حفر کانال آب در شعر صائب

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار - محیط زیست: در قصیده صائب تبریزی  ماجرای حفر کانالی به دستور شاه عباس دوم صفوی، از رود فرات به نجف که دو ماه و نیم طول کشیده است را می خوانیم.
 صائب تبریزی که ۴۰۰ سال پیش در عهد صفوی، شاه عباس دوم می زیسته و سمت ملک الشعرایی داشته، او در شعر خود به  جزئیات کار و انتقال آب فرات به شهر نجف اشاره شده. شاعر چنان  از برکت و نعمت رسیدن آب به آن دیار گفته که تمام زیبایی ها را می توانید در خیال خود لمس کنید، در ادامه چند بیت ابتدایی را می خوانیم:

منت خدای را که به توفیق کردگار
از ناف کعبه چشمه زمزم شد آشکار
چون کاروان حاج، خروشان و کف زنان
آمد به خاکبوس نجف آب خوشگوار
دریای رحمت ازلی جوش فیض زد
شد نهر سلسبیل ز فردوس آشکار
نهری به طول کاهکشان در دو ماه و نیم
از آسمان خاک نجف گشت آشکار
دشتی که بود چون جگر تشنه حسین
داغ بهار خلد شد و رشک لاله زار
صافی دلان که بود تیمم شعارشان
سجاده ها بر آب فکندند موج وار
در وادیی که ریگ روان بود آب او
آب حیات بخش خضر یافت انتشار
جز زهد خشک، خشکی دیگر بجا نماند
زین آب در سراسر این خاک مشکبار
تخم امید ریگ روان بخت سبز یافت
چشم سفید در نجف رست از غبار
لب تشنگان خاک نجف ترزبان شدند
از چشمه سار شکر به توفیق کردگار
....

قصیده کامل را در سایت گنجور مطالعه کنید:
 http://ganjoor.net/saeb/divan-saeb/ghasayed-sa/sh2/
ا.م 
سه شنبه - ۳۰ - #تیر - ۱۳۹۴

چه کسی مقصر سیل است؟

آیا هواشناسی مقصر است؟
احسان میرزائی - شهروندخبرنگار - محیط زیست: بعد از سیل اخیر در نقاط مختلف و خسارت های جانی و مالی هموطنان عزیز من هم واقعا ناراحت هستم، اما آیا هواشناسی مقصر است؟
در این فاجعه عوامل گوناگونی دخیل است که برخی از آن به ارتباط یک سویه و منفعت طلبانه ما با طبیعت، بر می گردد.
بی مسئولتی و بی تفاوتی من و شما در قبال محیط زیست همانند بریدن شاخه ای است که خودمان روی آن نشسته ایم!

 معادن شن و ماسه که بی رحمانه به جان بستر رودخانه ها افتادن...
قطع درختان و تخریب جنگل های بالا دست و حاشیه رودخانه ها...
ساخت و ساز های غیر مجاز (رستوران، ویلا و دیگر سازه ها) در حریم رودخانه های خارج از شهر...
احتمالا جانمایی اشتباه یا گسترش بی حساب شهر ها و روستا ها، احداث ساختمان ها در حاشیه رودخانه هایی که از میان شهر ها می گذرد!
بی موالاتی، ناآگاهی و بی تجربگی مسافران و گردشگرانی که گرفتار سیلاب شدند(کمپینگ در حاشیه رودخانه ها و...)، همانند چهار جوانی که شهریور سال گذشته بدون بررسی ، ارزیابی و پیش بینی های لازم وارد کویر مرنجاب شدند و دو نفر از آن ها مرد و دو نفر در حال مرگ بودند که نجات پیدا کردند.
و...
انصاف نیست تمام بار تقصیر خسارت جانی و مالی را به گردن هواشناسی بندازیم، در حالی که خودمان هم مقصر هستیم!
حتی هواشناسی هم این سیل را پیش بینی و اطلاع رسانی می کرد، چطور می خواستن جلوی ریزش ساختمان ها، شکستن پل ها، انحراف مسیری که به خاطر دخالت انسانی پیش آمده و...  را بگیرند؟
سیل در مدت زمان کوتاهی خسارت جبران ناپذیری به بار آورد، اما چرا؟
چون این فاجعه ریشه در سازمان ها، اداره ها و کارمندانی دارد که مجوز ها، بازدید ها و کارشناسی ها را زیر سبیلی رد می کرده اند. 
ریشه در ذهن منفعت طلب، سود جو و یا جیب نیازمند مالکانی دارد که بستر و حاشیه رودخانه را صاحب شدند و به روش های گوناگون فروختند.
ریشه در نا آگاهی و کم تجربگی من و شما دارد، آیا ما دوره هایی مانند دوره پیشآهنگی داریم که سراسری باشد و افراد از کودکی آموزش های لازم را دیده باشند؟
و...
در مجموع نباید فراموش کنیم که در وقوع هر حادثه ای عوامل گوناگونی دست به دست هم می دهند که در نهایت به فاجعه تبدیل می شود.
#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir 
#سه_شنبه - ۳۰ - #تیر - ۱۳۹۴ 
ساعت ۱۲:۰۰

تقسیم بندی جدید ادوار در تاریخ ایران

خدا این شادی را از مردم نگیره، من که هنوز نمیدونم سر چه چیزی به توافق رسیدن!؟



دوران قبل از توافق

۱۳۹۴،۰۴،۲۳،۱۳:۰۰

دوران بعد از توافق



معلوم نیست چی از لپ لپ ۱+۵ در بیاد...

جای خالی روابط عمومی در سمن های محیط زیستی

یادداشت اخیر بنده با موضوع روابط عمومی و سازمان های مردم نهاد محیط زیستی در خبرگزاری مستقل محیط زیست ایران:


خبرگزاری محیط زیست ایران - احسان میرزائی: ...اتحاد، انسجام و همصدایی میان سازمان های مردم نهاد، همراهی دولت ها را در حفاظت هر چه بیشتر و بهتر از محیط زیست بر می انگیزد...


طی سال های گذشته با گسترش معضلات محیط زیستی (نابودی جنگل ها، بحران آب، فرسایش خاک، خشک شدن دریاچه ها و تالاب ها، خشک شدن رودخانه ها و چشمه ها، خطر انقراض گونه های حیوانی و گیاهی و...) در کشور و نقش غیر قابل انکارمحیط زیست در بقای نسل بشر، برخی شهروندان هوشیار و آگاه وادار به واکنش شده اند و سازمان های مردم نهاد (سمن) را برای حمایت از محیط زیست و حیوانات ایجاد کرده اند.

علی رغم اینکه تعداد زیادی از سمن ها از تجربه و سابقه بالایی برخوردار هستند، اما این سازمان های مردم نهاد نیز همانند بخش دولتی هنوز نتوانسته اند از توانمندی یک روابط عمومی حرفه ای استفاده کنند. مصداق این مسئله اشتباهی بود که در یکی از کمپین های معروف حفظ منابع آب رخ داد. به گفته یکی از کنشگران محیط زیست که عضو آن کمپین است و خواست نامش محفوظ بماند: در این گروه از سوی مدیریت بین اعضا موضوعاتی پیرامون معضل آب مطرح شده و سپس با بحث و جمع بندی و نتیجه گیری داخل گروه تصمیم بر صدور بیانیه به تعدادی از خبرگزاری ها گرفته می شود.

وی افزود: از آنجایی که بیانه بدون امضاء ارزشی ندارد، گویا مدیران گروه به طور خودجوش نام برخی از اعضای گروه را در انتهای بیانیه ثبت کرده بودند، در حالی که نامبردگان همگی به طور کامل در جریان متن بیانیه نبوده اند و یا حتی فرصت مشارکت در مباحث قبل از آن را نداشته اند. به عبارت دیگر تصمیم بدون نظرخواهی مدیران کمپین مذکور باعث واکنش شدید برخی از اعضای آن که اتفاقا از کنشگران محیط زیست هم بودند شد.

اگر کمپین مذکور از توان و تخصص تیمی حرفه ای از روابط عمومی برخوردار بود، احتمال خطا و سوء تفاهم در تهیه این بیانیه بسیار کم می شد؛ قاعدتا بعد از اتفاق مدیران بالادستی کمپین تلاش می کنند با ارسال اصلاحیه و حتی پیام عذر خواهی این مسئله را حل کنند؛ اما آیا آب رفته به راحتی به جوی باز می گردد؟

البته باز هم می توان به کمک تکنیک های روابط عمومی این مسئله را حل کرد، اما فراموش نکنیم که این کار هزینه های خاص خود را دارد.

اما اگر سازمان های مردم نهاد و تشکل های مردمی در سازمان خود روابط عمومی متخصص داشته باشند چه اتفاقی می افتد؟

یک روابط عمومی خلاق، ایده پرداز، آینده نگر و تحلیلگر است؛ روابط عمومی اجازه تک روی به کسی نمی دهد، همینطور از تمام توان و نیروی انسانی به نحو احسن بهره می برد. تمام سعی و تلاش روابط عمومی حفظ انرژی و نیروی اعضای گروه برای رسیدن به اهداف با کمترین هزینه، ضریب خطا و از کوتاه ترین و بهترین مسیر است.

برخی هنوز فکر می کنند روابط عمومی یعنی تبلیغات و نصب بنر و توزیع بروشور، در حالی که روابط عمومی تعاملی سازنده، مسالمت آمیز و صلح جویانه است که با تفکر، تعقل و تامل به مسائل درون سازمان و برون سازمان می پردازد.

یک روابط عمومی حرفه ای هزینه های سازمان خود را کاهش می دهد، حال این هزینه ها گاهی  مادی و گاهی معنوی است. چرا که خروجی اخبار و محتوای تولیدی سازمان از کانال روابط عمومی است و این واحد با دقت و ریزبینی خاصی محتوای مورد نظر را با دقت فراوان بررسی کرده و احتمال ریسک و خطا را به کمترین حد ممکن می رساند؛ تا مبادا فرصت به وجود آمده به تهدیدی برای سازمان تبدیل شود. به عبارتی جلوگیری از رفتاری که باعث چاپ اصلاحیه و زیر سوال رفتن سازمان یا سمن شود.

علاوه بر این یک روابط عمومی حرفه ای با مطالعه روی مخاطب درون سازمان و مخاطب برون سازمان مسیر دسترسی به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت سازمان مطبوع خویش را هموار می کند.

 

 شناخت مخاطب درون سازمان در سمن های محیط زیستی:

 مخاطب درون سازمان شامل اعضای دائمی( موسسان، هیات مدیره، مدیر هر بخش و...)، اعضای داوطلب فعال با وظایف مشخص، اعضای داوطلب موقت و گذری که شاید در مراحل بعدی مسئولیتی به ایشان داده شود است؛ لذا روابط عمومی با شناخت مخاطب درون سازمان و نیاز سنجی (رفع نیاز روحی و روانی اعضا و خانواده های ایشان، اعتبار بخشی به فعالیت ایشان، تجلیل درخور و حفاظت، حفظ اسرار اعضا و  صیانت و ثبت ایده بکر و کاربردی ایشان و...)، به افزایش راندمان کاری و بهره وری در سایه رضایت از انجام کار داوطلبانه کمک شایانی می کند.

 

شناخت مخاطب برون سازمان در سمن های محیط زیستی:

مخاطب برون سازمان شامل تمام شهروندان و سازمان های مردم نهاد، تشکل ها و گروه های همسو، ارگان های دولتی و اداره ها و شرکت ها و... می شود؛ لذا روابط عمومی به عنوان تنها کانال انتشار پیام از سازمان مطبوع خویش با حساسیت، دقت و تدبیر بسیار عمل می کند.

جذب مشارکت های مردمی و جلب افکار عمومی؛ روابط عمومی به کمک محتوای تولیدی در جهت دهی افکار عمومی ( جامعه هدف) کمک می کند. محتوای منتشر شده با توجه به فلسفه شکل گیری سازمان های مردم نهاد و کمپین های محیط زیستی به دور از هرگونه دعوا، تفرقه افکنی و مناقشه و با تاکید برفعالیت صلح جویانه و مسالمت آمیز است؛ اما ایستادگی و اقتدار در قبال رسیدن به خواسته ها جهت بهبود شرایط محیط زیست و زندگی بشر از خصیصه های گروه های محیط زیستی می باشد.

 محتوای تولیدی در یک سازمان مردم نهاد می تواند موضوعات مختلفی را دربر بگیرد، آموزش، سرگرمی، اخبارو... . محتوای آموزشی با هدف حذف شکاف آگاهی در جامعه منتشر می شود. آموزش مناسب در میان مخاطبان باعث ایجاد دغدغه آگاهانه در میان مخاطبان می شود.

روابط عمومی با بهره گیری از امکانات رایگان در فضای مجازی و ایجاد کانال های ارتباطی در شبکه های اجتماعی مختلف، مردمی بودن گروه را حفظ و با اجرای ایده های خلاقانه مخاطب را در شرایط مختلف با سازمان مطبوع خود همراه می کند و با برگزاری کارگاه های آموزش رایگان و دیگر برنامه ها و امکان دسترسی به اطلاعات و بهره گیری از متخصصان امر جامعه را از اطلاعات با کیفیت و موثق بهره مند می سازد.

همینطور در بخش شناخت مخاطب برون سازمان با توجه به شرایط کنونی محیط زیست برقراری ارتباط و تعامل موثر را با سازمان ها و ارگان های غیر همسو انجام دهد. اتحاد، انسجام و همصدایی میان سازمان های مردم نهاد همدلی و همراهی دولت ها را در حفاظت هر چه بیشتر و بهتر از محیط زیست بر می انگیزد.

روابط عمومی هنر است؛ اما در عین حالی که به ظرافت ها می پردازد نکته سنج نیز هست و گاهی لازم است مقتدرانه حتی جلوی تصمیم هیات مدیره سازمان مطبوع  خود را بگیرد، چراکه با توجه به رسالت اش می تواند دلایل منطقی مبنی بر نا درست بودن آن تصمیم و یا ضعف آن را بیان و راهکار ارائه کند.

روابط عمومی ها می توانند پل ارتباطی مطمئنی بین تمام سازمان های مردم نهاد در کشور باشند، تجربیات و دستاورد های سازمان خود را با یکدیگر درمیان بگذارند؛ برای طرح های کلان بهتر تصمیم بگیرند و با قدرت بیشتری وارد عمل شوند. اما فراموش نشود که صداقت، امانت داری، حفظ حریم، محرمانه دانستن اطلاعات طبقه بندی شده و... رمز موفقیت و پیروزی آن اتحاد است.  هنگامی که متحدین به ما ایجاد شده احترام بگذارند منیت را پشت سر گذاشته و در جهت رسیدن به اهداف بهتر گام بر می دارند.

به امید آن که در فرصت باقی مانده روابط عمومی سازمان های مردم نهاد محیط زیستی و حامی حیوانات پرقدرت تر از گذشته وارد عرصه شوند.


منبع خبر،‌خبرگزاری محیط زیست ایران:       http://iren.ir/detail/News/337/161

خبر دریافتی از از دبی - آتش سوزی کشتی ایرانی در اسکله دبی

فوری

بار کشتی دلوار و دیلم دود شد

امروز (دوشنبه۲۲تیر۹۴) کشتی ایرانی متعلق به شهر های دیلم ،دلوار و کنگان پس از بارگیری دچار حریق شد و خسارت میلیاردی به بار آورد؛ با تلاش آتش نشانی ساعت ۱۷:۱۵ به وقت ایران آتش مهار شده؛ علت حادثه حمل ترقه و مواد محترقه  توسط  لنج دیلمی (محل بارگیری بندر دبی)  بوده، در این حادثه جایگاه ۶ و ۷ اسکله دبی  در آتش سوخت، خوشبختانه  به خدمه لنج  و دیگر افراد آسیبی نرسید. 

 

هفتاد قله را دریابید

بحران زیستی هفتاد قله

میزان تلفات به شدت بالا است

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار - محیط زیست: مسئولین بحران هفتاد قله را جدی بگیرند، کاهش ناگهانی جمعیت نشخوار کنندگان کوچک خود به تنهایی درد بزرگی است، اما از حیوانات شکارچی منطقه نیز نباید غافل شد، کمبود شکار برای حیوانات شکارچی، نظم چرخه زیستی منطقه را با خطر مواجه خواهد کرد. شواهد نشان می دهد هیچ یک از لاشه های یافت شده توسط حیوانات گوشتخوار دریده نشده.
تقریبا سه هفته از شیوع طاعون نشخوارکنندگان کوچک یا PPR در منطقه حفاظت شده هفتاد قله اراک می گذرد، این بیماری تلفات قابل توجهی برجا گذاشته، طبق آمار غیر رسمی بیش از ۵۰۰ راس کل و بز و قوچ و میش بر اثر بیماری تلف شده است.
سومین عملیات پایش شامل جمع آوری اطلاعات، مستند سازی، آمار گیری، کنترل گله های دام  اهلی منطقه و پاکسازی شامل جمع آوری لاشه ها، آهک پاشی محل لاشه، دفن با آهک، معدوم سازی به کمک آتش بوده است. 
طاعون نشخوارکنندگان به انسان منتقل نمی شود، اما امکان انتقال این بیماری توسط انسان از محل آلوده به محل دیگری ممکن است.
علت شیوع بیماریی در منطقه مبهم است، اما به احتمال زیاد این بیماری قبل از شیوع در گله دام های اهلی منطقه شایع شده بوده که مسئولین امر توجه چندانی به آن نداشته اند (بر اساس دیدگاه کاربران زیر خبر منتشر شده در این لینک:http://www.iew.ir/1394/04/08/37350 )
منطقه هفتاد قله بین شهر های محلات، خمین، اراک و جاده سلفچگان به دلیجان واقع شده و دارای پراکندگی جانوری از قبیل پلنگ، گرگ، روباه، کفتار، شغال، آهو، تشی، کل و بز، قوچ و میش، خرگوش، انواع خزندگان، انواع پرندگان و حشرات می باشد. در حاشه و داخل منطقه دست کم ۲۰ روستا مسکونی وجود دارد که عمدتا به شغل دامپروری سنتی اشتغال دارند.

متن کامل گزارش بنده در خبرگزاری ایسنا را می توانید در اینجا مطالعه کنید.


چه کسی قنات ما را کور کرد؟

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار:‌ داستانی که در آن به دنبال مقصر خشک شدن قنات می گردیم!

یکی بود، یکی نبود
زیر گنبد کبود، روستایی بود...
روستای قصه ما سرشار از نعمت و برکت بود؛ همه می دانستند که این فراوانی به لطف قناتی است که آب پاک را به روستای آن ها می رساند.
مردم روستا طبق سنت قبل از هر کاری به آخرین چاه قنات می رفتند، سنگی برداشته و داخل چاه پرت می کردند تا صدای آب را بشنوند، هر چه صدا پر تنین تر، امیدواری و شانس انجام آن کار بیشتر! 
مثلا اگر می خواستند عروسی بگیرند، خانه بسازند، زراعت را آغاز کنند و... 
شاید آن ها می خواستند مطمئن شوند که آب همچنان هست.
اما آنطرف ماجرا، پیرمردی بود که روز های زیادی از عمر خود را زیر زمین و درون قنات سپری کرده بود.
چون او مقنی روستا بود.
پیرمرد به سنت سنگ انداختن در چاه اعتقاد نداشت و هیچگاه به روستاییان نگفت که سنگ اندازی در چاه تاثیری در روند کار های شان ندارد.
شما فکر می کنید اگر گفته بود کسی باور می کرد؟
 
 او بعد از نماز صبح از روستا خارج می شد و از چند میله بالاتر به درون قنات می رفت، داخل قنات فضای تنگ و ارتفاع کمی داشت، او به سختی و مشقت بسیار سنگ ها را از مسیر آب بیرون می کشید و از قنات محافظت می کرد؛ تا این که شمع جان پیرمرد خاموش شد...
روستاییان همچنان به سنت خود ادامه دادند، کم کم به جای صدای آب، از چاه صدای برخورد سنگ روی سنگ می آمد!
مردم علت را نمی دانستند و با کم شدن حجم آب خروجی گویا مرغ شانس روستاییان پر کشید و رفت...
.
به نظر شما پیرمرد مقنی مقصر بود یا روستاییان؟
 
 
#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir
#شنبه -۱۲ - #اردیبهشت - ۱۳۹۴ _ ۱۸:۲۳
 
 
 
بیشتر بدانیم:
 
#مقنی در لغت نامه دهخدا:
مقنی . [ م ُ ق َن ْنی ] (ع ص ، اِ) کاریزگر. (دهار). کاریزکننده . (غیاث ). این کلمه اشتغال به ساختن قنات را می رساند. (ازانساب سمعانی ). دانای مواضع آب در زمین و کننده ٔ کاریز. (ناظم الاطباء). کاریزکنه . کاریزکن . کان کن . کن کن . چاه کن . چاه جو. اَبّار. کُموش . کومش . کمانه . چاه گر. آنکه قنات یا چاه کند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- مقنی الارض ؛ هدهد. یعنی دانای مواضع آب از زمین . (منتهی الارب ). هدهد. (ناظم الاطباء). (منبع فرهنگ لغت آنلاین)
 
#کاریز یا قنات یا کهریز به مجرای تونلی شکلی که در زیر زمین کنده شده تا آب در آن جریان یابد می‌گویند. این مجرا که در عمق زمین برای ارتباط دادن رشته چاه‌هایی که از «مادر چاه» سرچشمه می‌گیرد به منظورهدایت آب و مدیریّت آب برای کشاورزی و سایر مصارف به کار گرفته می‌شود. این کانال ممکن است تا رسیدن به سطح زمین هزارها متر طول داشته باشند و سرانجام آب این کاریزها برای شرب و کشت و کار به روی سطح زمین می‌آیند که به این محل دهانه کاریز، سر قنات، یا مظهر می‌گویند. (منبع ویکیپدیا)
 
#قنات‌های ایران
طبق آمار ارائه شده در کارگاه مهندسی قنات برگزار شده در تهران در سال ۱۳۸۹ تعداد قنات‌های فعال ۳۶۳۰۰ رشته بوده و مجموع طول کوره‌های قنات ۲۱۷۸۰۰ کیلومتر و مجموع طول میله‌های قنات ۱۵۸۲۶۸ کیلومتر تخمین زده شده است. قنات زارچ با قدمت بین ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ سال و با ۷۱ کیلومتر طول به عنوان یکی از بلندترین قنات‌های ایران شناخته می‌شود. عمیق‌ترین مادر چاه نیز در شهرستان گناباد با نام قنات قصبه قرار دارد که تاریخ حفر آن به دورهٔ هخامنشی می‌رسد. طول قنات قصبه گناباد ۳۳۱۳۵ متر می‌باشد و عمق مادر چاه رشته اصلی قنات ۲۱۷ متر و عمق مادر چاه رشته انشعابی دولاب نو حدود ۳۰۰ متر می‌باشد. تنها قنات دو طبقه جهان قنات دوطبقه مون اردستان در محله مون یکی از محلات شهرستان اردستان در استان اصفهان واقع است. این قنات در این محله شامل دو طبقه‌است که که در هر طبقه آن آبی مسقل جریان دارد جالب این جاست که آب هیچ‌یک به دیگری نفوذ نمی‌کند این قنات ۸۰۰ سال پیش احداث شده‌است. (منبع ویکیپدیا)

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار: پیامی از دوران باستان

یکی بود، یکی نبود، توی هفتا آسمون یه کهکشون؛ توی کهکشون یه سیاره، اسم اون سیاره زمین بود...


یه گوشه از زمین مرد جوان که رویای کشف ناشناخته ها را در سر داشت، از قبیله خود خارج شد. 


آن ها بین صخره ها و شکاف هایی که در دل کوه بود زندگی می کردند.


لباس و غذاشون مثل ما نبود، حتی مثل مردم زمان هخامنشی هم نبود!


مرد جوان قصه ما یه روز به دل دشت و کوهستان زد...


تقریبا 40 کیلومتر از محل زندگیش دور شده بود، تا این که به دره ای رسید. تشنه و خسته بود. زیر درختی نشست و از چشمه ای که آنجا بود آب خورد. 


بزرگترین سوال زندگیش این بود: من از کجا آمدم، هدف از آمدنم چه بوده و به کجا می روم!؟


یاد گرفته بود که روی سنگ ها و صخره ها کنده کاری کند، اما او که پیامی برای انتقال نداشت، پس هر چه را می دید روی صخره ها می کشید، بعد از 10هزار سال پسر بچه ی پنج ساله و کنجکاوی که رویای کشف ناشناخته ها را در سر دشت به همراه پسر عمویش برای گردش به آن دره رفتند، تصاویری از بز، گرگ، پلنگ و موجوداتی عجیب روی صخره ها دیدند و پیام مرد باستانی به انسان امروزی رسید: ''...روزگاری اینجا گرگ، بز، پلنگ زندگی می کرده اند!!!...''

 


#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir


#جمعه - ۱۱ - #اردیبهشت - ۱۳۹۴ - ۰۰:۱۱ بامداد

احسان میرزائی - شهروندخبرنگار: داستان ترسناک

یکی بود یکی نبود، زیر گنبد کبود، خبری نبود

واقعا خبری نبود


چرا اصرار دارید که اینجا خبری بوده؟؟؟


شاید، خبرا، پیش شماست!


شاید در کمد اتاقت، جیر جیر صدا بده و به اندازه ی یه چشم باز بشه...!


اما وقتی برمیگردی میبینی در کمد بسته است و خیالت راحت میشه...


یهو پرده تکان میخوره، اما پنجره بسته است؛ پشت پرده را نگاه میکنی جز تاریکی شب چیزی نیست...!


تخت خواب صدا میده، میری زیرش را نگاه کنی، اما تاریکه میری جلوتر که قشنگ ببینی اونجا چه خبره...


باز همون اشتباه همیشگی، اونی که هیچوقت ندیدی زیر تخت مخفی نمیشه، اون روی تخت خوابیده و باز نمی بینیش...


 در کمد، پرده و تخت، با زبون بی زبونی میگن یکی اینجاست، که تو نمی بینی، اما باز حواست پرت میشه و قبل از خواب چراغ اتاقت را خاموش میکنی و همونجا می خوابی....


پس قطعا اونجا خبریه!


قصه ما به سر رسید...


 


#احسان_میرزائی www.ofmedia.ir


#پنجشنبه - 10 -#اردیبهشت - 1394 


00:22