهم و شناختی که از جهان هستی پیدا کرده، باعث پرورش قوهی خیریه یا شریه در وجودش است. خیر یا شر تعیین کنندهی رفتار فرد در خانواده، فامیل و جامعه است. پس روز سیزده بعد از گره زدن سبزه با خودتان عهدی ببندید: به نحسی وجودتان فکر کرده و برای نابودیاش تلاش کنید، تغییر را در خود آغاز کرده و تفکر سبز و محیط زیستی را در خود پرورش دهید. البته این شما هستید که زندگیتان را میسازید، نه فالگیر و رمال.
پایان پیام
#احسان_میرزائی
منبع پایگاه خبری گُلوَنی golvani.ir
با این دستورالعمل فعال محیط زیست شوید
چندی پیش در نمایشگاه بینالمللی محیط زیست تعدادی از دوستان پرسیدند که چطور میتوانیم کنشگر محیطزیست باشیم!؟
پایگاه خبری گُلوَنی، احسان میرزائی: چندی پیش در نمایشگاه بینالمللی محیط زیست تعدادی از دوستان پرسیدند که چطور میتوانیم فعال یا کنشگر محیطزیست باشیم!؟ در تعطیلات نوروز فرصتی پیش آمد تا در یک جمعبندی کلی ۲۱ ویژگی یک کنشگر محیطزیست را بنویسم. البته این دیدگاه شخصی من است؛ قصد تحمیل آن را به کسی ندارم یا اگر فردی به عنوان کنشگر محیطزیست یک یا چند تا از این ویژگیها را ندارد نشانه کمکاری یا ناراستی او نیست.
کشنگری در قالب جامعه مدنی حوزههای مختلفی از امورات انسانی را دربر میگیرد که ویژگیهای آنها تا حد زیادی شبیه و نزدیک به یکدیگر است. اصولا فردی که در مشارکتهای اجتماعی پویاتر است، به نوعی نیازهای درجه یک زندگی خود را تامین کرده یا از آن چشمپوشی کرده است. او جهان و امورات دنیوی را جور دیگری میبیند و از لحاظ معنوی به حدی از تکامل رسیده که حداقل از ایستگاه منیت عبور کرده است.
کنشگر جامعه مدنی به همنوعان خود و دیگر موجودات در سرتاسر جهان عشق میورزد و تلاش میکند در ناملایمات اجتماعی و محیط زیستی نقشی موثر و مفید ایفا کند. اما برای آنکه فردی بتواند وارد چنین مرحلهای شود، به اندازه تعداد انسانهای روی زمین راه وجود دارد. شاید احساس نیاز به تغییر و اصلاح امور وجه مشترک کنشگران باشد. کنشگری محیط زیست یعنی شما در زندگی خودت سبک زندگی سبز را اجرا کنی، تفکر سبز داشته باشی و به دور از جانبداریهای سیاسی و… دلت برای زمین و ساکناناش بسوزد. کنشگری محیطزیست نوعی تکامل است، قدم برداشتن در این مسیر درسهای بسیار دارد. در ادامه برخی از ویژگیهای یک کنشگرمحیط زیست را بخوانید:
چند ویژگی کنشگر محیط زیست:
۱. کنشگر محیطزیست، همواره تلاش میکند از ظروف دائمی استفاده کند و معمولا لیوان استیل همراهش است. او به اندازهای غذا در بشقاب خود میکشد که سیر شود و همواره نگران اسراف غذا است. او تا حد ممکن از خوردن فست فودها و خوراکیهایی که مواد نگهدارنده دارند خودداری میکند.
۲. کنشگر محیطزیست، اخلاق محیطزیستی دارد. به انسانها و موجودات زنده و حتی مردگان احترام میگذارد. او در طبیعت روی زمین آتش روشن نمیکند و روی سبزهها و جوانه گیاهان پا نمیگذارد، او مراقب میراث طبیعی و فرهنگی است. او در طبیعت هیچ ردی از خود باقی نمیگذارد و از ایجاد صداهای ناهنجار که موجب برهم خوردن آرامش حیوانات میشود، خودداری میکند.
۳. کنگشر محیطزیست برای حقوق افراد، شخصیت و کرامت انسانها احترام قائل است. او علاوه بر کنش در برابر مسائل محیطزیستی، نگران حقوق کودکان، حیوانات و… است. کنشگرمحیط زیست برای تحقق اهداف خود حقوق کسی را پایمال نمیکند.
۴. کنشگر محیطزیست فردی است که دغدغه سلامت و پایداری محیط زیست را دارد و قبل از دیدن هرگونه زیبایی ظاهری ساخت بشر، به عواقب و تاثیرات کار میاندیشد.
۵. کنشگر محیطزیست حساب و کتاب محیطزیستی دارد؛ وقتی با خوردن یک ساندویچ فلافل سیر میشود، به دنبال رستوران مجلل و غذای آنچنانی نیست. یک کنشگر محیطزیست همواره به یاد مردمان محروم در سراسر دنیا است، انسانهایی که به آب پاک برای نوشیدن و غذای کافی برای خوردن دسترسی ندارند. نمونهاش هموطنان خودمان در کهنوج است.
۶. کنشگر محیطزیست توجه خاصی به محیطشهری و طبیعی دارد، او همه چیز را با خطکش محیطزیستی میسنجد، نه با گنجایش جیب خود (که چقدر سود یا ضرر میکند). او از بیان حقایق ترسی ندارد، البته حقیقت آن نیست که هرجا رفتیم بگیم فلان دولت و فلان رئیس جمهور فلان و بهمان کرد (به نظر من این روش دور از اخلاق محیطزیستی است) بلکه حقیقت آن است که امروز به هر دلیل مسئلهای داریم که به معضلی تبدیل شده و برای حفظ پایداری و توازن محیطزیست و طبیعت باید آن را حل کنیم. کنشگر محیطزیست میداند محکوم کردن و کوبیدن دولتهایی که رفتهاند دردی از محیطزیست دوا نمیکند. اگر همه آنها را تیرباران کنیم معضل سد گتوند حل نمیشود، حل این مسئله گذشته از شعار و حرف نیاز به تدبر و تعقل دارد.
۷. کنشگر محیطزیست برای نجات زمین ساعتها فکر و وقت خود را صرف طرحها و ایدههای خلاقانه کرده و زحمت زیادی میکشد. او حتی در خواب به مسائل محیطزیستی فکر میکند و حاصل آن ایدههای جدید و طرحهایی است که در قالب کمپین و… اجرا میشود. به همین دلیل او در برنامههای خانوادگیاش کمرنگتر بوده و نسبت به آنها مدیون است.
۸. کنشگر محیطزیست در حالی که هیچ حقوق و امتیازی از کنشگری خود دریافت نمیکند و توقعی از هموندان و هموطنان خود ندارد، صاحب و مالک مادی و معنوی ایده خود است. هیچ نهاد دولتی و غیردولتی و هیچ فردی حق مصادره ایده و تفکر او را ندارد. شوربختانه دزدی ایده و مصادره به مطلوب در کشور ما به دلیل ضعف زیرساختهای جامعه مدنی و نبود حق مالکیت معنوی زیاد است.
۹. کنشگر محیطزیست دارایی و فکر خود، زمان و سلامت خود را وقف حفاظت و پاسداری از زمین کرده است. پیرو بند ۸ او مالک کمپین و ایدههای خود است و مدیریت و مسئولیت (موفقیت و شکست) صفر تا صد آن را بر عهده دارد.
۱۰. کنشگر محیطزیست به عنوان یک عضو از جامعه مدنی ضمن حفظ استقلال خود و گروهاش، برای پیشبرد اهداف با ارگانهای دولتی و نمایندگان مجلس رایزنی مسالمتآمیز کرده و در تعامل است. اما کنشگرمحیط زیست باید مراقب باشد که حفظ استقلال و وجهه جامعهمدنی از اهمیت زیادی برخوردار است. امروز برخی دولتیها تلاش میکنند کنشگری و تلاش جامعه مدنی در عرصه محیط زیست را به نام خود تمام کنند و این خیانت به افکار عمومی است. کنشگر محیط زیست همواره تلاش میکند در جوامع مختلف با پرچم جامعهمدنی وارد شود و با راستی در گفتار و کردار زیر پرچم هیچ ارگان دولتی نرود. دولتیها هم باید به استقلال جامعه مدنی احترام بگذارند و بستر را برای فعالیت سازمانهای مردم نهاد ایجاد کنند.
۱۱. کنشگر محیطزیست هیچ مرز و محدودهای را روی کره زمین برای خود فرض نکرده و محدودیت ذهنی ندارد.
۱۲. کنشگر محیطزیست حرف و عملش یکی است. اگر تفکیک پسماند را تبلیغ میکند، باید خودش این کار را انجام داده باشد. اگر صرفهجویی آب را تبلیغ میکند، باید خودش این کار را انجام داده باشد.
۱۳. کنشگر محیطزیست برای ترویج تفکر محیطزیستی و جلب توجه عمومی به معضلات محیطزیستی از دوستانش و سوژههای محیطزیستی عکس و فیلم تهیه کرده و منتشر میکند. این کار نه ریا است و نه منافاتی با کنشگری محیط زیست دارد. هر طرح و ایدهای که از یک کنشگرمحیط زیست مطرح میشود بدون هیچ شک و تردیدی باید بهنام او باشد، هرچند کنشگری برای رضای خدا و برخواسته از صفات پاک و خالص انسانیِ یک کنشگر محیط زیست است، اما تجربه ثابت کرده که افراد سودجویی همواره در پی مصادره به مطلوب ایده و طرحهای محیط زیستی هستند. پس اگر قراره فرد نالایق و سود جویی از طرح محیط زیستی یک کنشگر محیط زیست بهرههای مختلف ببرد، بهتر است آن طرح و ایده به نام همان کنشگر باشد، نه افرادی که حتی یک دقیقه هم به محیطزیست فکر نکردهاند.
۱۴. کنشگر محیطزیست تلاش میکند رابطهای معنا دار و تعاملی سازنده میان دانش خود و محیط زیست ایجاد کند. او بدون هیچ چشمداشتی از تخصص خود برای بهبود شرایط بهره میبرد.
۱۵. کنشگر محیطزیست میداند که موازیکاری و رقابت فرسایشی باعث تحلیل قوا و از دست دادن موقعیتها است. موازیکاری و رقابت فرسایشی میان سمنهای محیط زیستی و کنشگران باعث تخریب هرچه بیشتر محیط زیست میشود. بهتر است که یک کنشگر محیط زیست حرف حق و منطقی، طرح و ایده بهتر را به ایده و دیدگاه خود ترجیح میدهد، چراکه هدف او نجات زمین است.
۱۶. کنشگران محیطزیست هرجا که هستند هوای یکدیگر را دارند، مراقب هم هستند. آنها پیوندی فکری و ناگسستنی با یکدیگر دارند که در سرتاسر زمین گسترده شده است.
۱۷. کنشگر محیطزیست فردی منعطف و مهربان، آرام و صبور است. او بیشتر مایل است که به طبیعت برود، آرامش او با کمترین خرج و کمترین مصرف انرژی در طبیعت تامین میشود.
۱۸. کنشگر محیطزیست فردی مسئولیتپذیر و با وجدان است. اگر به او مسئولیتی پیشنهاد شود که در تواناش نباشد قبول نمیکند، چون میداند کوتاهی در انجام کار باعث عقب افتادن از برنامه و دور شدن از اهداف گروه میشود.
۱۹. کنشگر محیطزیست آیندهنگر است یا آیندهنگری دیگر کنشگران که دارای استدلال و منطق است را بعد از بررسی قبول کرده بر استدلال بیاساس خود پا فشاری نمیکند، چون بحث نجات زمین است مطرح شدن. مثلا با شرایط فعلی آبهای زیر زمینی که بیش۸۰% آن مصرف شده و بارندگی کمی که در پاییز و زمستان سال گذشته داشتیم، برای تابستان چه شرایطی را میتوان پیشبینی کرد؟
۲۰. کنشگر محیطزیست چشمانی تیزبین و گوشهایی شنوا دارد. او صبورانه طبیعت و جامعه را رصد میکند؛ او با دیدن دستهای پینه بسته و صورتهای آفتاب سوخته پیرمردان و پیر زنان روستایی به رنج و مشقتی که در زندگی کشیدهاند پی میبرد. فرد کنشگر درمیان صحبت پیرمردان و پیرزنان، دنبال رسیدن به پاسخ هزاران پرسشی است که همیشه ذهناش را مشغول کرده است. او از سبک زندگی ساده روستاییان الهام میگیرد و تلاش میکند آن را در جامعه امروزی منتشر کند.
۲۱. کنشگر محیط زیست با رسانهها آشنایی دارد و از سواد رسانهای خوبی برخوردار است؛ او شبکههای اجتماعی و ارتباطی در فضای مجازی به خوبی بهره میبرد. توانایی تهیه خبر و گزارش، عکاسی و ویرایش تصاویر با کیفیت مطلوب یکی از ابتداییترین تواناییهای یک کنشگر محیط زیست است. او تولید کننده محتوای مفید و آموزنده، اطلاعرسان و آگاهیبخش است و بدون منت این محتوا را در اختیار دیگران قرار میدهد. فرد کنشگر به حقوق معنوی آثار هموندان خود اعتقاد دارد و محتوای تولیدی ایشان را با ذکر منبع و نام منتشر میکند.
قطعا یک کنشگر محیطزیست دارای ویژگیهای زیادی است، اما شاید رعایت همین موارد به علاقمندانی که قصد دارند کنشی جدی و مستمر در عرصه محیط زیست داشته باشند کمک کند.
پایان پیام
منبع پایگاه خبری گُلوَنی