اکنون ما با تراکم ۴۷ نفر در یک کیلومتر (که اگر اراضی غیر قابل سکونت را از مساحت قابل سکونت کم کنیم تراکم بیشتر هم می شود) و توسعه ناپایداری که گریبان مان را گرفته، نه تنها به خودمان لطفی نکردیم بلکه در فاصله ای کوتاه فرزندانمان را از دیدن زیبایی های باقی مانده محروم می کنیم.
قدمت منطقه باستانی اریسمان تقریبا ۷ هزار سال است.
شاید اولین شهرک صنعتی ذوب فلز در این منطقه ساخته شده.
یک کارشناس باستان شناسی در مستند مربوط به اریسمان که در رسانه ملی پخش شد این گونه گمانه زنی کرد: (...با توجه به نیاز فراوان کوره ها به چوب و وجود معدن مس در این نزدیکی، اینجا بهترین مکان برای ساخت کوره های ذوب فلز بوده، در این کوره ها برای ذوب یک کیلو مس 30 کیلوگرم چوب سوزانده می شده!
احتمالا انتخاب این منطقه برای ساخت کوره ها به دلیل وجود درختان زیادی بوده که امروز اثری از آن باقی نمانده.
کما این که در سفالینه های به دست آمده نگاره هایی از درختان، گیاهان و حیواناتی دیده می شود که امروز ما هیچیک از آن ها را در منطقه نداریم. تولیدات صنعتی این منطقه به بین النهرین و مناطق دورتر صادر می شده...)
پس دور از ذهن نیست که حتی در زمان باستان که نه از سیمان و فولاد خبری بود و نه از مشتقات نفتی و انرژی اتمی، توسعه تمدن بشری باعث تغییرات شگرف در اکوسیستم شده باشد.
بعد از هزاران سال ما همان آیندگانی هستیم که امروز از دیدن درختان و حیوانات در اریسمان محروم شده ایم و یک منطقه کویری و کوهستانی با آب و هوایی خشک داریم!
و جای تامل است که ما برای آیندگان خود چه چیزی باقی می گذاریم!!!
صنعتی شدن، توسعه، افزایش جمعیت به چه قیمت؟
آن زمان که جمعیت تمدن اریسمان زیاد نبود و سرعت توسعه در حد گردو شکستم بود! چنین تاثیر بزرگی در اکوسیستم منطقه داشتند!
اکنون ما با تراکم ۴۷ نفر در یک کیلومتر (که اگر اراضی بیابانی، کویری، جنگلی و کوهستان ها و... را از مساحت اراضی قابل سکونت کم کنیم تراکم بیشتر می شود) و توسعه ناپایداری که گریبان مان را گرفته نه تنها به خودمان لطفی نکردیم بلکه در فاصله ای کوتاه فرزندانمان را از دیدن زیبایی های باقی مانده محروم میکنیم.
مطالعه بیشتر در مورد اریسمان:
yon.ir/arisman
#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir
#پنجشنبه - ۲۷ -#فروردین - ۱۳۹۴
۲۳:۴۶
بیاید با خودمون رو راست باشیم، یه وقتایی قصد داریم کاری رو انجام بدیم که تخصصی تو اون کار نداریم...
کارهایی که ما فکر میکنیم ساده و راحته...
اما، همون کار از نظر یه متخصص پیچیدگی های خاص خودشو داره.
مثل سرویس کولر های آبی...
معمولا افراد خودشون این کارو انجام میدن، اما، امسال دیگه از اون سال ها نیست!
به دلیل گرمای زودرس و معضل بزرگ آب امسال سرویس و نگهداری کولر ها به توجه بیشتری نیاز داره...
مثلا، اگر شناور کولر تنظیم نباشه دو حالت پیش میاد: یا کولر آب کم میاره و باد گرم میزنه، یا آب از کفی کولر سرریز میشه و هدر میره...
همین هدر رفتنه رو باید مدیریت کنیم.
جلوی هدر رفتن آب و باد خنک کولر هامونو باید بگیریم.
هرچقدر عایقبندی بندی کولر و کانال های کولر بهتر باشه، باد خنکتری وارد خونه میشه...
راستی کولرای شما سایهبوم داره؟
پس همین امروز تا سر سرویس کارای کولر شلوغ نشده به فکر سایه بوم مناسبی باشید تا از تابش مستقیم آفتاب و گرم شدن کولر جلو گیری کنه...
اگر در مجتمع آپارتمانی هستید به مدیر ساختمون پیشنهاد نصب سایه بوم بدید تا هزینه های تمام شده کمتر بشه...
اما کمتر کسی میدونه که شناور رو ''شب'' باید تنظیم کرد...!
کی میدونه چراااا؟
چون روزا فشار آب شهری کمه و شناوری که روز تنظیم شده باشه، با تغییر فشار آب در شب باعث سرریز و هدر رفت آب میشه...
دقیقا موقعی که همه خوابن و صدای چکه های آب به گوش کسی نمیرسه!
و بدا به حالمون اگر مدعی باشیم و شب تا صبح آب کولرمون هدر بره...!
اما گرفتگی لوله های آب هم باعث خشک موندن پوشال ها شده و به خاطر همین کولر بازده خوبی نداره و خونمون خنک نمیشه...!
آبریز یا ناودونی در تقسیم یکدست آب روی پوشال های هر دریچه نقش مهمی داره، به همین خاطره که باید کولر کاملا تراز باشه و مسیر جریان آب تمیز، و شیار های آبریز همیشه باز باشه...
کولر اجزای دیگه ای مثل یاتاقان، دینام، فولی، تسمه و پمپ هم داره که در هر سرویس باید بازدید و کنترل بشن...
واقعا هیچکی دوست نداره وسط یه روز گرم تابستونی تو خونه سیمانی که از در و دیوارش آتیش میباره یهو تسمه کولرش پاره بشه یا یاتاقان بزنه...
یادمون باشه زیرآب کولر رو حتما کنترل کنیم که نشتی نداشته باشه،چون در 24 ساعت تقریبا 25 لیتر آب آشامیدنی هدر میره...
اینا بخشی از سرویس کولر آبی بود که خدمتتون عرض کردم، حالا اگر فکر میکنید از پسش بر میاید بسم ا... وگرنه کار را به کاردون بسپارید و بعد از سرویس کولر به فکر نگهداری صحیح از اون باشید.
امسال دیگه باید دو سه روزی یک بار از مدیر گروه های وایبری چند دقیقه ای مرخصی بگیریم و با دقت بیشتری به اطرافمون نگاه کنیم...
بحران آب جدیه و اگر کوتاهی کنیم تابستون باید با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کنیم،
همینجا به خودمون قول بدیم که هیچوقت بی تفاوت از کنار قطره ها رد نشیم...!
مبادا روزی محتاج همان یک قطره شویم...
احسان میرزائی_برنامه رادیویی بوم بهاری
دوشنبه-24- فروردین-1394
2:50بامداد
حتما شنیده اید که می گویند: تکنولوژی آمده اما فرهنگ اش نه، امروز بازار سلفی (خویش انداز!) یهویی، با همه چیز مد شده مثلا: من و پلنگ همین الان یهویی! (اشاره به چهارمین پلنگی که طی 20روز اخیر کشته شده)
چشم و هم چشمی، بی مسئولیتی، خودخواهی ، بی فکری، مصرف گرایی و عدم توجه به آینده و آیندگان در میان لایه ها و زوایای پنهان زندگی امروز ما وجود دارد که با توجیه های گوناگونی که برای خود ردیف می کنیم، همیشه روی آن سرپوش گذاشته ایم و پس از مدتی آن رفتار و صفت نه چندان زیبا در وجودمان به ارزش و عادت تبدیل می شود!
امروز تعداد کمی از شهروندان از سواد رسانه ای برخوردار بوده و در قبال محیط زیست از نقش و مسئولیت خود آگاه هستند.
اما بهتر است برخی ممنوعیت یا محدودیت ها را بین خودمان رواج دهیم! کار سختی نیست، شمایی که به طبیعت گردی و اکوتوریسم می پردازید، لطفا زیر عکس ها و فیلم های خود ''آدرس آن محل'' را ننویسید.
چه بسا افراد سود جو در صفحه ها و گروه های دوستدار طبیعت (کوهنوردی، طبیعت گردی و اکوتوریسم) که در شبکه های اجتماعی/ارتباطی فراوان است به دنبال محل های جدیدی برای ماجرا جویی خود باشند. (شکار، قطع درختان با ارزش، صید ماهی، زنده گیری پرندگان و جانوران، یافتن گنج و...)
واقعا در فضای مجازی چطور می توانیم از هدف و نیت واقعی افراد مطلع شویم؟
مگر آن که تلاش کنیم از مخاطب منفعل به مخاطب پویا تبدیل شویم، تولید محتوا (دلنوشته، نوشتن دغدغه ها، انتشار عکس و هر چه که تولید فکر و ذهن خلاق یک کاربر باشد) در فضای مجازی خوب است، اما باید به عواقب محتوای تولید شده نیز توجه کرد.
گاهی مخاطبان ما در گروه ها محدود و شناخته شده است، گاهی گروهی بزرگ با اعضایی از سرتاسر ایران و حتی جهان هستند.
پیشنهاد می شود زیر عکس توضیحاتی (کپشن) در مورد آن گونه حیوانی، گیاهی و... نوشته شود
این توضیح می تواند شامل موارد مختلفی باشد به دور از آدرس دهی.
امروزه بقای حیوانات و گیاهان متاثر از فعالیت های بشر است؛ وقتی به دیدن سد بزرگی رفتیم با خود فکر کنیم مخزن سد محل زندگی چه جانوران و رویش چه گیاهانی بوده!
تفکر و مطالعه باعث ارتقاء سطح آگاهی عمومی می شود؛ حتی کمک می کند تا خرافات و عقاید غلط در مورد برخی جانوران از میان برود.
سازمان های مردم نهاد با پتانسیل مردمی خود در آگاه سازی بومیان مناطق مختلف کوشا باشند، بهتر است بومیان ارزش و اهمیت طبیعت و جانوران پیرامون محلی زندگی خود را بدانند.
این مشارکت اجتماعی هدفمند در حفظ محیط زیست گامی موثر است؛ بیایید بومیان را نسبت به حضور شکارچیان، سودجویان، غارتگران و دیگر فعالیت های مخرب محیط زیست هوشیار کنیم. شاید کمترین کاری که آن ها بتوانند انجام دهند (که در زندگی روزمره شان خلل وارد نشود) تماس با سامانه 1540 باشد، همین یک قدم مثبت است.
مردم باید بدانند، تخلفات محیط زیستی هرچقدر جزئی باشد تاثیری قابل توجه بر خودشان و آیندکانشان خواهد گذاشت.
چندی پیش شاهد صحبت های قابل تاملی بودم، دو نوجوان روستایی در مورد ارزش پرنده های شکاری در شیخ نشین های خلیج فارس صحبت می کردند! آن ها بیکار بودند و در سر رویایی پول زیاد داشتند؛ یاد فیلمی افتادم که اخیرا از صدا و سیما پخش شد، فیلمی که با دیدن آن به عنوان دوستدار محیط زیست و فردی که دغدغه مند است، تا حد زیادی پی به ارزش ریالی پرنده های شکاری بردم!!!
ضمن احترام به کارگردان، بازیگران و دست اندرکاران این فیلم با نام ''بالابان'' در جنوب کشور تهیه شده بود.
حال ببینید یک شهروند بیکار و درگیر مسائل گوناگون در زندگی خود و خانواده اش که هنوز نتوانسته جایگاه مناسبی در جامعه برای خود پیدا کند چه برداشتی از فیلم خواهد داشت؟
آیا او حامی پرنده های شکاری می شود؟
کلام را کوتاه کنم، رسانه و فضای مجازی چاقوی دو لب و بسیار تیزی است، که خیلی باید مراقب باشیم تا فرصت را به تهدید تبدیل نکنیم!
همین گورستان خالد نبی تا چند سال پیش بکر بود و غیر از بومیان کمتر کسی از آن خبر داشت، اما با انتشار اولین عکس از سنگ قبر های عجیب آن، رفت و آمد به آنجا بیشتر و بیشتر شد. در سفری که خرداد 92 به آنجا داشتم، یکی از بومیان منطقه گفت: بسیاری از سنگ ها نابود شده و حتی یک بار لودر آورده بودند تا نماد های سنگی را کلا از بین ببرند، اینجا از نظر ما محلی مقدس و قابل احترام است.
قطعا آن عکاس نمی خواسته با انتشار آلبوم عکس خود باعث تخریب گورستان خالد نبی شود، اما اگر سازوکار مناسبی وجود داشت این قدرت رسانه فرصتی بود تا گردشگران با فرهنگ، آداب و رسوم، عقاید و باور ها، محصولات کشاورزی و صنایع دستی و... که خاص آن منطقه است آشنا شوند؛ حتی گردشگران می توانستند به اقتصاد روستاییان کمک کنند، خرید محصولات و صنایع دستی مختص آن منطقه امید را در دل جوانان زنده نگاه می داشت تا به شهر مهاجرت نکنند.
نمونه آن در کشور کنیا استقرار و اسکان قبایل ماسایی در پارک های حفاظت شده است. ماسایی ها در حین گذراندن روزمرگی های خود مراسم رقص و آواز سنتی اجرا می کنند و از توریست، کوهنورد و... دلار های بسیاری به جیب می زنند.
در ادامه نظر فعالان محیط زیست را در رابطه با درج آدرس محل زیر عکس جویا شدم:
دکتر کامران کشیری در صفحه فیسبوک خود می نویسد: ((...حتما بار ها دیده اید که بسیاری از عکاسان طبیعت در ایران وقتی از جانور کمیابی مثل یوز یا پلنگ یا... عکس می گیرند، محل عکاسی را ذکر نمی کنند؛ برخی هم ذکر می کنند و اهمیت نمی دهند.
دلیل اش این است که شکارچیان از همین ذکر محل ها برای یافتن شکار جدید استفاده می کنند.
با کمال تاسف عده ای به ذکر نکردن محل انتقاد کرده و حتی مسخره می کنند!
ولی شاید دست کم این پست که مربوط به ایران هم نیست نشان دهد حق با افرادی است که محل را ذکر نمی کنند!!!
در لینک زیر شکارچی ها با گردش در صفحه توریست ها و بررسی عکس های آن ها از حیات وحش، محل کرگدن ها و فیل ها را شناسایی کرده و آن را می کشند!! ))
''...Killer gangs are specifically scouring social media sites for tourists on safaris whose photos unwittingly pinpoint the whereabouts of rare animals...''
http://www.mirror.co.uk/news/world-news/endangered-rhinos-elephants-hunted-facebook-5475471#ICID=sharebar_facebook
اما دکتر مهدی کلاهی دیدگاه خود را در رابطه با نوشته من که ابتدا خواندید از طریق ایمیل ارسال کرده و گفتند: (( ... راستش با بخشی از این گفتار موافق و با بخشی مخالفم. موافقم آنجایی که نباید زیر عکس گونه کمیاب حیات وحش، مکان عکاسی را قید کرد. ولی در مورد مناطق و طبیعت بکر، فکر من کمی متفاوت است؛ فکر میکنم که نیاز داریم تا معرفی کنیم، زیرا:
۱- حتی اگر ما معرفی نکنیم غارتگران تا کنون آنرا یافته اند و بدون اطلاع ما تخریب خود را وارد کرده اند. به نظرم حتی نقاط بکری که فرصت طلبان می شناسند از تمام ما دلسوزان طبیعت، بیشتر است.
۲- وقتی منطقه ای معرفی بشه تخریبگران و زمین خواران با تردید بیشتری نسبت به قبل به غارت می پردازند.
۳- وقتی موضوعی به مساله و گفتمان مردم تبدیل میشه، حساسیت موضوع بالاتر میره و شاید بهتر بتوان برایش قوانین و منابع مالی را بکار برد
۴- تعداد پرسنل کم سازمان های حفاظت محیط زیست و جنگلها، و از طرف دیگر کم کاری یا دانش کم این پرسنل باعث شده است که بسیاری از مناطق بکر ما شناسایی نشده و به عنوان مناطق تحت حفاظت معرفی نشوند. پس طبیعت دوستان، می توانند این کم کاری را پوشش دهند. می توانند مناطق بکر را معرفی و از سازمانها بخواهند که آنها را تحت حفاظت قرار دهند...))
باید بدانیم امروز وقتی مسائل محیط زیست کشورمان مطرح می شود، در هر مسئله ی آن فرصت ها و تهدید های فراوانی نهفته است که افراد با توجه به دانسته ها و تجربه ای که دارند از یک یا چند منظر به مسئله نگاه می کنند، اما قرار نیست همه در همان گپ ابتدایی به توافق برسند.
قضاوت با شما...
#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir
#پنجشنبه - ۲۰ - #فروردین - ۱۳۹۴ _ ۱۰:۵۰
چهاردهمین نمایشگاه بین المللی محیط زیست ایران در حالی برگزار می شود که برخی از حاضران در این نمایشگاه خود از مخربین آب و زمین استند.
برای نمونه کارخانجات ذوب آهن، فولاد و... که با اعلام صریح نماینده یکی از آن ها در هر ثانیه 1200 لیتر آب از زاینده رود برداشت می شود و یکی دیگر که در استان فارس بود گفت ما روزانه 900 متر مکعب مصرف آب داریم.
این ها هنوز ارزش آب را نمی دانند؛ اگر آب نباشد نمی توان با فولاد و آهن تشنگیورا رفع کرد، اما اگر فولاد و آهن کمتر باشد چه؟
اگر فولاد و آهن کمتر باشد، کمیت سرمایه داری لنگ می زند!
سرمایه داری به معنای بهره برداری از منابع طبیعی تا جایی که زمین دیگر هیچ چیز نداشته باشد، سرمایه داری یعنی انتقام، یعنی جنگ نابرابر با زمین، سرمایه داری یعنی بادکنک را آنقدر باد کنی تا بترکد!
بله، حضور کارخانجاتی که هنوز قدر آب را ندانسته و همچو دایه مهربان تر از مادر با چهارتا گواهی ایزو و یورو آمدن و استند زدند که ما برای محیط زیست فلان و بهمان کردیم!
البته جسارت حضور نابودگران زمین در چنین نمایشگاهی صرفا با حمایت های دولتی است، دولتی که به خودکفایی تاکید دارد؛ عزیز من اگر در کشور چین سوزن ته گرد تولید می شود، چه لزومی دارد ما سال های سال وقت و بودجه را هزینه مکاشفه و تولید سوزن ته گرد کنیم؟ آن چشم بادامی تحت لیسانس بهترین سوزن ته گرد را تولید می کند، حالا هی هر سال برای طرح های خود کفایی بودجه تخصیص بدهیم که چی؟ آیا این روند باعث عقب ماندگی تساعدی ما از تکنولوژی روز دنیا نمی شود؟
برگردیم به نمایشگاه، در طرفی غرفه های تشکل های مردمی وجود دارد، احیای زاینده رود، احیای تالاب هاب ها، جمعیت زنان مبارز با آلودگی محیط زیست، بحران آب در حوضه زاینده رود و ده ها سازمان مردم نهاد دیگر که فریاد ملت هستند، فریادی که نگذاشته اند صدایش به راس هرم سرمایه داری برسد، اما کم کم پایه های آن را می لرزاند.
تناقض در برگزاری و اجازه حضور برخی از صاحبان صنایع نابودگر محیط زیست جوری که کلاغ را رنگ کرده به جای بلبل عرضه می کنند جای تامل دارد.
#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir
دو شنبه - 4 - اسفند - 1393 _ 7:20 صبح
#محیط_زیست #طبیعت #فضای_سبز #درخت #آب #بحران_آب #رود #دریا #دریاچه #سد #باران #کارخانه
#ذوب_آهن #فولاد #خودکفایی
از نظر من امروزه شهروندان ایران زمین به چند دسته تقسیم می شوند.
مالکان، تولید کنندگان کلان، تولید کنندگان خرد، مصرف کنندگان!
این رویه (تخریب محیط زیست) به خاطر تصمیم گیری های احساسی و دور از منطق مالکان!
منفعت طلبی بیش از حد تولید کنندگان کلان که به مسئولیت اجتماعی و جهانی خود در قبال محیط زیست اهمیت نمی دهند و شاید حتی به آن فکر نکرده اند!
تلاش تولید کنندگان خرد برای رسیدن به جایگاه تولید کنندگان کلان و کسب امتیازات حکومتی بیشتر جهت به دست گرفتن انحصار ها و ... که در فعالیت های خود چند برابر گروه دوم محیط زیست را تخریب می کنند، چون از نظر این گروه هدف وسیله را توجیه می کند.
گروه آخر که مصرف کنندگان هستند و همیشه در رویای پول و ثروت و آرزو های بلند بالایی که شکاف آگاهی باعث می شود با یک تبلیغ شایعه گونه یک روز بریزند تو سوپر مارکت ها و بسته بسته چای بخرند و یک روز در صفوف طولانی مرغ عمر خود را به هوای گران شدن، نا یاب شدن و نداشتن هدر دهند و طبقه مصرف کننده تا زمانی که برای کسب منافع بیشتر و سیر کردن شکم خود سر یکدیگر را کلاه می گذارند تا بلکه شکاف های عمیق زندگی پر چالش خود را که توسط مالکان دگرگون شده را پر کنند...
اما در میان چهار گروهی که گفتم، گروهی فرارونده، پویا، مسئولیت پذیر، آینده نگر و باوجدان وجود دارند که در طول تاریخ هرچه خوبی، برکت، رشد و پیشرفت حاصل شده تا حد زیادی از برکت وجود ایشان است؛ چون این افراد منافع عمومی را بر منافع شخصی ترجیح داده اند، وقت و انرژی خود را صرف بهبود اوضاع و ایجاد تغییر کرده اند و با دست خالی در پی اهداف بزرگ و زیبا هستند.
آقای کاظم نجاریون موسس گروه رفتگران طبیعت ایران نمونه بارز انسان هایی است که در گروه آخر توضیح دادم.
حال ما در کدام گروه هستیم!
#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir
دوشنبه - 27 - بهمن - 1393 _ 20:27
#ایران #تهران #سبز #سبززندگی_کنیم #دوستداران_محیط_زیست_شریف #رفتگران_طبیعت_ایران #محیط_زیست #طبیعت
#آب #آلودگی_هوا #بحران_آب #درکه
#Iran #Tehran #Darake
در انتشار عکس و جزئیات محل آن هوشیار باشید
دوستان عزیز یکی از راه های حفاظت از محیط زیست، خودداری از انتشار عکس مناطق بکر و دست نخورده به همراه آدرس آن منطقه می باشد.
متاسفانه در صفحه های مختلف فیسبوک که حول موضوع طبیعت فعالیت می کنند، می بینم بسیاری از دوستان از روی نا آگاهی عکس های زیبایی را از مناطق نزدیک شهر و روستای خود منتشر می کنند، که واقعا افراد گروه را به خود جذب کرده و تاسف بار تر این که آدرس منطقه مورد نظر را هم زیر عکس می نویسند.
بدانید فرهنگ حضور در طبیعت و حفاظت از محیط زیست برای بسیاری از افراد معنایی ندارد. بار ها افرادی را دیدم که بهترین لباس های کوهنوردی را به تن داشتند اما دستمال کاغذی را هوشیارانه در کوهستان رها می کنند و حتی افرادی که مدرک های معتبر تورلیدری و گردشگری داشتند اما به آن چه آموخته بودند اعتقاد نداشتند !
پس این هشدار را جدی بگیریم و عکس و آدرس مناطق بکر را در اینترنت ( فیسبوک - وبلاگ شخصی - سایت شخصی - سایت های عکاسی و...) منتشر نکنیم.
نمونه ای از عکس هایی که دیدم :
1- عکسی منتشر شد از ارتفاعات یکی از شهر ها که گله ای کل و میش در آن بود به همراه آدرس = شاید شکارچیان با دیدن این عکس برای آن منطقه و شکار برنامه ریزی کنند.
2- عکسی از یک چشمه آب معدنی به همراه آدرس منتشر شده = شاید افراد سود جو جهت دستیابی به آب آن چشمه اقدامی کنند.
3-عکسی منتشر شد از یک برکه با ماهی های بزرگ = شاید بدون نظارت ارگان های ذیربط ماهیگران غیر قانونی به آن جا خواهند بروند و...
بزرگواران ما نگاهبانان جنگل ها، کوه ها، دره ها، چشمه ها و حیوانات موجود هستیم و این امانت را باید به دست نسل های آینده برسانیم، پس به جای رابطه یک سویه و سودجویانه نسبت به طبیعت، رابطه ای مسئولانه با آن داشته باشیم.
حال این ما و این مسئولیت مهمی که داریم.
________________
/// 120 \\\
شنبه - 26 - بهمن - 1392
12:25
این اواخر فعالیت های محیط زیستی زیادی صورت گرفته، کم کم دوستدار طبیعت و فعال محیط زیست بودن امتیاز اجتماعی محسوب می شود.
گسترش فعالیت ها خیلی خوب بوده و حق تمام طبیعت دوستان است که به خاطر تلاش، همت و هدف والای شان (تغییر عادت ها و روش های غلط زندگی برای نجات زمین) یک سر و گردن از شهروندان بی تفاوت جامعه بالاتر باشند.
همینطور در کنار فعالیت های محیط زیستی، نیاز های جدیدی تعریف می شود یا بهتر است بگویم توجه دوستداران طبیعت به محصولات خاصی برای گذران امور زندگی جلب می شود.
برخی از تولید کنندگان برچسب ''سبز'' را بر محصولات خود زدند؛ یعنی جناب مشتری کارخانه ما از صفر تا صد فعالیت خود را مورد ارزیابی قرار داده و اگر در گذشته پس آب صنعتی را در رودخانه می ریخته، در حال حاضر آن را تسویه می کند، ماشین آلات دودزا و قدیمی را از رده خارج کرده و شیوه ای بهینه یا سنتی که همسو با حفظ محیط زیست است را جایگزین کرده، در تولید محصولات زراعی از آبیاری قطره ای استفاده می کند و با رسیدگی بیشتر از کود های شیمیایی و از انواع سم ها استفاده نمی کند، هدف و سیاست خود را از تولید بیشتر و کسب سود بالاتر به افزایش کیفیت محصول و اهمیت سلامت مشتری تغییر داده، بخشی از درآمد خود را برای حفاظت از محیط زیست خرج می کند و...
اما از آن جایی که بازار کلاه برداری داغ است و همواره افرادی مستعد پیدا می شوند که بدون تحقیق و بررسی کالایی را صرفا به خاطر برچسب سبز آن خریداری کنند؛ برخی همانطور که در گذشته آرم استاندارد را جعل کردند، هویت ''سبز'' را نیز جعل می کنند.
امیدوارم افراد پویاتر از گذشته کالا و خدمات را قبل از هرچیز نقد و بررسی کنند، تفکر نقادانه کمک می کند که کمتر ضرر کنیم.
#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir
جمعه - 3 - بهمن - 1393
6:00صبح
#فرهنگ #زندگی_شهری #شهروند #شهروندخبرنگار #سواد_رسانه_ای #سواد_خبری #محیط_زیست #طبیعت #کاربرمنفعل #شبکه_اجتماعی #کاربرحرفه_ای #بازار #اقتصاد #سرمایه #تعاون #مشارکت #اجتماع #ایران #تهران #سبز #سبززندگی_کنیم #دوستداران_محیط_زیست_شریف
#livegreen #Iran #Tehran
افسانه گاوچاه
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود، شهر کوچکی بود. اسبه عصاری می کرد، خره خراطی می
کرد، سگه قصابی می کرد، گربه بقالی می کرد، شتره نمدمالی می کرد، موشه ماسوره می
کرد، روباه مکاری می کرد، ککه صرافی می کرد، سوسکه داریه می زد، شپشه لنگ می
انداخت و پشه رقاصی می کرد، بز بزازی می کرد، گاوچاه آمد آب بکشه، افتاد و شاخ اش
شکست.
داد زد آی ننه جون شاخکم، از درد شاخ دلکم، استای دلاک را بگو، مرد نظر پاک را بگو
تا دوا کنه شاخکم تا بره درد از دلکم...!
باری دلاک شاخ گاوچاه را درمان کرد، اما به او گفت که تا دو هفته نباید کار کنی.
اهالی از طرفی خوشحال بودند که گاوچاه حالش خوب می شود و از طرفی نگران دو هفته بی
آبی بودند چون هیچکس مهارت و قدرت کشیدن آب از چاه را نداشت.
شورای شهر برای حل این مسئله تصمیم گرفتند تا آبی که در استخر باقی مانده را جیره
بندی کنند.
کشاورز گفت تا دو هفته مزرعه و باغ اش را آبیاری نمی کند، شتر گفت خانواده من به
آب کمی نیاز دارد و اضافه سهم خود را به دیگر اهالی می بخشد، به همین ترتیب هریک
از اهالی تلاش کردند تا در این مدت آب کمتری استفاده کنند.
باری این دو هفته به صلح و صفا گذشت و گاوچاه حالش خوب شد و دوباره سر کار اش
برگشت.
بالارفتیم آب بود، زیر زمین رفتیم آب بود، قصه ما خواب بود.
#احسان_میرزائی
سه شنبه - 16 - دی - 1393
9:24ص
زندگی بهتر چیست؟
ابتدا باید ببینیم آیا واقعا می خواهیم زندگی بهتری داشته باشیم یا همین روزمرگی و سکون را ترجیح می دهیم!
همه در زندگی اهدافی داریم، که برای رسیدن به این اهداف تلاش می کنیم؛ اما کیفیت تلاش و مدت زمانی که طول می کشد تا به اهداف برسیم متفاوت است. گاهی افراد مطلع و آگاه اهداف و روند رسیدن به هدف را کاملا برنامه ریزی می کنند با اختلاف زمانی اندکی به هدف خود خواهند رسید؛ اما فردی که برای رسیدن به هدف خود از برنامه ریزی منظمی پیروی نمی کند، ممکن است به بیراهه هایی برود و بعد از گذشت مدت زمانی از خیر رسیدن به هدف خود بگذرد. اما روند شایع، تشخیص نیاز و تبدیل نیاز به هدف و تلاش برای رسیدن به هدف است.
زندگی از نظر من یعنی هدف، اما نه یک هدف!
بلکه باید سیستم آموزشی و حمایتی خانواده به گونه ای باشد که رفتار و استعداد ها از کودکی تحلیل و بررسی شود؛ تربیت گروهی و هماهنگ برای او صورت بگیرد استعداد های او کشف شود و پرورش یابد؛ کودک کم کم استقلال و قدرت تصمیم گیری را یاد می گیرد.
پدر و مادر باید تلاش کنند صلح در زندگی در زندگی کودک تامین شود و با حقوق خود آشنا گردد؛ سپس او در قدم های بعدی از سرمایه های بزرگی چون استقلال، قدرت تصمیم گیری، شجاعت، جسارت، احترام و ... برخوردار است و می تواند برای زندگی خود تصمیم بگیرد؛ در چه رشته ای و کدام دانشگاه تحصیل کند، چه شغلی را برگزیند، چه کسی راب ه همسری برگزیند، کدام محله یا کدام شهر یا کدام کشور زندگی کند و ...
زندگی بهتر: شامل اهداف کوتاه مدت و بلند مدت می شود، با قدرت اراده و عزت نفسی که فرد از کارهای خیر خواهانه و مشارکت های اجتماعی کسب کرده از پلیدی ها و نا پاکی ها ایمن می ماند.
کودکی که به حقوق خود آشنا باشد و پدر مادر بر فرض مثال در انتخاب دین با آگاه ساختن او با ادیان مختلف دست او را برای انتخاب بازگذارند، دارای قدرت های شخصیتی و رفتاری گوناگونی از جمله نه گفتن شده و در شرایط مختلف گرفتار زشتی ها نمی شود.
بسیاری از افراد موفق روزی به سرمایه های متفاوت اجتماعی خود پی برده اند دانستند که برای رسیدن به جایگاه بهتر باید تلاش کنند.
هیچ دانه ای بدون آن که زیر خاک رفته باشد جوانه نمی زند!
نیت خیلی مهم است، مثلا من قصد سفر کردم، تنها بودم و ده ها کار ناپسند می توانستم انجام دهم یا به ده ها راه بد بروم! اما با خود نیت کردم سفری سالم داشته باشم، بدون حاشیه های گمراه کننده. سفری در مسیر سبز تا نشانه های خداوند را ببینم و با انسان های خوبی آشنا شوم.
شاید نیت ابتدایی من کلی به نظر می رسید، اما در پایان سفر آنچه حاصل شد فراتر از توقع بود.
پس توکل بر خدا تاثیر مثبتی در روند رسیدن به اهداف کوتاه و بلند برای رسیدن به زندگی بهتر دارد.
اما همه را گفتم تا به اینجا برسم؛ در 1160 کیلومتر سفری که داشتم هیچگاه مبدا و مقصدی فکر نکردم؛ زندگی از نظر من یعنی هدف، اما نه یک هدف!
از لحظه به لحظه سفرم لذت بردم، هرجا دوست داشتم کنار زدم و از طبیعت لذت بردم، از دیدن شهر ها و روستا های بین راه و مردمان لذت بردم. چون تنها سفر می کردم ارتباطی صمیمی و موثر مردم داشتم، مردمانی که اولین بار بود در زندگی دیده بودمشان، اما آخرین بار نخواهد بود!
زندگی بهتر همین الآن است، واقعیت را قبول کنیم و با تمرین مستمر، عادت های ناپسند زندگی را از خود دور کنیم. از لحظه به لحظه زندگیمان لذت ببریم، درگیر روزمرگی ها نشویم.
روز گذشته به تولد کودکی که قربانی اسید پاشی شده بود دعوت شدم، تاکید می کنم روی دعوت چون اگر قرار بود این جشن تولد عمومی باشد قاعدتا اطلاع رسانی عمومی می کردند. در محیط کار این موضوع را مطرح کردم به دو ساعت نکشید که ''انسان'' ها برای شادی آن کودک مبلغی جمع کردند!
راستش به وجد آمدم، دیدم که انرژی بالایی در فضا جاری شده، تاب تحمل این همه انرژی را نداشتم و با پیامی آن را بین دوستانم تقسیم کردم، که ای دوستان هرکس تمایل دارد در شادی این کودک سهیم باشد با من تماس بگیرد!
باز هم انسان ها با من تماس گرفتند، باز سرشار از انرژی شدم، باز تحمل این همه انرژی را نداشتم، روحم به پرواز در آمده بود تا به جشن تولد این کودک مظلوم بروم؛ بروم و تمام این انرژی را به او و خانواده اش تقدیم کنم، تا بفهمند چه دل هایی عاشقی برایشان می تپد، تا درک کنند تک تک تپش هایی را که سرشار از مهر است. در طول مسیر در تاکسی با مسافر کناری سر صحبت را باز کردم، فکرم پیش کودک بود و حرفم با همسفرم بی قافیه.
سادگی ام را تجربه کردم، باعث شدم ماهیگیران بی قایق به تکاپو افتند تا بلکه آب را گل آلود کنند و در لجن های ساحل حیثیت من را به باد دهند!
اما آن چه برایشان باقی ماند، دست و پایی آغشته به لجن و بوی گندش بود.اما من لحظه ها را زندگی می کنم پس صداقتم در بیان و عمل ضامن نیت خیرم است.
این هم خاطره ای شد و خواستم بگویم در زندگی گزک به دست ناپاکان ندهیم تا آرامش داشته باشیم؛ مخصوصا در شبکه های اجتماعی که عکس پروفایل همه با لبخند است و در دل برخی توده ای گداخته از آتش کینه و نفرت، برای رسیدن به زندگی بهتر در گزینش دوست محتاط باشیم، دوستانی که همزبان و همفکر شما هستند و به صداقت شما ایمان دارند را بشناسید و همانند جویندگان طلا آن ها را از میان دانه های سیاه و کثیف سنگ و خاک پیدا کنید.
گاهی برای پیدا کردن دوست نیاز با ذره بین است و باید وسواس به خرج داد.
طابع قوانین اداره یا محل کار باشیم اما خود را به خاطر رعایت قوانین اداری نابود نکنیم! تا حالا هیچ کارمندی را ندیدم که به خاطر تاخیر اخراج شود یا حقوقش کم شود. هرچند اضافه کاری ابزاری کنترلی در دست روسای اداره ها است اما ارزش اعصاب و چند ساعت در کنار خانواده بودن بیشتر است یا بیکار در محل کار نشستن تا ساعات اضافه کاری پر شود؟
دوره و زمانه عوض شده، همانطور که به مرور زمان عروسی های هفت شبانه روزی به یک شب رسیده، می توان عروسی را به یک میهمانی تبدیل کرد! چه ایرادی دارد که در این دوران بحران اقتصادی دختر و پسر به جای خرج ده ها میلیون تومن پول، به زندگی خود برسند و اول کار زیر بار غرض و وام نروند؟
همین بدهکاری ها باعث می شود صلح در خانواده به خطر بیفتد! زن و مرد کار کنند تا بدهی هزینه های ازدواج را بپردازند وقتی به خانه می روند نتوانند عشق را آنگونه که باید به یکدیگر تقدیم کنند.
باید تمرین کنیم از چشم و هم چشمی، حسادت، قضاوت، مصرف گرایی دست بکشیم! ساده زندگی کنیم، درگیر مد و مارک لباس و جدیدترین گوشی نباشیم، ساده باشیم و ساده زندگی کنیم، دور از تجملات !
باید تلاش کنیم پشت سر دیگران غیبت نکنیم! باید تلاش کنیم برای هم چاخان نکنیم و دروغ نگوییم!
باید خود را بشناسیم و دلمان برای یکدیگر به تپش بیفتد! وقتی را برای خدمت به دیگران تعیین کنیم، در فعالیت های خیریه مشارکت داشته باشیم. توان و استعداد های خود را برای ارتقاء سطح کیفی زندگی دیگران به کار گیریم.
همه انسان ها حقق دارند زندگی بهتر داشته باشند. هنگامی که ما دلمان برای یکدیگر تپید، هوای یکدیگر را داشتیم و دست هم را گرفتیم دولت دیگر نمیتواند در خدمت رسانی و تخصیص بودجه برای آموزش و فرهنگسازی کوتاهی کند. دولت را ما ملت انتخاب کردیم برای خدمت نه برای حکمرانی!
باید بدانیم که در این دنیا بازتاب اعمال مان به خودمان بر می گردد!
باید تلاش کنیم کره زمین را همچو کودکی معصوم و بی دفاع دوست داشته باشیم، زمین را حمایت کنیم.
باید از شنیدن خبر 1/5 درجه گرمایش زمین در مناطق مختلف ایران بترسیم و به دنبال راهکاری باشیم تا به سهم خود جلوی فاجعه را بگیریم.
مگر نه این است که می خواهیم آینده ای خوش برای خودمان و فرزندانمان رقم بزنیم؟ پس چرا کاری می کنیم که آینده خودمان و فرزندانمان را به خطر می اندازیم؟
باید آگاهی خود را از محیط زیست بالا ببریم، باید طبیعت را دوست داشته باشیم. صلح و امنیت ما در گرو سلامت و پایداری طبیعت است.
هر جا دیدیم طبیعت را خدشه دار کرده ایم، در پی ترمیم آن باشیم.
زندگی بهتر امروز و آینده ما با هر شیوه و نگرشی به پایداری طبیعت بستگی دارد، چرا که اگر یک پلانگتون در اقیانوس بر اثر بی مبالاتی ما نابود شود، تاثیرش به تک تک انسان ها می رسد و زندگی بهتر به خطر می افتد.
به امید روزی که خوشبختی خود را در گرو خوشبختی دیگران تعریف کنیم، منافع جمع را به منافع فرد ترجیح دهیم.
احسان میرزائی www.ofmedia.ir
سه شنبه - 25 - آذر - 1393
19:05شب
دغدغه او الگو های توسعه ی پایدار و حفاظت از محیط زیست .
دکتر محمدتقی فرور 72 ساله متولد بهمن ماه از خطه ی آذربایجان.
وی در تیم تاسیس دانشگاه بوعلی سینا همدان و سپس معاون همان دانشگاه بوده ، به سیستم آموزش دبستانی و زنگ زنگی اعتقاد نداشته اند و برای یک درس چهار واحدی اکولوژی وسیله نقلیه ، پول ، استاد و ... را فراهم می کردند و برای آموزش اکولوژی دانشجویان را رهسپار دریا ، کوه و جنگل و ... می کردند.
اما در نهایت مجبور می شدند نتیجه کار را همانطور که آموزش و پرورش می خواهد تعریف کرده و گزارش دهند .
در امریکا همزمان با تحصیل در رشته ی مهندسی با دو طبقه یقه آبی (طبقه کارگر) و یقه سفید (مهندسین، محققان) در کارخانجات امریکا آشنا می شود .
گرایش وی برخلاف عرف آن زمان به یقه آبی ها بود و رفاقت بیشتری با کارگران داشت تا با یقه سفید ها به همین دلیل میان هم دانشگاهی ها انگشت نما شده بود و از دانشگاه اخراج شد .
وی در امریکا همراه با مردم دیگر علیه جنگ ویتنام ، استفاده از بمب اتم و سیاه و سفید فعالیت کرد.
تعریف وی از مهندس : ''فردی که با بهره کشی از طبقه ی یقه آبی باعث پولدار شدن بخش خصوصی و سرمایه دار امریکایی می شو ''
او با الگو های توسعه ی زمان شاه مخالف بوده به همین دلیل به جمع انقلابیون می پیوندد ، همینطور انقلاب موازی نیکاراگوئه را نیز دنبال می کرد .
''... سال ها در امریکای لاتین زندگی کردم ، مردمش من را بومی آنجا می دانند . ''
دو ماه بعد از انقلاب نیکاراگوئه به خاطر مسئولیتی که در بخش محیط زیست سازمان ملل داشته برای کمک به آنجا می رود و از وزیری سوال می کند که شما برای محیط زیست چه برنامه ای دارید ، که آن وزیر گزارشی از سیاست های محیط زیستی برای بعد از انقلاب به وی نشان می دهند .
دکتر فرور با تعجب می پرسد شما کی فرصت کردید این کار را انجام دهید ، وزیر می گوید زمانی که ما در جنگل ها بودیم افراد نخبه در هر زمینه را جمع کردیم و الگو های جدیدی را برای توسعه ی پایدار کشور طراحی کردیم تا وقتی انقلاب پیروز شد معطل نمانیم .
وی در سال هزار و سیصد و چهل و هفت خورشیدی بعد از رشته ی ریاضیات محض و الگو سازی های طبیعی به دنبال رشته ی اکولوژی می رود .
''... آن زمان استاد من در امریکا روی مسائل محیط زیستی و مشارکت های اجتماعی بسیار کار کرده بود و در اروپا کم کم مسائل محیط زیستی عنوان می شد .
اما در کشور های جهان سوم این موضوع اصلا مطرح نبود ، حتی نهادی برای سنجش آلودگی هوا نداشتند .''
وی در خاورمیانه ، شمال افریقا و ... فعالیت و مطالعات علمی محیط زیستی انجام می دهد و در همان سال چهل و هفت موضوع عقب ماندگی جوامع را با استاد خود و پنجاه نفر دیگر در دنیا مطرح می کند .
به مطالعه ی تاثیرات زیست محیطی سد بلند مصر که جمال عبد الناصر به کمک روس ها روی نیل ساخته بود می پردازد .
سد از نظر مهندسی توسعه و پیشرفت بزرگی بود اما پس از مطالعات و بررسی متوجه شدیم بعد از احداث سد سیلاب هایی که از کشور اتیوپی از طریق نیل به دلتای نیل و سپس مدیترانه میریخته قطع شده و همین بر زنجیره غذای ماهی های مدیترانه و فعالیت صیادان تاثیر گذاشته ، آب دریای مدیترانه آبی تر شده ، شیوع بیماری شیستوزوم قبل از احداث سد از صفر تا پنج درصد بعد از احداث سد و حفر کانال های آب به هفتاد و پنج درصد رسید . این نمونه ای از توسعه ی ناپایدار در جهان سوم بود .
چهار سال بعد ، در سال هزار و نهصد و هفتاد دو اولین کنفرانس بین المللی محیط زیست توسط سازمان ملل برگزار شد .
او مدت ها روی سموم حشره کش ''ددت'' و جایگزین های آن و تاثیر آن بر سلامت انسان تحقیق و بررسی کرد .
نتیجه بررسی ها این بود : پشه ها نسبت به سموم مختلف بعد از یک نسل مقاوم می شدند ولی سموم وارد بدن بومیان منطقه و شیر مادران می شد . یا این حال به دلیل بازاری که به نفع سرمایه داری بود دست از توزیع سم برنمی داشتند و هر دفعه فرمول جدیدی را وارد بازار می کردند . حتی پروفسوری که کارشناس بهداشت جهانی بود می گفت ددت خوب است و می توان خورد اما در واقعیت آن بسیار سمی است.
وی علت توسعه ی ناپایدار را فساد می داند ؛ فسادی مالی که باعث می شود افراد چشم به حقایق ببندند و صرفا به دنبال منافع آنی خود باشند .
وی با طرح بزرگ تخریب سد در امریکا اشاره کرد و گفت : پارسال سیصد و پنجاه سد را در امریکا جمع کردند و در چند سال اخیر نزدیک به هزار سد در امریکا جمع آوری شده .
''... باید جلوی مهندسان را گرفت ، تصمیم به ساختن سد هیچوقت یک تصمیم شخصی نیست ، بلکه یک تصمیم اجتماعی است ... ''
''... سال پنجاه و سه خورشیدی خبرنگاران از هویدا پرسیدند برنامتون برای آلودگی هوای تهران چیه ، اونم جواب داد که ما یک طرح پنج ساله داریم و سپس آقای فیروز را که رییس سازمان محیط زیست بود سریع صدا زد که برای آلودگی هوا چه کردید و ...
فیروز هم به من گفت ، منم از خدا خواسته ظرف یکی دو هفته کارگاهی بین المللی را ترتیب دادم و آن موقع بهترین برنامه جهت از بین بردن آلودگی هوای تهران را تهیه کردیم که وقتی هویدا آن را با خبرنگاران نشان داد در کمد آهنین گذاشتند تا به امروز ...
در زمان کرباسچی باز چنین موضوعی مطرح شد که از نخبگان ایرانی سراسر دنیا کمک گرفتم و طرحی ارائه کردیم و به تصویب رسید اما ... فساد ارتباط مستقیم با توسعه دارد و آن را نا پایدار می کند ... ''
وی در ادامه در رابطه با محصولات دستکاری شده ی ژنتیکی صحبت کرد و گفت : ''کشور های بسیاری تولید و استفاده این نوع محصولات را منع کرده اند وفقط 27 کشور جهان هستند که بنا به شرایط استفاده کننده ی آن می باشند . متاسفانه برخی سعی می کنند این نوع محصولات را وارد کشور کنند . ''
دکتر فرور در پایان نشست تخصصی الگو های توسعه پایدار ، مسائل و چالش های محیط زیست و مشارکت اجتماعی رو به دانشجویان دانشگاه صنعتی امیر کبیر و دانشجویانی از دانشگاه تهران و ... گفت : '' ... بیایید قبل از انجام هر کاری خر خودمون را بگیریم که داری چه کار می کنی ، کار خودمان را همش زیر سوال ببریم و همیشه به خودمان مشکوک و مظنون باشیم ... ''
ایین نشست توسط دفتر توسعه پایدار دانشگاه صنعتی امیرکبیر روز یکشنبه ششم مهر از ساعت پانزده الی هفده و سی در سالن فجر آمفی تئاتر مرکزی دامشگاه برگزار شد.
# احسان میرزائی www.ofmedia.ir
#دکتر_فرور #توسعه_پایدار #دانشگاه_صنعتی_امیر_کبیر #سد #محیط_زیست