پاسخ یادداشت منصوب به دکتر آخانی

در رابطه با یادداشت منصوب به دکتر آخانی که در تلگرام و گروه کمپین سبزی نوروز منتشر شده بود.

 البته یادداشت منصوب به ایشان بیشتر مربوط به کمپینی است که در کرمانشاه راه اندازی شده و می گوید به جای سبزه نهال بکاریم.

یادداشت مذکور:

(((این موضوع را با دکتر حسین آخانی، دکترای گیاه‌شناسی و استاد دانشگاه تهران، در میان گذاشتیم و او نکته‌های زیر را یادآور شد:

یک) کاشت سبزه در خانه‌هایی که فاقد کمترین آثار حیات است، فرصتی است که فرهنگ و تاریخ در اختیار ما قرار داده و نمی‌توان به بهانه اثبات‌نشده خسارت شش‌‌میلیارد‌تومانی کاشت سبزه، مقابل آن ایستاد. به نظر می‌رسد حتی اگر این رقم درست باشد باز هم به اندازه یکی از خسارت‌های کوچکی که دولت‌ها به بدنه محیط‌زیست کشور وارد کرده‌اند نباشد. از این زاویه، کمپین موردنظر شاید همانند بسیاری از کمپین‌هایی که این روزها در شبکه‌های اجتماعی به راه افتاده، احساسی و به‌دور از مسائل علمی این حوزه باشد.

دو) کاشت سبزه عید علاوه بر تأثیرات روانی‌ای که دارد، پاسداری یک سنت خوب ایرانی است و به بچه‌های نسل آپارتمان‌نشینی این فرصت را می‌دهد که از نزدیک مراحل رویش یک گیاه را ببینند و با اهمیت گیاهان در زندگی روزمره ما انسان‌ها آشنا شوند.

سه) اگر خانواده‌ای در خانه خود، امکان و فضای رویش یک نهال را دارند، کاشت بذر گیاهان پایا می‌تواند پیشنهاد خوبی باشد اما این پیشنهاد در تقابل با کاشت سبزه عید نیست. در نظر داشته باشید که اگر می‌خواهید بذری را برای درخت‌شدن بکارید، محاسبه فضای رشد آن را در خانه خود بکنید چراکه شهرهای ما، فضای لازم را برای این کار ندارند و از سوی دیگر نمی‌توان نهالی را که مثلا در اهواز می‌روید، در شمال کشور یا در تهران کاشت.

چهار) برای ترویج برخی از فرهنگ‌ها نیاز به راه‌اندازی کمپین خاصی نیست، هر خانواده‌ای می‌تواند با مختصرهزینه‌ای، بذر نهالی را در خانه خود بکارد، تنها باید در این کار از مشاوره باغبانی و گلکاری بهره برد و مراقب اصول معماری خانه‌ها بود. براین‌اساس، می‌توانید آبی را که صرف شست‌وشوی میوه‌ها می‌کنید، دور نریخته و برای آبیاری بذرهای خود مورد استفاده قرار دهید.)))


تفکر و اهداف کمپین #سبزی_نوروز فراتر از چند خط یادداشت است، کما این که در یادداشتی مفصل در مورد رابطه فرهنگ با محیط زیست و باز آفرینی فرهنگ در شرایط نا مساعد محیط زیستی نوشتم و در سایت زیست بوم منتشر شده است:

http://zistboom.com/fa/news/30920/کمپین-سبزی-نوروز-حذف-یا-بازآفرینی


البته بیشتر سنگ اندازی هایی که تا کنون به کمپین مفهومی  #سبزی_نوروز شده به این دلیل است که عزیزان کمپین سبزی نوروز  را با کمپین (کاشت نهال به جای سبزه) اشتباه می گیرند. 

پس از همه دعوت می کنم با تحقیق به کمپین #سبزی_نوروز بپیوندند و از روی احساس کنش ما را تایید و رد نکنند.

اما یادداشت منصوب به دکتر آخانی، این یادداشت در رابطه با کمپین (کاشت نهال به جای سبزه) نوشته شده است اما چون اشاراتی به کمپین ما داشته توضیحاتی را بند به بند طبق یادداشت مذکور می نویسم:


۱. سبزی کاری منافاتی با کاشت سبزه برای نوروز ندارد و این اصلی ترین ویژگی این حرکت است، این رسم در خرده فرهنگ های کشور ریشه دارد.

 منتها آدمیزاد تنبل است و به دنبال کار هایی می رود که زود پاسخ بگیرد، بنابر این کاشت هیچ سبزه ای راحت تر از ریختن گندم کف ظرف و سبز کردن آن نیست. خیلی هم زود جوانه می زند و قد می کشد، شرایط گرما یا سرما هم تاثیر کمتری بر آن می گذارد. 

اما کاشت سبزی زحمت دارد و بنابراین افراد تنبل تمایل بیشتری به همان سبزه ی گندم دارند.

البته ما در رابطه با خسارت میلیاردی که آقای دکتر فرموده اند هیچ صحبتی نکردیم و منظور ایشان به کمپین (کاشت نهال به جای سبزه) است. 

اما بنده معتقدم اسراف، اسراف است، چه یک مشت گندم چه یک تن گندم!

نمی توان از خسارت هایی که دولت به محیط زیست وارد کرده چشم پوشی کرد. اما نمی دانم این چطور مقایسه ای است که صورت می گیرد! در یک کفه ترازو کمپینی مردمی و در طرف دیگر دولت را قرار می دهید. 

آیا منظور شما این است که برویم جلوی تخریب محیط زیست توسط دولت را بگیریم؟

آیا باید این کمپین را بر اساس تخریب های دولت طراحی می کردیم؟

به نظر چنین مقایسه ای با برچسب احساسات به چنین کنشی (کمپین سبزی نوروز) دور از انصاف است. 

جریانات احساسی را می توان در  درخواست چاپ عکس حیوانات روی اسکناس یا جریان همراه بردن بذر گیاهان و پاشیدن آن در نقاط مختلف دانست. 1

البته کمپین کاشت نهال به جای سبزه، کار کمپین مفهومی #سبزی_نوروز را امسال سخت کرد! 

چون بسیاری از افراد این دو را یکی می دانند و دچار سوء تفاهم می شوند! امیدوارم صاحب نظران و بزرگانی چون دکتر آخانی عزیز حدا اقل به عنوان یک همشهری از خودم بپرسند که احسان چکار داری می کنی!

۲. معتقدم اهداف مستتر کمپین را نباید به زبان آورد تا همراهان کمپین خودشان بازخورد های مثبت و منفی را بگن، بند دوم صحبت منصوب به دکتر آخانی یکی از اهدافی است که مستتر در توضیح کمپین است:

کمپین مفهومی #سبزی_نوروز یک تفکر است. تفکری که سرآغاز ''سبک زندگی سبز'' است...

سبک زندگی سبز که دیگر نیاز به توضیح ندارد، دارد؟ 

مردم شناسی، مخاطب شناسی، رفتار شناسی، شناخت خرده فرهنگ ها و هنجار ها، همه و همه کاری است که همه کم و بیش به آن آگاهیم  و من به قول دکتر اکبر نعمت الهی، مهندس انسانی هستم (دانش آموختگان علوم انسانی ) و تلاش می کنم با اندک دانش خود در حوزه علوم انسانی و تجربه ای که در برخورد با عامه مردم دارم طرح برنامه را جوری بیان کنم که موثر باشد و البته در این دزد بازار  که ایده ها را به یغما می برند اجازه دهید بیش از این اصول کاری خود را فاش نکنم!


۳. مورد سوم صحبت منصوب به دکتر آخانی در رابطه با کمپین سبزی نوروز نیست و این همان سوء تفاهم و نبود تفکیک لازم بین کمپین سبزی نوروز  و کمپین نهال به جای سبزه است. 

البته ما در کمپین #سبزی_نوروز به طرح های درختکاری در زمان و جایگاه خود مانند هفته درختکاری احترام می گذاریم و با آن همراهی می کنیم. اما کاشت نهال به جای سبزه را نمی پسندیم. 


۴. کار فرهنگی با یک روز و دو روز فعالیت جواب نمی دهد. هزینه و زمان زیادی لازم دارد. البته مورد چهارم از صحبت های منصوب به دکتر آخانی باز به کمپین #سبزی_نوروز مربوط نمی شود. 

اما جالب است بدانید ما در کمپین خود به همراهان توصیه کردبم از آب خاکستری پاک و عاری از مواد شوینده برای آبیاری سبزی ها استفاده کنند و... تمام


البته جدای از بحث، در پرانتز خطاب به بعضی از مخالفان و دلواپسان بگویم :

(برخی در این مدت  کار ما را نقد کرده اند، البته نقد که نه چون فقط ایراد گرفته و می گویند چرا وارد حوزه اسراف نان و بی کیفیت بودن نان و... نشده اید؟

پاسخ: آقا جان احترام به نوع دغدغه و تفکر دیگران یک اصل اخلاقی است و من این حق را به شما عزیزان می دهم که بروید و اگر توان فکری، ذهنی، دانش و قدرتی دارید کمپینی برای نان ایجاد کنید و من هم استقبال می کنم. به جرات می گویم انجام این کار ها فکر خلاق و جسارتی می خواهد که هر کسی ندارد، پس اگر کسی چون من کاری را با تفکر آغاز کرده اگر انتقادی دارید همراه با راهکار ارائه کنید و اگر فقط بحث ایراد گرفتن است و سنگ انداختن خودتان را کوچک نکنید چون با ایرادات بنی اسرائیلی شما میدان را ترک نمیکنم.)


#احسان_میرزائی      

#پنجشنبه - ۱۵ - #بهمن - ۱۳۹۴ 

۱۳:۳۳


به کمپین مفهومی #سبزی_نوروز بپیوندید:

https://telegram.me/joinchat/A6ZwfD1bkOnxeyWbMpJr6A


کانال مدنیت: 

@Madaniat

فرهنگ و محیط زیست

کمپین سبزی نوروز؛

 حذف یا بازآفرینی؟

فرهنگ یک قالی پاخورده اما نا تمام، به قدمت تاریخ بشریت است. در ادوار مختلف تاریخ، بشر به تاسی از پیشینیان و بر اساس نیاز روزگار خود و اقتضای زمانه گره ای جدید به قالی افزوده و حتی هنگامی که مصلحت دانسته گره ای را برچیده و یا ادامه قالی را با رنگ و نقشی دیگر بافته است.

زیست بوم/احسان میرزائی*: کمپین سبزی نوروز تفکری نوین و سر آغاز سبک زندگی سبز، سالم و ارگانیک است؛ این کمپین با توجه به جبر محیط زیست و طبیعت که دیر یا زود بر شئونات مختلف زندگی ما تاثیر خواهد گذاشت به پا خواسته تا از ارزش های فرهنگی و باستانی چند هزار ساله ی ایران، در کنار پایداری محیط زیست و طبیعت حفاظت و پاسداری کند. اعضای کمپین سبزی نوروز که از سراسر ایران زمین اند، به دنبال ایجاد تغییر در رفتار و سبک زندگی خود هستند تا با ایجاد تعادل و توازن میان نیاز های فرهنگی و زیستی با جبر محیط زیست و طبیعت، میراث فرهنگی و تاریخی گذشتگان خود را حفظ کنند و بیش از این زمین را نابود نکنند.

برخی دوستان ایراد گرفته اند که این کمپین می خواهد آداب و رسوم چند هزار ساله ایران را حذف کند، پس لازم دانستم توضیحاتی برای روشنگری این عزیران ارائه کنم.

حقیقت آن است که فرهنگ، محیط زیست و طبیعت هیچگاه از یکدیگر جدا نبوده و همواره رابطه ای تنگاتنگ داشته اند. فرهنگ مردم در هر گوشه از زمین متاثر از شرایط اقلیمی و موقعیت جغرافیای آن منطقه بوده است. چه بسا در کشور خودمان شاهد تنوع فرهنگی بسیاری هستیم. 
نمونه تاثیر اقلیم بر فرهنگ ساخت آسباد های نشتیفان است؛ منطقه ای خشک و کم آب که وزش باد های ۱۲۰ روزه برنامه زراعت مردمان آن دیار را تعیین می کرده است و باد های ۱۲۰ روزه در کلیه شئون زندگی آن جامعه تاثیر داشته است. در حالی که شاید تا قبل از ایده ساخت آسباد ها و مهار کردن قدرت طبیعت، مردم آن سرزمین باد های ۱۲۰ روزه را عامل بدبختی و فلاکت می دانستند. بدون شک سیر تحول انسان در آن منطقه یک شبه نبوده و با گذشت  قرن ها آزمون و خطا آسباد ها به شکل امروزی آن در آمده است. 
همینطور در شوش مجموعه عظیم آسیاب های آبی را با شهرتی جهانی می بینیم، آیا می توان نقش رود کارون را در رشد و شکوفایی فرهنگ آن دیار نادیده گرفت؟ مردمان و حاکمان شوش در دوران باستان با مهار و هدایت کنترل شده آب در کانال ها به سمت آسیاب ها، کاری کرده اند که امروز این مجموعه ی عظیم پس از گذشت ده ها قرن، مانندی در دنیا ندارد. 

حتی می توان فرهنگ و تاریخ  را در میان خانه های خشکه چینی اورامانات، خشت های ارگ بم، آلاچیق عشایر ترکمن  به نام اوی، سیاه چادر عشایرنقاط مختلف کشور، در میان خانه های چوبی شمال، بادگیر های یزد و... جستجو کرد. 
اما در گذر زمان نباید از سیل، زلزله، رانش زمین، آتش فشان، خشک سالی، تر سالی و... به عنوان عوامل طبیعی موثر در شکل گیری فرهنگ اقوام غافل شد.
اما چرا آسیاب های بادی در شوش و مجموعه عظیم آسیاب های شوش در نشتیفان نیست؟ 
کمپین سبزی نوروز؛ حذف یا بازآفرینی؟
چرا مردم کویر برای ساخت خانه از روش خشکه چینی استفاده نمی کنند؟ چرا مردم اورامانات خانه های خشت و گلی نمی سازند؟  چرا در شمال کشور  بادگیر و قنات درست نمی کنند؟
 با این تفاسیر آیا می توان نقش شرایط اقلیمی را در چگونگی شکل گیری فرهنگ، سبک زندگی بشر و بازآفرینی فرهنگ رد کرد؟
محیط طبیعی یکی از عوامل موثر در شکل گیری و یا تغییر فرهنگ است، عامل بعدی انسانی است که می توان به دو دسته خود خواسته و ناخواسته تقسیم کرد. 

عامل خود خواسته: بخشی از آن باز به محیط طبیعی بر می گردد و بخشی به تصمیمات حاکمان، نقش تجار، نقش ریش سفید ها و بزرگان قبایل و طوایف، نقش کد خدا ها، نقش شورا ها و تصویب جدید، حکم پادشاهان و حکام محلی، قانون و حتی درون خانواده ها به صورت وصیت یا یک اتفاق که بعد از آن، سبکی جدید از خرده فرهنگ های قالب محلی منشعب می شود، حتی افراد می توانند به دلیل اکتسابی بودن فرهنگ، کلی یا بخشی از فرهنگ را نپذیرند. تغییر در فرهنگ یک شبه نبوده و معمولا با مقاومت افراد مواجه می شود، که در گذر زمان و با پافشاری عامل تغییر دهنده مانند حاکمان، کم کم در دل فرهنگ اصلی انشعابی ایجاد می شود و پیروانی پیدا می کند، که بعد ها ممکن است بیشتر گسترش پیدا کرده و این باز آفرینی فرهنگی (چه مسالمت آمیز ایجاد شده باشد و چه قهر آمیز) بعد ها وجهه ای تاریخی و موثق نیز پیدا کند.

اما نقش محیط طبیعی بر فرهنگ: جامعه ای ناگهان با بحران خشک سالی مواجه می شود و آن مردم برای حفظ جان، حفظ قدرت نظامی، حفظ شهر یا روستا، تامین غذا و آب تدابیر و تصمیماتی را اتخاذ می کرده اند، که شاید تا قبل از آن مرسوم نبوده یا به نوعی خارج از عرف بوده است. مانند کوچ آریایی ها به فلات ایران و دیگر نقاط. یا در حال حاضر که خشک سالی بر کشور ایران سایه افکنده است. امتداد خشک سالی طی سال های گذشته منجر به خشک شدن رودخانه های دائمی مانند کشکان، چشمه های آب دائمی، برکه ها، دریاچه ها و... شد. 
بدون شک عقل سلیم حکم می کند هنگامی که آب نیست، دیگر خیار غرقابی نکاریم، نیم ساعت زیر دوش نایستیم و گوشت قرمز نخوریم یا مصرف اش را کمتر کنیم. پس از منظر فرهنگی اگر برای پذیرایی از میهمان جلوی او خیار نگذاشتیم، سنت شکنی و بی احترامی نیست، بلکه خشک سالی باعث شده دیگر خیار کشت نشود، یا اگر دوش گرفتن نیم ساعته تا ۵ دقیقه کاهش پیدا کرد، نشانه کثیفی نیست، بلکه برای حفظ سلامتی و بهداشت، با وجود خشک سالی مجبور به ترک عادتی اشتباه شده ایم یا اگر مصرف گوشت قرمز را قطع کردیم یا کاهش دادیم به دلیل فقر مالی نیست، بلکه تولید گوشت در دامداری های سنتی و مدرن آنچنان آبی نیاز دارد که دامداران در دوران خشک سالی نمی توانند آن مقدار آب را تامین کرد.
در حقیقت اگر آب نباشد، آبادانی نیست، وقتی آبادانی نباشد، تمدنی هم باقی نمی ماند که ما بخواهیم برای حفظ آن تلاش کنیم. نمونه بارز نقش آب در فرهنگ جامعه را می توان در اصفهان و روی سی و سه پل دید، چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۳ به اصفهان رفتم، قطعا مدت زمانی که آنجا بودم برای بررسی و نتیجه گیری دقیق، کافی نبوده است؛ اما آنچه دیدم رودخانه خشکیده زاینده رود بود و فروشندگان مواد مخدر روی سی و سه پل و جوانانی که شب زیر سی و سه پل در حال مصرف مواد مخدر بودند! گویا در نبود زندگی در زاینده رود، سی و سه پل هم متروک شده بود. پلی تاریخی که نماد فرهنگی اصفهان است آنچنان در حضور معتادان و خشکیدگی رود مهجور مانده بود که گویا از ابتدا هیچ فرهنگی وجود نداشته است. 
در حالی که همان شب خبر دادند دریچه های سد باز شده، شور و شوقی در فضای مجازی موج می زد و هنوز آب به شهر نرسیده بود که عده ای از باستانی کاران اصفهانی با تجهیزات کامل در آن سرمای هوا و در دل شب به استقبال زنده شدن زاینده رود آمدند. 
صبح روز پنج شنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۳ زاینده رود زنده شد، لحظاتی وصف نا شدنی را دیدم و شنیدم، مردم اصفهان گویا عزیزترین کسان خود را دیده بودند، پیرمردان و جوانان خوش صدایی که کنار سی و سه پل آواز می خواندند؛ ناگهان شادابی و نشاط از شاهرگ زاینده رود در جسم و جان مردم شهر تزریق شد. در آن هنگام به دستور معصومه ابتکار دریچه های سد برای کشت پاییزه مزارع شرق اصفهان باز شده بود. 
حال آیا می توان نقش و اهمیت آب را در بودن یا نبودن فرهنگ منکر شد؟  آیا می توان در زمان خشک سالی باز بر روی برخی عادت ها، همراه با عصبیت پا فشاری کرد؟ آیا می توان بدون تغییر در سبک زندگی و تفکیک رفتار غلط و حذف آن از فرهنگ و سنت، ادامه حیات داد؟
آیا باید دست روی دست گذاشت تا آخرین قطره آب هم به پایان برسد و بعد تازه بفهمیم که از چند سال پیش باید در سبک زندگی خودمان تغییراتی ایجاد می کردیم؟
آیا تلاش برای حفظ میراث فرهنگی و تاریخ هزار ساله در کنار حفظ پایداری محیط زیست و طبیعت، به منظور استمرار حیات مادی و فرهنگی اشتباه است؟
کمپین سبزی نوروز؛ حذف یا بازآفرینی؟
اما عامل ناخواسته انسانی: به این مفهوم که جامعه ای دیگر باعث تغییر در فرهنگ و سبک زندگی جامعه ما شود. مانند حمله اعراب، حمله مغول ها، لشگرکشی هخامنشیان به مصر، حمله عراق به ایران، البته همجواری یا همسایگی دو فرهنگ در حالت صلح نیز می تواند باعث تلفیق و حتی غلبه فرهنگ جامعه ای بر فرهنگ جامعه ی دیگر شود و...
چه بسا زندگی کوچ نشینی متاثر از اقلیم و شرایط جغرافیایی است و به نوعی در هر دو دسته ی بالا قرار می گیرد. این سبک زندگی نشان دهنده انعطاف پذیری فرهنگ و تاثیر آن بر سبک زندگی بشر است. تا حدی که سبک زندگی کوچ نشینی قرن ها ادامه دارد.
نکته ای که نباید فراموش کرد: فرهنگ یک قالی پاخورده اما نا تمام، به قدمت تاریخ بشریت است. در ادوار مختلف تاریخ، بشر به تاسی از پیشینیان و بر اساس نیاز روزگار خود و اقتضای زمانه گره ای جدید به قالی افزوده و حتی هنگامی که مصلحت دانسته گره ای را برچیده و یا ادامه قالی را با رنگ و نقشی دیگر بافته است.
تا به اینجا می توان دریافت که فرهنگ پویا، منعطف و تحول پذیر است، فرهنگ امروز ما نیز دستخوش تغییرات ناملموسی بوده که حتی با مطالعه تاریخ معاصر می توان آن را درک کرد. مانند روند تغییر پوشش لباس مردم ایران از لباس های سنتی که دقیقا برگرفته از فرهنگ و شرایط اقلیمی هر منطقه بود، به لباس های امروزی که ریشه ای در فرهنگ ما ندارد. 
نباید فراموش کرد که فرهنگ از عناصری چون مجموعه ی هنجار ها، ارزش ها، عقاید و باور ها، نماد ها، صنایع فرهنگی و هنری تشکیل شده است. یکی از قابلیت های فرهنگ ایجاد انطباق و سازگاری به کمک عانصر گفته شده، بین انسان با انسان و انسان با محیط طبیعی و محیط طبیعی با انسان است.
پس اکنون که می دانیم حدود ۸۰ درصد از ذخیره آب های زیر زمینی در کشور مصرف شده نباید به فکر بازآفرینی در برخی از عناصر فرهنگی باشیم؟ آیا همچنان در ایام نوروز بر کاشت سبزه با گندم باید تاکید داشته باشیم و آن را روز سیزده دور بی اندازیم، یا می توانیم با کمی انعطاف بذر دیگری بکاریم که هیچ هدر رفتی نداشته باشد؟  
در حالی که طبق آمار گمرک ایران، در سال ۹۳ گندم به عنوان محصولی استراتژیک و اساسی با حجمی معادل شش میلیون و ۹۵۴ هزار تن و با ارزش نزیک به سه میلیارد دلار، در صدر کالا های وارداتی است، این میزان واردات در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته از نظر وزنی ۷۵.۲۸ درصد و از ارزشی ۵۷.۳ درصد افزایش داشته است. 
چرا گندم در صدر جدول واردات گمرک در سال ۹۳ است؟ 
چرا میزان واردات و ارزش گندم نسبت به سال ۹۲ افزایش زیادی داشته است؟
آیا درست است در شرایط خشک سالی شدید امروز، که هر سال بیشتر به واردات گندم نیازمند می شویم، این برکت خدارا هدر دهیم؟
آیا نباید به دنبال تدبیری بود تا از هدر رفتن گندم جلو گیری کنیم؟
بر اساس سرشماری(سال۱۳۹۰) تعداد خانوار های کشور ۲۰ میلیون و ۷۰۳ هزار و ۹۵۳ اعلام شده است. اگر فرض بگیریم برای کاشت سبزه ۵۰ گرم گندم لازم است و  فقط ۱۵ میلیون نفر سبزه نوروز را با گندم نمی کارند، در مجموع ۷۵۰ هزار تن گندم دور ریخته نشده است و آب مجازی آن معادل ۸۲۵ میلیارد لیتر می شود که هدر نرفته است.
ضرب المثل ها نیز ریشه در فرهنگ و تاریخ جوامع دارند، از قدیم گفته اند: قطره قطره جمع شود، وانگهی دریا شود! لذا اگر کل حساب و کتاب بالا را باز نصف کنیم رقم قابل توجهی می شود که هیچ خردمندی بی اعتنا از کنارش رد نمی شود!
کمپین سبزی نوروز در دومین سال فعالیت خود به مردم پیشنهاد می دهد: سبزی را به عنوان سبزه بکارند. طبق تحقیقات فاطمه کریمی (فعال محیط زیست کاشان)  کاشت بذر سبزیجاتی مانند تره تیزک به جای کاشت گندم در یزد مرسوم بوده است. حتی در روستای گیلی (بین اراک و خمین) در گذشته با این حال که کشاورز بودند و گندم، ماشک و... داشتند، اما اصلا سبزه نمی کاشتند و قبل از سال تحویل به باغ های نزدیک روستا رفته و علف های تازه روییده و سبز را از کنار جوی آب با ریشه در می آوردند و در ظرفی مناسب در سفره هفت سین می گذاشته اند.  
نگاهی اجمالی به انتخاب عناصر سفره هفت سین در گوشه و کنار کشور نشان می دهد که عقاید مختلفی برای کاشت سبزه وجود دارد و روایت های گوناگونی نقل شده است. اما کمپین سبزی نوروز کاری ندارد کدام درست یا نادرست است، تفکر کمپین اینگونه است که امروز با توجه به حال بد محیط زیست و خشک سالی باید تدبیری اندیشید و روشی را برگزید که ضامن بقای خودمان و زمین باشد.
چرا دانه های خوراکی را سبزه کنیم و بعد از چند روز دور بریزیم و هم آن دانه را هدر بدیم و هم چهره محیط طبیعی و شهری را پر از سبزه کنیم؟
در حالی که می دانیم برای خرید گندم هزینه گزافی می دهیم چرا بر سبزه گندم پا فشاری کنیم؟
چرا تفکر نوینی را که به پاسداری از فرهنگ و محیط زیست در کنار هم، به پا خواسته را کور کورانه تخریب می کنیم؟
آیا باید دست روی دست گذاشت تا دیگر نتوان کاری کرد؟
برخی می گویند شما می خواهید فرهنگ چند هزار ساله را تغییر دهید یا حذف کنید! به ایشان می گویم مگر شما از مو به موی فرهنگ چند هزار ساله مطلع و آگاه هستی که امروز این پیشنهاد فرهنگی و محیط زیستی را سرکوب می کنید؟ 
چه بسا زرتشتیان بر سبزه خود اوستا می خوانده اند، آیا دلواپسان تغییر فرهنگ اکنون بر سبزه خود اوستا می خوانند؟
چه بسا مردان ایرنی در گذشته عمامه بر سر می گذاشته اند، آیا دلواپسان سبزه گندم امروز عمامه به سر دارند؟
چه بسا مردان و زنان در گذشته گیوه و گالش به پا می کرده اند، آیا دلواپسان امروز گیوه و گالش به پا می کنند؟
چه بسا در گذشته حمام خزینه ای بود و آیا دلواپسان باز آفرینی عناصر فرهنگی، همچنان در خزینه ها حمام می کنند؟
چه بسا وسیله حمل و نقل در گذشته، اسب، شتر، الاغ و قاطر بوده، آیا دلواپسان، همچنان با الاغ تردد می کنند؟
این همه ایراد های ملا نصرالدینی از یک کمپین مفهومی برای چیست؟ این همه پا فشاری های افراطی برای چیست؟ 
تا ۲۰ سال پیش برف که می بارید، بزرگتر ها می گفتند: این که چیزی نیست، زمان ما برف می آمد تا کمر و تو کوچه ها تونل می زدیم، در حالی که از نظر ما در همان ۲۰ سال پیش هم برف قابل توجهی باریده بود، اما امروز نه از آن تونل ها خبری است و نه از برف ۲۰ سال پیش و باید گفت سال به سال دریغ از پارسال.
نمیدانم دلواپسان سبزه نوروز کجا زندگی می کنند که تبعات خشک سالی را ندیده و درک نکرده اند، طی چند سال گذشته صد ها تالاب، دریاچه، رودخانه، چشمه و برکه در گوشه و کنار مملکت خشک شده است، طی سال های گذشته بارش نزولات جوی به شدت کاهش پیدا کرده است، طی سال های گذشته ذخایر آب زیر زمینی ته کشیده است، طی سال های گذشته افزایش نیاز جامعه در قالب تجمل گرایی و مصرف گرایی ظاهر شده و اسراف در نان و غذا به مراتب زیاد شده است. روزگاری اگر تکه نانی، آن هم غیر عمد روی زمین افتاده بود، مردم آن را برداشته و در کناری که زیر پا نباشد می گذاشتند؛ اما امروزهر طرف که می روی نان زیر پا است. 
 جبر طبیعت کاری به توافقات، تفاهمات، مرز بندی، فرهنگ، تاریخ و تمدن چند هزار ساله ی ما ندارد! کمپین سبزی نوروز با جهان بینی خاص خود در صدد حفظ پایداری محیط ‌زیست و طبیعت به منظور استمرار برپایی آیین های سنتی در ایران زمین است.
سبزی نوروز را پیشنهاد دادیم، چون کاشتن سبزی فراگردی ارگانیک در خانه ایجاد می کند. سبزی در خانه ها کاشته می شود و در خانه می ماند، یعنی روز سیزده سبزی را دور نمی اندازیم. شرایط اقلیمی بر آن تاثیر کمی دارد، افراد می توانند با کمپوستی که خودشان درست کرده اند و با آب خاکستری، سبزی های داخل خانه و حتی باغچه خود را آبیاری کنند. استفاده مجدد از وسایل دور ریختنی برای درست کردن گلدان و بستر کشت سبزی تولید پسماند خانگی را کاهش می دهد. سبزی نوروز بار دیگر پیوندی میان انسان امروز با طبیعت ایجاد خواهد کرد.
کمپین مفهومی سبزی نوروز سرآغاز تحولی در سبک زندگی افراد است، از کاشت سبزی خوردن برای سبزه نوروز گرفته تا پیام های محیط زیستی پنهانی که افراد به هنگام کسب اطلاعات برای کاش سبزی کسب می کنند؛ کمپین می گوید گندم را باید مانند جان پاسداری کرد و مراسم نوروز را باید به بهترین شکل به جا آورد. قرار نیست عنصری از هفت سین حذف شود یا تغییری در سنت ها ایجاد شود، پیشنهاد کاشت سبزی از خرده فرهنگ های کشور استخراج شده است. آنچه در سبزه مهم است سبز بودن، ریشه دار بودن، شادابی و طراوت و خوراکی بودن آن است. 
اما در این کمپین می خواهیم چند عنصرنا مطلوب را از سفره هفت سین و رفتار مردم خذف کنیم، خریدن ماهی قرمز که به استناد آثار نقاشی دوره قاجار هیچ جایگاهی در سفره هفت سین ندارد و رها سازی آن در چشمه ها، رودها، برکه ها و... اشتباه است، چون آن ماهی به گونه مهاجم تبدیل می شود و توازن در آن اکوسیستم برهم می خورد. همینطور در حمیات از جانوران بومی و در حال انقراض، چون سمندر لرستانی، سنجاب، پرندگان و لاکپشت و مار آبی از خرید آن پرهیز کنیم و به کودکان گوشزد کنیم که خرید و فروش این جانوران غیر اخلاق، غیر انسانی و غیر قانونی است و باید به زیستگاه خود بازگردانده شوند.
در مجموع ایده و اهداف کمپین مفهومی سبزی نوروز از جامعه، محیط زیست و طبیعت برخواسته است. این کمپین با توجه به اقتضای طبیعت، پشنهاد فراگردی ارگانیک را به افراد می دهد که باعث تحول در سبک زندگی و سلامت افراد خواهد شد. بخش اعظم جامعه امروز غرق در روزمرگی، گرفتاری و تامین معیشت خود بوده و از مسائل محیط زیستی غافل است. بی اعتنایی به محیط زیست و طبیعت در نوروز به اوج خود می رسد و سبزی نوروز بهانه ای است برای ورود به ذهن مشوش اقشار مختلف جامعه. 
حال قضاوت با شما، کمپین سبزی نوروز، در راستای حذف یا بازآفرینی فرهنگ تلاش می کند؟

*کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی و رسانه، کنشگر محیط زیست، ایده پرداز و مدیر کمپین مفهومی #سبزی نوروز

منبع: زیست بوم

اصلی‌ترین عامل گرمایش زمین نیاز انسان

نیاز ما و حال بد زمین 

اصلی‌ترین عامل گرمایش زمین نیاز انسان برای تامین رفاه، آسایش و لوازم زندگی است.


پایگاه خبری گُلوَنی، احسان میرزایی: یکی از عوامل تخریب لایه اوزون گاز‌های گلخانه‌ای هستند که به واسطه فعالیت‌های بشری درجو زمین منتشر می‌شود. البته گاز‌های گلخانه‌ای از قبل نیز به طور طبیعی در جو زمین وجود داشته، این گاز‌ها باعث تعادل گرمای سطح زمین می‌شوند.


 پایداری حیات روی زمین به خاطر گاز‌های گلخانه‌ای است. اما با گسترش فعالیت‌های بشر مخصوصا بعد از انقلاب صنعتی میزان گاز‌های گلخانه‌ای از حد متعادل و طبیعی در جو بالا‌تر رفت و باعث تخریب لایه اوزون و گرمایش زمین شد. اکتشاف، استخراج، پالایش و انتقال سوخت‌های فسیلی (نفت، گاز و زغال سنگ)، جنگل‌زدایی، دامپروری و… از جمله عوامل موثر در گرمایش زمین هستند. 

اما اصلی‌ترین عامل گرمایش زمین نیاز انسان برای تامین رفاه، آسایش و لوازم زندگی است. نیاز به خوراک، پوشاک و کالا، مسکن وساختمان، انرژی، حمل و نقل و خدمات گوناگون که در طول تاریخ به نسبت‌های کم یا زیاد وجود داشته است؛ اما در دوران معاصر افزایش جمعیت جهان و گسترش فناوری‌های نوین تاثیر بزرگی بر زمین گذاشته است. 


نیاز‌های ما چگونه باعث گرمایش زمین می‌شود؟

خوراک: از گذشته‌های دور تا به امروز انسان برای تامین خوراک خود همواره به دنبال زمین‌های حاصلخیز و مراتع سرسبز بوده است. امروزه در نقاط مختلف جهان و کشور خودمان جنگل‌ها که ریه‌های تنفسی زمین هستند را برای ایجاد مزارع می‌تراشند و مراتع زیر پای دام‌ها تخریب می‌شود. انسان مسیر چشمه‌ها و رود‌ها را به شیوه‌های مختلف منحرف کرده و با حفر چاه، آب مورد نیاز کشاورزی و دامداری‌ها را تامین می‌کند. در این ارتباط نابرابر سالانه حجم زیادی دی اکسید کربن به دست انسان در جو منتشر می‌شود و در طرف دیگر جنگل‌هایی که دیگر نیستند تا دی اکسید کربن را جذب کنند!کود و آفت‌کش‌های مزارع محصول پتروشیمی است و از نفت خام وگاز طبیعی گرفته می‌شود. گاوداری عامل اصلی انتشار گاز متان در جو است. برای تولید هر کیلو گوشت گوساله ۱۵۵۰۰ لیتر آب، هر کیلو گوشت گوسفندی ۶۱۰۰ لیتر آب، یک سیب زمینی صد گرمی ۲۵ لیتر آب، یک کیلو گندم ۱۳۰۰ لیتر آب، یک تکه نان ۳۰گرمی ۴۰ لیتر آب، یک پرتقال ۱۰۰ گرمی ۵۰ لیتر آب، یک سیب ۱۰۰ گرمی ۷۰ لیتر آب، یک کیلو پنیر ۵۰۰۰ لیتر آب مصرف می‌شود. 

فقط با نگاهی به مصرف گوشت و مقدار نانی که به نان خشک تبدیل می‌شود می‌توان دریافت که این نیاز تا چه حد می‌تواند باعث گرمایش زمین شود.

پوشاک و کالا: تغییر سبک زندگی در عصر حاضر باعث گسترش مصرف‌گرایی، تجمل‌پرستی، چشم و هم‌چشمی و تقاضای همیشگی شده است. اگر در گذشته مرد ایرانی فقط یک جفت گیوه داشت و نیاز‌ش را رفع می‌کرد، امروزه افراد برای هر جا کفش مختص آن را دارند: کفش پیاده‌ روی، کفش کوه، کفش مجلسی، کفش کار و… این مورد برای لباس نیز صدق می‌کند. در حالی که برای تولید هر کیلو پنبه ۱۱۰۰۰ هزار لیتر آب مصرف می‌شود، بخش زیادی از نیاز بازار از مشتقات نفتی است.

وجود بازار‌های پر رونق، برند‌های مختلف؛ استفاده گسترده از ابزار و امکانات تبلیغات باعث شده همیشه تقاضا وجود داشته باشد.


مسکن و ساختمان: کوه خواری، جنگل خواری، دریا خواری که در نقاط مختلف کشور خودمان هم دیده می‌شود یکی از عوامل گرمایش زمین به عنوان رفع نیاز به مسکن و ساختمان انسان است. فرایند تولید سیمان، آهن و فولاد که پیوند نامبارکی است که باعث انتشار انواع گاز‌های گلخانه‌ای در جو زمین می‌شود.


انرژی: در گذشته انسان بنا به دلایل مختلف مجبور بود پس از غروب خورشید زود‌تر به بستر خواب برود، اما امروزه افراد شبانه روز بیدار هستند، یا وسایل خانگی چون یخچال داریم که شبانه‌روز نیاز به انرژی برق دارد. حتی روشن بودن چراغ‌های کوچک نشانگر نیز باعث مصرف حجم بالایی از انرژی می‌شود.بیشتر نیروگاه‌ها با سوخت‌های فسیلی کار می‌کنند. هر چند برق انرژی پاکی است اما روند فعلی تولید برق باعث گرمایش زمین می‌شود و به ازای هرمقدار از برقی که بی‌جا مصرف شود دی اکسید کربن و متان در هوا منتشر می‌شود. 

برخی برای گرمایش و پخت پز خانگی در نقاط محروم، مانند مناطقی در رشته کوه زاگرس پس از واریز اولین یارانه‌ها به دلیل نیاز و نا‌آگاهی برای تامین سوخت، کسب درآمد و حتی به طمع کسب ثروت جنگل‌های بلوط را تخریب کردند.


حمل و نقل: هواپیما‌ها، کشتی‌ها، قطار‌ها، وسایل نقلیه جاده‌ای نیز که نیاز انسان را در شرایط مختلف رفع می‌کند با انتشار انواع گاز‌های گل خانه‌ای باعث گرمایش زمین می‌شوند. هواپیما‌ها به تنهایی عامل انتشار دی اکسید کربن، بخار آب، اکسید نیتروژن و ذرات معلق در جو هستند.این تنها بخشی از نیاز‌های برجسته انسان امروز است که باعث نابودی زمین می‌شود؛ من و شما انسان امروز هستیم، ما هنوز هم می‌توانیم با تفکر سبز و ایجاد تغییر در سبک زندگی خود فرصت نفس کشیدن را برای خودمان، زمین و آیندگان تمدید کنیم.

پایان پیام

منبع پایگاه خبری گلونی:Golvani.ir

محیط چیست رضا ساکی

چطور آسمان مان را پس بگیریم؟

برنامه «محیط چیست» هر روز در برنامه عصرخانواده شبکه دو پخش می شود. نویسنده و مجری این بخش رضا ساکی است.



فراخوان کوهپیمایی لغو شد

قرار کوهپیمایی به مناسبت روز هوای پاک به دلیل پایداری و استمرار آلودگی هوا در تهران لغو شد.


فراخوان:

کوهپیمایی مشترک سمن های محیط زیستی، فعالان و دوستداران محیط زیست به مناسبت روز هوای پاک در ارتفاعات تهران برگزار می شود.

لطفا برای ثبت نام و هماهنگی به احسان میرزائی پیام بدی

شرح برنامه:

تاریخ و زمان برگزاری:

پنج شنبه ۱ بهمن ساعت ۹ صبح

محل قرار:

درکه، ابتدای خ موسوی مطلق

مسیر حرکت:

به سمت پناهگاه پلنگچال

 

تقریبا ساعت ۱۲ ظهر به پلنگچال می رسیم، بعد از استراحت، گفتگو و صرف ناهار مسیر برگشت را در پیش گرفته و حدود ساعت ۱۵ به محل قرار می رسیم.

وسایل مورد نیاز:

۱. پوشش: لباس مناسب و گرم، کفش مناسب کوهنوردی...

۲. خوراک: یک وعده غذای مختصر و مقوی برای نهار به همراه سایر خوراکی های سالم، آب نوشیدنی  و اگر دوست داشتید شربت عسل و آبلیمو، خشکبار برای تقویت و تنظیم قند خون حین صعود (خرما، کشمش، مویز و... )

۳.ظروف و لیوان پایدار (غیر پلاستیکی و غیر یکبار مصرف)

۳. وسایل مورد نیاز: ماسک معمولی برای آلودگی هوا! حتما داشته باشید. وسایل ایمنی و کمک های اولیه، قرص و داروی مصرفی، یک جفت جوراب اضافه، کوله پشتی مناسب، پانچو، باتون و... (اگر دارید)

لطفا صبحانه کامل را در منزل صرف کرده و ۱۵ دقیقه قبل از زمان مقرر در محل قرار حاضر باشید.

 

شوربختانه پایداری آلودگی هوا همچنان در تهران ادامه دارد. طبق پیشبینی های اول هفته سه شنبه باید دگرگونی جدی در هوای تهران می داشتیم که آنطور نشد. و آخرین پیشبینی ها نشان دهنده تثبیت شرایط فعلی است.

بنابراین با توجه به صحبتی که با نماینده و مربی فدراسیون کوهنوردی داشتیم (قرار بود ایشان در برنامه کنار ما باشند) شرایط هوای دره ها و ارتفاعات تهران نیز آلوده دانستند و فعالیت کوهنوردی و پیمایش را اصلا توصیه نکردند.

 لذا برای حفظ سلامت دوستان و برخلاف میل باطنی مجبور به لغو برنامه هستیم.

می دانیم که شما عزیزان برنامه های خود را برای آخر هفته به منظور کوهپیمایی تغییر دادید، از شما عذر می خواهیم.

امیدواریم در شرایط آب و هوایی بهتر در کنار یکدیگر به کوه برویم و از این نعمت الهی بهرهمند شویم.

 

 

سومین روز پویش آسمانت را پس بگیر+ ویدئو

سومین روز پویش #آسمانت_را_پس_بگیر در روز هوای پاک

کاری از روزنامه متروی تهران وقایع تهرانیه و پایگاه خبری گُلوَنی/با حضور اعضای تحریریه و فعالان محیط زیست. ۲۹دی ۱۳۹۴





باقی مانده نان ضایعات نیست+عکس

برای تولید یک کیلو گندم۱۱۰۰ لیتر آب و برای تولید یک تکه نان سی گرمی ۴۰ لیتر آب مصرف می شود.

 

باقی مانده نان پسماند یا اضافی یا ضایعات نیست!

 

نانی که شما خشک و بیات می کنی و از روی شکم سیری دور می ریزی را می توان آسیاب کرد و دوباره نان خوشمزه ای پخت.

برخی فکر می کنند نان را در هر شرایطی می توان برای پرنده ها ریخت.

برای نمونه: طرف صبحانه می خورد و بعد نان بربری تازه را تکه تکه می کند و می ریزد پشت پنجره!

خدا شاهد است که بار ها دیده ام نان بربری را چنان درشت خرد کرده اند که آدم فکر می کند تا چند لحظه دیگر دسته گاو های پرنده برای خوردن غذا به پشت پنجره شان می آیند؛ وگرنه این لقمه برای گنجشک و کبوتر خیلی بزرگ است!

اما مسئله این نیست که نانی که برای پرنده ها ریخته می شود درشت باشد یا نه، کار هم ندارم که نان بی کیفیت است و... چون در هر صورت شما همین نان را کم و بیش با هر کیفیتی می خورید!

همین مصرف بی رویه و دور ریختن های بی مهابای نان، باعث بی کیفیت شدن نان در نانوایی ها می شود!

اگر روند دور ریختن نان از بین نرود در آینده نزدیک تاوان سنگینی باید بپردازیم.

#احسان_میرزائی  

 


نجات فلامینگو

رفتار زیست محیطی امیدوارکننده شهروندان این بار در استان اصفهان:
نجات فلامینگو توسط خانواده ی خوانساری+ تصاویر

زیست بوم/احسان میرزائی: صبح شنبه ۱۹ دی یک فلامینگو که به دلیل نامعلومی در بیابان های منطقه ''جنگ گاه'' خوانسار فرود آمده بود توسط خانواده ای طبیعت دوست پس از یک شب تیمار و نگهداری به مسئولین اداره محیط زیست تحویل داده شد.

محمود سهرابی که این فلامینگو را نجات داد به زیست بوم گفت: من دامدار هستم و دیروز غروب (جمعه۱۸دی) از  بیابان به سمت خانه می رفتم که دیدم روباهی با یه چیز سفید درگیر شده. هوا تقریبا تاریک و بارانی بود.
وی افزود:  از دور فکر کردم روباه مرغی را گرفته است، اما جلوتر که رفتم روباه فرار کرد و نزدیک که شدم دیدم فلامینگو است. فلامینگو سالم بود فقط کمی از پاهایش خون می آمد اما بسیار ترسیده بود و فریاد می زد.


سهرابی در ادامه بااشاره به وضعیت پرنده گفت: پرنده توان پرواز نداشت، پاهایش را جمع کردم و به آرامی زیر کاپشن گذاشتم و بردمش خانه. به خانه که رسیدم با اداره محیط زیست تماس گرفتم اما موفق به صحبت نشدم. برای فلامینگو جای امنی در خانه درست کردیم و تا صبح ازش مراقبت کردیم. پرنده احساس امنیت می کرد و بسیار آرام شده بود.

سهرابی در مورد هدف اش از تیمار و نگهداری فلامینگو گفت: من همیشه برنامه های محیط زیستی تلویزیون را نگاه می کنم، خودم در طبیعت بزرگ شده ام و همیشه زیبایی های طبیعت را دیده ام. ما نباید نسل های بعدی را از این طبیعت محروم کنیم؛ بچه های من که این رفتار را می بینند، یاد می گیرند و دوستدار واقعی طبیعت می شوند.


همسر آقای سهرابی نیز با بیان نحوه مراقبت از این پرنده سرگردان گفت:دختر های من شیفته ی فلامینگو شده بودند و با عشق به پرنده رسیدگی می کردند، آقای سهرابی امروز صبح (شنبه ۱۹دی) قبل از رفتن به محل کار باز با اداره محیط زیست تماس گرفت و مسئولین زود به خانه ما آمدند و فلامینگو را تحویل گرفتند.

وی ادامه داد: ما دلتنگ فلامینگو شده ایم، تا صبح از پرنده مراقبت کردیم و می خواهم با اداره محیط زیست تماس بگیرم و حال پرنده را جویا شوم.

زیست بوم برای پیگیری وضعیت فلامینگو با علی معصومی عضو جمعیت همیاران محیط زیست خوانسار گفتگو کرد، معصومی بیان داشت: فلامینگو را پس از تحویل به اتفاق کارمندان محیط زیست به دامپزشکی بردیم، مشکل خاصی نداشت. فقط دچار ضعف و خستگی شده بود. قرار است چند روز تیمار و نگهداری شود و با توجه به جاماندن از گروه فلامینگو ها احتمالا برای مدتی در یکی از محل های امن نگهداری شود.

خوانسار شهری بیست هزار نفری واقع در استان اصفهان است که به واسطه محصولات طبیعی و جاذبه های گردشگری اش مورد توجه عموم مردم قرار دارد. 

آسمانت را پس بگیر

تصمیم گرفتیم تا با صدای بلند مسافران را به سوی خود جذب کنیم، البته اثر بخش هم بود.

پایگاه خبری گُلوَنی، احسان میرزایی: اولین روز پویش آسمانت را پس بگیر، در ایستگاه متروی حسن‌آباد و هفت ایستگاه دیگر برگزار شد.
مسافران عصر یکشنبه پس از یک روز سرد زمستانی با چهره ایی یخ زده، گویا هیچ فکری جز رسیدن به مقصد ندارند. فریادهای آلودگی هوا، گرمایش زمین و دو درجه تا نابودی زمین فقط گاهی موجب توجه برخی از مسافران می‌شد. آنها بر خلاف همیشه مجبور می‌شدند کمی مکث کنند و به سختی صفحات سنگین فکر خود را ورق بزنند تا ویژه‌نامه وقایع‌تهرانیه را دریافت کنند.
در پویش آسمانت را پس بگیر، فعالان محیط زیست در متروی تهران، روزنامه وقایع‌تهرانیه را میان مسافران توزیع و با آنها درباره محیط زیست گفت‌وگو کردند.
یکی از دوستانی که در توزیع همکاری کرد می‌گوید: «تو مترو همه مسافرها عجله دارند و نمی‌خواهند از قطار جا بمانند. مسافرانی غرق در روزمرگی‌های خاص خود. برخی هدفون در گوش‌شان است و سرشان در تلفن همراه، کلا در دنیای دیگری سیر می‌کنند. ما نمی‌توانستیم بی‌اجازه وارد حریم فکری مردم شویم! فرصت هم کم بود. بنابراین تصمیم گرفتیم تا با صدای بلند مسافران را به سوی خود جذب کنیم، البته اثر بخش هم بود. هنگام توزیع روزنامه از مسافران می‌خواستیم که پس از مطالعه روزنامه را به فرد دیگری بسپارند.
به دنبال پدران و مادرانی بودیم که کودکی همراه داشتند و به آنها تاکید می‌کردیم که: محتوای روزنامه برای آینده فرزندتان مفید است. اما جلب توجه مردم با توجه به مسائل گوناگونی که در زندگی خود دارند سخت است؛ فردی گفت: برو آقا کلی گرفتاری داریم تو زندگی…!
به طور میانگین افراد ۳۰ سال به بالا رغبت بیشتری برای دریافت روزنامه و گفت‌وگو داشتند. سعی کردیم زیاد وقت مسافران مترو را نگیریم و پیام خود را مبنی بر توجه و دقت بیشتر به آلودگی هوای تهران سریع منتقل کنیم.»
پویش آسمانت را پس بگیر هر هفته در ایستگاه‌های مترو برگزار می‌شود و قرار است همه شهرهای کشور را در بر بگیرد.
پایان پیام

ترفند

ترفندهایی برای مدیران تلگرامی

پایگاخ خبری و تحلیلی زیست بوم/احسان میرزائی*: افزایش تعداد اعضای کانال و گروه بسیار خوب است اما اگر محتوای ارائه شده همانی باشد که در ده ها کانال و گروه دیگر منتشر شده، باعث فرار مخاطبان از لیست اعضای شما و حتی از محیط زیست دور می شوند. البته نباید فراموش کرد که تمام اعضا پیام ها را نمی خوانند و گاهی فقط پیام های جدید را رد می کنند. پس باید به دنبال راه چاره باشیم تا بتوانیم توجه تمام اعضا را به موضوع جلب کنیم و باعث رضایت آن ها شویم.

به کانال هایی که اعضای زیادی دارند بروید و شیوه کار شان را بررسی کنید. برای نمونه بی بی سی فارسی با زیرکی خاصی در طول روز پیام منتشر می کند. گاهی به صورت چند بخش صبح گاهی، نیم روزی و شام گاهی و پاره ای از اوقات به طور اتفاقی یا خبر فوری، حتی برخی وقت ها مانند یک کانال عادی اخبار منتشر می کند. البته شاید کانال بی بی سی چند مدیر داشته باشد و در شیفت های کاری متفاوت سلیقگی عمل کنند. اما در کل می دانند که نباید مخاطب را با ارسال انبوهی از پیام خفه کرد؛ و اخبار را با تیتر+لید+آدرس مستقیم+یا منبع خبر (به نقل از...) منتشر می کنند.

مدیریت گروه و کانال در تلگرام و شبکه های ارتباطی مستلزم آگاهی و آشنایی با برخی دروس تخصصی در رشته های مختلف حوزه ارتباطات و رسانه است. یک مدیر تا از ارزش های خبری و عناصر خبری که از اصول اولیه خبرنگاری است آگاه نباشد نمی تواند مفهوم را به خوبی منتقل کند. البته برخی مدیران در آزمون و خطا تجربه های مفیدی کسب کرده اند.

سعی کنید خودتان تولید کننده محتوا باشید و با استفاده از عناصر خبری و شناسایی ارزش خبری تمام پرسش هایی را که بعد از شنیدن یک خبر در ذهن مخاطب شکل می گیرد را پاسخ دهید. ارزش های خبری به نوعی دامنه انتشار اخبار را تعیین می کند. معمولا توجه افراد بیشتر به حوادث و رویداد های شگفت انگیز جلب می شود. اخباری که عدد و رقم و مجاورت در آن بیشتر باشد محدوده انتشاری بیشتری خواهد داشت. 

کار سختی نیست، به این فکر کنید که مخاطب محتوای تولیدی شما چه کسانی هستند، بچه محل ها؟ روستاییان؟ همشهری ها؟ هم استانی ها؟ هموطنان؟ پس برای خود شاخصی تعیین کنید و هر محتوا را با توجه به نوع مخاطب در یک بسته بندی تمیز و بدون حواشی و استیکر های اضافه به جامعه هدف خود ارائه کنید. برای دیدن نمونه کار می توانید در کانال های تلگرامی

یا

عضو شوید.

بسته بندی و تفکیک حوزه انتشار پیام، نشانه رعایت حقوق مخاطب است و شما به او اجازه انتخاب داده اید. مخاطب متوجه این نظم و احترام می شود.

کانال و گروه ها بدون مخاطب ارزشی ندارند، متون آموزشی و خبری را در فواصل زمانی مناسبی منتشر کنید؛ تا مخاطب فرصت دیدن، فکر کردن به آن و تصمیم گیری برای خواندن یا نخواندن متن را داشته باشد.

در تقویم محیط زیستی، ملی و... جستجو کنید. رویداد ها را در برگه ای جدا نوشته و در جایی مناسب که همیشه جلوی چشم باشد قرار دهید. برای تولید محتوا با علم به رویداد های هفته بعد یا ماه بعد به دنبال برگزاری کارگاه، برنامه محیط زیستی و... باشید و فراخوان آن را از چند روز قبل تهیه کرده و در کانال و گروه خود منتشر کنید.

برای انتشار محتوای تولیدی(گزارش، خبر، فراخوان و...) یک یا چند فرمول کلی داشته باشید و از آن پیروی کنید.

ابتدا سایت یا وبلاگی  تاسیس کنید، شاید تلگرام همین امروز فیلتر شد یا شرکت اش رویه را تغییر داد و پولی شد! پس سایت و وبلاگ آرشیو نسبتا امنی است. متن اخبار، گزارش، آموزش خود را به طور کامل در پست های مجزا در سایت یا وبلاگ خود قرار دهید. آن منبع و مرجع محتوای منتشر شده خود قرار دهید.

برای نمونه سایت ارتباطات و محیط یست در آدرس ofmedia.ir 
سپس برای ارسال محتوای خود در کانال یا گروه از چنین فرمولی استفاده کنید:
تیتر+ آدرس (کوتاه شده در سایت یون یا...) + شناسه کانال خودتان

نکته: هنگام قرار دادن پست در وبلاگ یا سایت خود توجه داشته باشید که عنوان آن را یک یا دو کلمه انتخاب کنید. چون اگر فارسی نوشته باشید ناگهان آدرس شما طولانی می شود. اما اگر چنین شد حتما حتما از کوتاه کننده های آدرس استفاده کنید و آدرس را کوتاه کرده و سپس پیوست پیام مورد نظر کنید.

باز تاکید می کنم که کانال و گروه در شبکه های ارتباطی صرفا یک [کانال ارتباطی] هستند و نباید تکیه شما به آن باشد. ارجاع مخاطب به منبع که سایت یا وبلاگ شما است امنیت خاطری همیشگی برای خودتان دارد. البته ملاکی برای رزومه کاری تان هم است.

به هر حال آدمیزاد هستیم و در یک دنیای واقعی نفس می کشیم و غذا می خوریم، خرج زندگی + روزمرگی های فردی وجود دارد؛ اگر فرصت کافی برای مدیریت گروه یا کانال ندارید از افراد مطئن و موثق یاری بگیرید و به طور مشارکتی کانال و گروه را اداره کنید. قوانین گروه و کانال را با یکدیگر مرور کنید و از دیدگاه هم استفاده کرده و به توافق برسید تا بهتر بتوانید همکاری کنید.

اما آیا یک مدیر هر دقیقه و هر ساعت باید پست منتشر کند؟ یا اگر مدیر نتوانست در طول روز پست ارسال کند، وقتی آنلاین شد باید ده تا پست ارسال کند؟

پاسخ پرسش اول بستگی دارد که مدیران تا چه حد مخاطبان خود را می شناسند و بر اساس نیاز فکری و توجه آن ها باید یک روند متعادل در ارسال پیام را پیش بگیرند.

پاسخ پرسش دوم خیر، شاید آن لحظه که مدیر آنلاین می شود فکر کند که در طول روز کم کاری کرده و الآن باید جبران کند، اما حقیقت این است که باز باید به حوصله و میزان توجه مخاطب خود دقت داشته باشد. چه بسا ارسال یک پیام مفید، از ارسال ۱۰ پیام مفید موثرتر باشد.

اما شاید برخی مخاطبان در طول هفته گرفتار روزمرگی بوده اند، شما هر هفته برای شب جمعه یا روز جمعه فقط یک پست از محتوای تولیدی سمن خود در طول هفته گذشته تهیه کنید؛ پیشنهاد می شود در روز های تعطیل به چنین پستی بسنده کنید، تا هم خودتان هم مخاطبان استراحت کرده باشید. صرفا اگر خبری مهم و فوری بود منتشر کنید. اما روند کار ساده است، برای نمونه در یک پیام بنویسید:

گزارش فعالیت های کانال گیچ @gich120 در هفته ای که گذشت:
سپس تیتر اخبار، گزارش، آموزش و... را به تفکیک و با فاصله یک خط در میان فهرستی بیاورید.
در انتها مخاطب را ارجاع دهید به سایت سمن و انجمن خود. ( حتی می توانید آدرس مستقیم هر خبر را کوتاه کرده و جلوی هر تیتر بنویسید) 
 شناسه کانال یا آدرس گروه خود را به عنوان منبع تلگرامی در آخر قرار دهید. قطعا افراد با دیدن این نظم و سلیقه جذب کانال و گروه شما می شوند.

گاهی حتما نباید مخاطب را به سایت ارجاع داد و شرایط بحرانی یا فوریت پیام را در نظر بگیرید و تیتر+لید را بنویسید و ارسال کنید تا مخاطب سریع از ماجرا مطلع شود، اما شما به عنوان منبع انتشار پیام مسئول افکار عمومی هستی و باید برسی های لازم را انجام دهید، مبادا اخبار کذب و شایعه ای را به عنوان خبر کار کنید. 

لید به زبان ساده: لید اصل خبر است، معمولا شما در لید متوجه کلیت خبر می شوید، این که چه شده؟ چرا؟ کجا؟ چگونه؟ و... در لید می آید.

گاهی به منظور ایجاد وحدت موضوعی و انسجام پیام و همینطور انتقال سریع و تاثیرگذاری بیشتر از #عکسخبر یا داده نما استفاده کنید. نمونه اش را اوایل سال برای گروه حمایت از حیوانات کوشیاران همزیستی تولید کردیم.
نمونه عکس خبر را در این اینک ببینی:   yon.ir/akskhabar

توجه ویژه ای به حق مالکیت معنوی خودتان و دیگران داشته باشید. همانقدر که شما برای تولید محتوا تلاش می کنید دیگران هم تلاش می کنند؛ در تلگرام امکان ارجاع دادن یا فروارد کردن وجود دارد، پس پست های مورد نظر خود را به این شیوه مستقیما از کانال یا شناسه افراد ارجاع دهید. همیشه قبل از ارسال پست محتوای تولیدی تان در کانال چک کنید که شناسه کانال یا لینک گروه خود را نوشته باشید.

برای فعالیت های خود موضوع مشخصی را انتخاب کنید و به مخاطب خود بگویید که قصد انتشار چنین محتوایی را در کانال و گروه دارید. با این روش باز به مخاطب حق انتخاب و فرصت می دهید؛ مخاطب با توجه به علاقه و نوع دغدغه خود یا عضو می شود و یا عضو نمی شود.

با افراد سود جویی که به نوعی دزد مجازی به حساب می آیند برخورد جدی کنید. شوربختانه برخی مدیران کانال ها و گروه ها با دزدین محتوای تولیدی دیگر گروه ها و کانال ها و درج نام خود زیر پست ها در حال جذب مخاطب هستند. شک نکنید این گروه ها هیچ احترامی و حقی برای مخاطب و تولید کننده محتوا قائل نیستند. 

مردم به ما اعتماد کرده اند، ما در مقابل افکار عمومی و توده ای که در کنار ما راه افتاده اند مسئولیت داریم، پس باید در چنین مواقعی از حقوق جامعه مجازی در برابر چنین مفسدانی دفاع کنیم. با شناسایی این افراد و کانال های شان ضمن هشدار به مخاطبان خود به افراد خاطی تذکر داده و حتی از گروه و کانال خود اخراج شان کنید.

گاهی ادمین نباشیم: خودمان را جای مخاطب بگذاریم. در تعداد زیادی کانال و گروه عضویم و برخی از آن ها تند و تند کنتور می اندازد که واقعا اعصاب خرد کن است. من خودم به شخصه از چند کانال و گروه مفید و حتی جمع دوستان به دلیل ارسال چن تکه ای پیام خارج شدم.

پس پست ها را پس از انتشار در کانال و گروه خود تند و تند در تمام گروه های موازی منتشر نکنید. شما قصد دارید فعالیتی را برجسته کنید، اما این کار نتیجه منفی دارد و باعث می شود از حساسیت چشم و فکر مخاطبان نسبت به پیام های این چنینی کاسته شود. ضد تبلیغ تاثیر شومی بر فعالیت های محیط زیستی دارد. در حالی که تلاش ما جلب توجه است، ارسال زنجیره ای اخبار ناگوار و... ممکن است باعث بی تفاوتی در مخاطبان شود.

اما چرا پیام منسجم ارسال کنیم؟
کافیست تعداد پیام های ارسالی خود را در تعداد اعضای گروه یا کانال ضرب کنیم تا متوجه بشیم تیری که از چله کمان ما رها شده به چند صد و گاهی چند هزار گوشی اصابت می کند. تیری هم که از کمان جست دیگر به کمان باز نمی گردد. پس باز تاکید می کنم برای خود سایت و وبلاگی داشته باشید و از تلگرام به عنوان درگاهی ارتباطی با مخاطب و هم وندان خود استفاده کنید. اگر هم پستی مشکل داشته باشد خیلی راحت در سایت و وبلاگ می توانید پست مربوطه را ویرایش کنید.


* کارشناس ارشد ارتباطات و فعال محیط زیست

منتشر شده در پایگاخ خبری و تحلیلی زیست بوم: